TG Telegram Group Link
Channel: کشکول|محسن مهدیان
Back to Bottom
برخورد مومنانه در ماجرای آقای صدیقی

🔻فرض کنیم در ماجرای آقای صدیقی تخلفی صورت گرفته است. واکنش مومنانه به این ماجرا چیست؟ اصلا مهم است؟ آیا قرارست به اسم عدالتخواهی ظلم کنیم؟
🔹پس اولا با هیاهوی ضدانقلاب منفعل نشویم و جزء تکمیلی پروژه رسانه ای آنها نباشیم.
🔹دوم برخوردهای کودکانه در فضای مجازی را هم وقعی ننهیم. هیجان دارند تا بیشتر دیده شوند. مراقبت کنیم برای عقب نماندن از قافله به خطا و گناه نیافتیم.
🔹سوم هم زمین بازی "پروژه بگیران مجازی" و "دکانداران سیاسی" و "دلالان افشاگری" و "کاسبان عدالتخواهی" نشویم.
🔻ازاینرو برای مخاطبی که درد اخلاق و شرع و قانون دارد و دغدغه مطالبه مومنانه دارد، چند نکته ضروری است.
مقدمه کلیدی:
عدالتخواهی به تعبیر رهبر انقلاب بدون معنویت و عقلانیت ظلم است. معنویت یعنی تقوا و رعایت قانون الهی وشرع. تهمت و ابرو ریختن و هتک حیثیت و فحاشی و غیره نامش هرچه هست عدالتخواهی نیست.
عقلانیت نیز قدرت محاسبه است. منطق و استدلال است. رفتارخوارج گونه و ظاهرگرایانه و قضاوت های یکجانبه باعث میشود فرد در قضاوت نهایی دچار خطای فاحش شود.
رفتار مومنانه در عدالتخواهی یعنی رعایت تقوا و عقلانیت. ایندو نباشند عدالتخواهی نیست و توهم مطالبه و دادخواهی خیال انگیز است.
🔻با این مقدمه ماجرا را مرور کنیم.
1⃣یکم. چه کسی خبر را آورد؟
نگاه کنید ببینید چه کسانی دست به افشاگری می زنند و اینها چه سابقه ای داشته اند. نیت از چه جهت مهم است؟ قرار نیست با شناخت فرد از محتوا عبور کنیم. اما با شناخت فرد متوجه می شویم که واکنش مان هدف نهایی او را تکمیل نکند. با شناخت فرد متوجه می شویم این پروژه، هدف نهایی او نیست. مثلا هدفش تخریب شخصیت ها و بزرگانی است که برای مردم ارج و قربی دارند. همین امروز را نگاه کنید. به واسطه رفتار ایندست جریانات تقریبا احدی در نظام نیست که سلم و پاکیزه مانده باشد. یا هدف نهایی شان تلقی فساد سیستمی و ابرپروژه شان ناامید سازی است. شناخت فاعل مطالبه گری کمک می کند در نهایت بازی او را کامل نکنیم
2⃣دوم. حالابا محتوا چه کنیم؟
بعد از بررسی اسناد و مدارک متقن، مهمترین مساله اینست که ماچه میزان حق قضاوت داریم؟ ما حق داریم ورود بهنگام محکمه را مطالبه کنیم. اما قضاوت و مجازات کار ما نیست. آیا همه آنچه قاضی باید ببیند وحکم کند در اختیار ماست؟ آیا می توان به فرض وجود تخلف پی به سوء نیت افراد برد؟ آیا شرعا و اخلاقا و قانونا حق قضاوت و بدتر از آن اجرای حکم و مجازت داریم؟ مجازات مگر چیست؟ همین ریختن آبروی افراد بدترین مجازات هاست. آنهم افراد با آبرو. قرار نیست سوابق افراد مانع قضاوت آنها شود، اما اتفاقا سابقه افراد در بزنگاه های مهم اخلاقی و سیاسی در گذشته یک ملاک عقلایی و منطقی است که بی محابا آدم ها را متهم و سرزنش نکنیم و اجازه دهیم محکمه با رعایت حقوق طرفین حکم کند.
3⃣سوم. برنده و بازنده نهایی کیست؟
به ثمره مطالبه و حرف و کامنت و لایک مان توجه کنیم. ببینیم وقتی نقطه نهایی را گذاشتیم برنده و بازنده نهایی چه کسی است؟ عدالتخواهی که منجر به تخریب و بی آبرو کردن سرمایه های معنوی و اخلاقی و سیاسی مردم شود ظلم است. ظلم اصلی هم به اعتقادات مردم است، نه فقط این و آن.
اگر مطالبه گری منجر به تلقی فساد سیستمی شود ظلم اکبر است. اگر عدالتخواهی در نهایت به ناامیدی از آینده شود تبدیل شود، ابرفساد و بی عدالتی محض است. دادخواهی اگر منجر به رونق پروژه بگیران مجازی و دلالان افشاگری و کاسبان عدالتخواهی شود، حماقت تمام است. افشاگری اگر باعث تلقی ناکارآمدی عدلیه و رونق سوپرمن های عروسکی و بت من های دست ساز شود، دادگری توهمی و خیالی است.
در نهایت مراقبت کنیم به اسم عدالتخواهی جای اصل و فرع را برای مان عوض نکنند.
خلاصه و ساده؛ اگر نقطه پایانی مطالبه مان را گذاشتیم، چه در نوشتن و چه تائید کردن و چه حرف زدن، اگر ثمره اش در خود و مخاطبمان ناامیدی از انقلاب و حاکمیت و آینده بود بدانید و بدانیم که گرفتار فسادی تودرتو و ظلمی بزرگیم. مطالبه مومنانه که هیچ....
همشهری
@mahdian_mohsen
Forwarded from همشهری
🔸نهم فروردین ۱۴۰۳

