🏴 حضرت عباس به وقت فرات... (1)
#نسخه_خوانی
رسید چون به کنار فرات بیآرام
پیاده گشت ز مرکب به اضطراب تمام
روایت است که نُهْ روز اهل بیت نبی
گذشت عمر گرانمایهشان به خشکلبی
خصوص حضرت عباس، آن حمیدهخصال
که آب خویش عطا کردهبود بر اطفال
چنان نگاه به شط کرد تشنهکام حیات
که از خجالت او آب گشت شطّ فرات
رساند هر دو کف خویش را به آب زلال
سوی فضای دهن بُرد مضطرب احوال
به آن رسید که آبی به آتش افشانَد
ز آب، نوشد و از تشنگی فرو مانَد
بخاطر آمدش از حضرت امام حسین
که تشنه بود جگرگوشۀ شَهِ کونین
ز تشنهکامی اهلِ حرم به یاد آوَرد
تکانْد آب و ز غم، آه از نهاد آوَرد
به گریه گفت که عبّاس! خاک بر سر تو
ستاده تشنه به میدانِ کین، برادر تو
تو آب میخوری ای بیادب؟! حیای تو کو؟
به وعدۀ پدر مهربان، وفای تو کو؟
چو دید مرکب عبّاس، حالِ صاحب را
که تَر نکرد از آن آب، یک نَفَس لب را
ز تشنهکامیِ آل رسول، عبرت بُرد
میانِ شطّ فرات ایستاد و آب نخورد! ...
ـــــــــــ
🔸 کتابت محمد نعیم ولد مرحوم ملّا قنبر علی قزوینی، به فرموده نجفقلی بیکا.
📕 نسخه خطی 1268298 کتابخانه ملی.
@manuscript_ir
〰️🍃🌺
>>Click here to continue<<
