💢فرهنگ سازمانی
🖊️دکتر علی محمد مصدق راد
■ فرهنگ سازمانی، مجموعهای از باورها، ارزشها، هنجارها و نمادهای مشترک میان کارکنان است که بر نگرشها، احساسات، عادات، رفتارها، پوشش، گفتار و نحوهی انجام امور تأثیر میگذارد.
□این فرهنگ، شخصیت و هویت منحصر بهفرد سازمان را شکل داده و آن را از سایر سازمانها متمایز میکند. مدیریت آگاهانهی فرهنگ سازمانی یکی از وظایف اصلی مدیران است. اگر فرهنگ سازمان مدیریت نشود، فرهنگ سازمان، مدیران را مدیریت خواهد کرد. بنابراین، مهندسی و توسعه فرهنگ سازمانی نقش حیاتی در موفقیت و پایداری سازمان ایفا میکند.
●فرهنگ سازمانی نقشی بنیادین در بهرهوری و پایداری سازمان ایفا مینماید. از مهمترین کارکردهای آن میتوان به انسجام درونی و انطباق بیرونی اشاره کرد. از یکسو، فرهنگ سازمانی موجب تقویت همبستگی و همدلی میان اعضای سازمان شده و بستر همکاری، مسئولیتپذیری و اعتماد متقابل را فراهم میسازد. از سوی دیگر، این فرهنگ توانایی سازمان را برای پاسخگویی به تغییرات و تحولات محیطی، از جمله تحولات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و زیستمحیطی افزایش میدهد و در نهایت، به حفظ بقاء و ارتقاء سازمان کمک میکند.
○فرهنگ سازمانی از چهار لایهی اصلی تشکیل شده است:
- نخست، لایهی «اعتقادات» که عمیقترین سطح فرهنگ محسوب میشود و شامل باورهای معنوی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی کارکنان است. این اعتقادات بنیان اندیشه، احساس و رفتار افراد را شکل داده و تغییر آنها معمولاً دشوار است.
- دوم، لایهی «ارزشها» است که بهعنوان وجدان اخلاقی سازمان عمل میکند و شامل بایدها و نبایدهایی است که بر رفتار حرفهای کارکنان حاکم است. ارزشهایی چون هدفمندی، صداقت، انصاف، وظیفهشناسی، اخلاقمداری، وفاداری، خلاقیت، شجاعت، شفافیت، شکیبایی، همکاری، از خود گذشتگی، احترام، مسئولیتپذیری، نوعدوستی و نوآوری از جمله ارزشهای رایج در سازمانهای سالم هستند.
- سوم، «رفتار» است که بازتابی از باورها و ارزشهای درونی افراد محسوب میشود. رفتارهای سازمانی، نمود عینی فرهنگ حاکم بر سازمان بوده و در فعالیتهای روزمره کارکنان قابل مشاهده است.
- در نهایت، «نمادها» بهعنوان لایهی بیرونی فرهنگ سازمانی، در قالب طراحی فضاهای کاری، پوشش کارکنان، زبان و گفتمان سازمانی، آیینها، جشنها و سنتها تجلی مییابند.
■درصورتیکه کارکنان به ارزشهای مثبت سازمان اعتقاد و باور قوی داشته باشند و در آنها نهادینه شود، شاهد رعایت این ارزشها در رفتار آنها خواهیم بود. در غیر اینصورت، ضد ارزشهای سازمانی مثل دروغگویی، ریاکاری، خودخواهی، خودشیفتگی، فریب، کینه توزی، تنبلی و حسادت در سازمان نهادینه خواهد شد که منجر به افزایش تعارض در سازمان و کاهش بهره وری سازمان میشود.
□فرهنگ سازمانی، دارای ابعاد مختلفی است که از جمله میتوان به فاصلهی قدرت (کم یا زیاد)، میزان پذیرش ابهام، فردگرایی یا جمعگرایی، دیدگاه کوتاهمدت یا بلندمدت، تمرکز بر نتایج یا بر کارکنان و گرایش به ثبات یا ریسکپذیری اشاره کرد. این ابعاد به تبیین تفاوتهای فرهنگی بین سازمانها و نحوهی تعامل افراد در محیط کار کمک میکنند.
●در راستای درک بهتر فرهنگ سازمانی، مدلی بومی توسط دکتر مصدق راد و همکاران ارائه شده است که فرهنگ سازمانی را بر اساس دو بعد کلیدی انسجام داخلی و انطباق خارجی تحلیل میکند. این مدل، چهار نوع فرهنگ سازمانی را معرفی مینماید.
- در فرهنگ بیتفاوتی (Indifference Culture) ، انسجام داخلی و انطباق خارجی هر دو در سطح پایینی قرار دارند. کارکنان به مسئولیتهای خود بیتوجهاند، از ارائهی ایدههای نو خودداری میکنند و علاقهای به رفع نیازهای مشتریان یا بهبود سازمان ندارند. این وضعیت منجر به کاهش بهرهوری، گسترش تعارضات و تقویت ضد ارزشها در سازمان میشود.
- در فرهنگ محافظهکاری (Conservative Culture) ، انسجام داخلی بالا ولی انطباق خارجی پایین است. سازمان از ساختارهای سلسلهمراتبی پیروی میکند، کارکنان از نوآوری پرهیز کرده و تنها وظایف مشخصشده را انجام میدهند. تغییرات محیطی تهدید محسوب شده و حفظ وضعیت موجود اولویت دارد.
- در فرهنگ بازاری (Market Culture)، انسجام داخلی پایین، اما انطباق خارجی بالا است. سازمان به تحلیل مداوم محیط و رضایت مشتریان توجه دارد و از نوآوری و خلاقیت حمایت میکند. بهرهوری و پاسخگویی به نیازهای بیرونی اولویت اصلی این نوع فرهنگ است.
- در نهایت، فرهنگ متعالی (Excellence Culture) ، بالاترین سطح انسجام داخلی و انطباق خارجی را داراست. در چنین سازمانهایی، کارکنان در تصمیمگیری مشارکت دارند، از حمایت مدیران برخوردار هستند، کارتیمی و مسئولیتپذیری نهادینه شده و سازمان در پاسخگویی به مشتریان و انجام مسئولیتهای اجتماعی پیشگام است.
@management_technique
>>Click here to continue<<