🔹صفحه یک روزنامه همشهری

🔺مهم‌ترین اخبار روزهای نوروز را در صفحه یک روزنامه همشهری بخوانید

🔻نسخه با کیفیت صفحه یک همشهری نوروزی را در لینک زیر بخوانید

https://media.hamshahrionline.ir/d/2024/03/28/0/4991771.pdf?ts=1711619083000
❇️ده ویژگی کاسبان عدالتخواهی

این روزها با پدیده جدیدی به نام "کاسبان عدالتخواهی" مواجهیم. "سوپرمن های دست ساز" و "بتمن های تخیلی" که تلاش می کنند قهرمان مبارزه با فساد باشند و از این دکان کاسبی کنند. 
هرکس تخلف کرده است طبیعی است که باید در عدلیه پاسخگو باشد و البته نقش ما #مطالبه_مومنانه است. لذا سوال اصلی اینست که ما حق داریم افراد را بدون محاکمه وشنیدن ودیدن همه مستندات قضاوت کنیم و بدتر از آن حکم صادر کنیم و آبرو ببریم؟
با این مقدمه کوتاه لازمست مختصری درباره کاسبان اینروزهای عدالتخواهی بدانیم.
شناخت کاسبان عدالتخواهی کمک می کند مطالبه گری مومنانه را فدای خدعه خناسان نکنیم و زمین بازی آنها نشویم.
🔻کاسبان عدالتخواهی چند دسته اند.
1⃣گروه اول پروژه بگیرهای  افشاگری اند که برای دادزن از دست کارفرما صله می گیرند.
🔸نحوه شناسایی اینها چیست؟ این افراد اساسا هیچ معیار و مبنای مشخصی ندارند و اگر سابقه اینها را چک کنید مملو از رفتارهای متناقض است.
2⃣دسته دوم کاسبان لایک و فالور و دیده شدن هستند. اینها پول نمی گیرند اما گدایی توجه می کنند.
🔸نحوه شناسایی اینها چیست؟ تولیدات اینها بدون هرگونه محتوای عمیق است. اغلب احساسی و هیجان زده اند. بیش از دو خط توئیت نمی توانند بنویسند و برای خط سوم دچار لکنت می شوند.
3⃣دسته سوم کاسبان سیاسی اند که دو دسته اول را به خدمت می گیرند تا به قدرت و مکنت برسند.
🔸نحوه شناسایی اینها چیست؟ شناسائی این افراد مشکل تر از بقیه است. اما اجمالا این افراد را بیشتر در ایام انتخابات و بزنگاه های سیاسی بشناسید.
اما کاسبان عدالتخواهی چه ویژگی هایی دارند؟
شاخص کلان همان است که رهبری انقلاب درباره مطالبه گری فرمودند؛ اینکه مطالبه گری مذموم آنست که با دشمن مخرج مشترک پیدا کند. 
🔻با این اصل کلیدی چند مورد قابل فهرست است:
1⃣یکم. عدالتخواهی غیر اخلاقی:
این جریان برای کاسبی در عدالتخواهی هیچ حد و مرزی نمی شناسند. آبروی افراد برای آنها از بی ارزش ترین هاست و هیچ مرزی برای حریم شخصی و عمومی افراد قائل نیستند. هتک و تهمت و دروغ و غیره بماند.
2⃣دوم. عدالتخواهی شتابزده:
هر چه دیدند و دست شان رسید، بدون تحقیق و بررسی به سرعت منتشر می کنند و به همین دلیل در اغلب موارد مورد سوء استفاده کارفرماهای سیاسی و ابرپروژه بگیرها قرار می گیرند.
3⃣سوم. عدالتخواهی سوپرمنی:
عدالتخواهی این افراد اغلب برای ایجاد قهرمان های دست ساز است. برای همین مهمترین هدف شان دیده شدن است و جائیکه عدلیه ورود کند و بخواهد عالمانه و منصفانه قضاوت کند، زیست عدالتخواهی آنها نیست و نابود می شود. 
4⃣چهارم. عدالتخواهی فریبنده:
در این سبک عدالتخواهی یک مصداق را در فرد یا نهاد پیدا می کنند و آن مصداق را به کل تعمیم می دهند. این خطای شیطانی مهمترین ابزار برای تخطئه و حذف کامل افراد و بدتر از آن ایجاد تلقی فساد سیستمی است.
5⃣پنجم. عدالتخواهی کاریکاتوری:
مهمترین ویژگی این گروه جابجا کردن اصل و فرع است. یک حاشیه را تبدیل به اصل می کنند تا مخاطب از ظاهر فرعیات منکر اصول شود.
6⃣ششم. عدالتخواهی در بن بست:
پروژه نهایی این افراد القای بن بست است. اینکه عدلیه تعطیل است و نهادهای نظارتی خوابند و هیچ اراده ای برای مبارزه با فساد نیست، جز همین افشاگری های توئیتری. 
7⃣ هفتم عدالتخواهی تخیلی:
این جریان هیچ اعتنایی به واقعیت های زمانه ندارد و در یک رویای خیالی و توهمی هر نوع عقلانیتی را مصلحت اندیشی می دانند. برای این جریان، آرمان ابزار ظاهرسازی در عدالتخواهی کاسبکارانه است.
8⃣هشتم. عدالتخواهی کور:
این جریان اساسا به ثمره اقدامش در مخاطب توجه ندارد. اینکه مخاطب دچار تلقی فساد سیستمی شود یا از اصلاح ناامید شود اصلا و ابدا برایش مهم نیست. این جریان کور است چون حتی برایش مهم نیست با دشمن مخرج مشترک پیدا می کند و ابزار دشمنی می شود.
9⃣نهم: عدالتخواهی متناقض:
این جریان را باید در فرآیندها و در طول زمان تحلیل کرد نه در یک مصداق مشخص. این جریان اغلب نسبت به کارفرمای خود ساکت اند و هیچ سطحی از مطالبه را نمی پذیرند. بدتر اینکه درباره خودشان نیز حاضر نیستند پاسخگو باشند. از سوابق عدالتخواهی شان و دروغ ها و تهمت هایی که زدند تا سوابق کیفری و محکومیت هایی که داشتند و تا سوال هایی که اول از همه خودشان باید پاسخگو باشند.
🔟دهم. عدالت خواهی فصلی:
این گروه ها اغلب در بزنگاه ها فعال می شوند. حالا این بزنگاه یا زمان انتخابات است یا زمانیکه یک مجموعه خوب می درخشد و باید تخطئه شود یا شرایطی که فرد باید تمام و کمال حذف شود تا پروژه ای که دست گرفته است ناتمام بماند یا چه و چه. خلاصه اینکه برای اینها عدالتخواهی پوسته ای برای پروژه های مهمتر است.
این ده ویژگی باعث میشود بیشترین خوراک دشمنی ضدانقلاب را فراهم کنند و عملا آلت دست دشمن شوند.
همشهری
@mahdian_mohsen
⭕️از ۱۲ فروردین ۵۸ تا امروز
❤️چرا جمهوری اسلامی حرم است؟!
🔴پس نقدها چه می شود؟

در سالگرد رای قاطع مردم به جمهوری اسلامی یکبار دیگر جمله آن بزرگ را مرور کنیم:"جمهوری اسلامی حرم است". واقعا چرا؟ آیا این تعبیر ذوقی است؟ عاطفی و از سر شور و علاقه است؟
ابتدا حرم؛ حرم کجاست؟ نقطه ای برای اتصال به انسان کامل که او ظهور و بروز حق است. زائرین گرد حرم جمع می شوند و زیارت و توسل می کنند تا هم نمک سفره شان را بگیرند و هم توشه سفرشان به ابدیت.
با این توضیح چه نسبتی میان جمهوری اسلامی با این همه خطا و نقص در گوشه وکنارش با حرم مقدس اهل بیت وجود دارد؟ چه انکه از این نیز بالاتر و فرمود:"والله والله والله این خیمه آسیب دید بیت الله الحرام و مدینه و نجف و کربلا ....و قرآن آسیب می بیند."
چرا؟ نسبت ایندو چیست؟ جمهوری اسلامی چیست که انقدر مقدس است؟ جمهوری اسلامی مسوولین آن است؟ ساختارهاست؟ قانون اساسی است؟ رهبری است؟ چیست؟
جمهوری اسلامی هیچ کدام از این نیست. جمهوری اسلامی به آدم ها و ساختارها و قوانین نیست. جمهوری اسلامی یعنی مردم.
یعنی چی مردم؟ مردم چه هستند که جمع شان حرم می شود؟ جمهوری اسلامی حرم است چون مردمش مومن اند. مومن یعنی چی؟ یعنی صرفا تسبیح و چادر. خیر. یعنی حرکت به سمت توحید. "حرکت و حرکت" این مردم، جمع شان حرم است. رهبری هم یک عضو در میان مردم است که نقش اتصال درونی و کانونی این مردم را برعهده دارد.
جمهوری اسلامی حرم است، چون تمام فضائلی که ما می شناسیم و در حریم مقدس اهل بیت استغاثه داریم که کسب کنیم، در جمهوری اسلامی هدف گذاری شده است. دقت کنیم هدف؛ نه تحقق. گوئی جمهوری اسلامی راه است. مسیر است. مقدمه تعالی توامان مادی و معنوی است.
خروجی چنین حرمی، همان انسان هائی است که جمهوری اسلامی برای ساختن آن ها برپا شده است. کارخانه انسان سازی است. چنانچه یکی از خروجی های این حرم شهید بزرگواری است که به تعبیر رهبری خودش مکتب است.
قیمت جمهوری اسلامی به مردم معنوی و متحول آن است. مردمی در حال حرکت به سمت حق. با تمام سختی ها و حوادث. با همه کم کاری های داخلی و پرکاری های دشمنان. بودن در درون این جریان مردمی، خودش انسان ساز است؛ همچون حرم.
مردم ایمانی حرکت شان رو به جلوست. ممکن است در راه دچار وقفه درونی و بیرونی شوند اما حرکت شان رو به جلوست. نقش تاریخی معصوم نیز همین است. حرم پرفروغ شان نیز: "بلند کردن و حرکت دادن."
اینجاست که حرمت جمهوری اسلامی به تعبیر خمینی بزرگ از حفظ جان امام زمان نیز بیشتر می شود. چرا؟ چون خود امام زمان نیز جانش را خرج حرکت ایمانی مردم می کند. خود را خرج می کند تا مردم بلند شوند.
حالا 40 و اندی سال است این مردم بلند شدند و حرکت می کنند. آیا چنین قیام و حرکتی حریم نیست؟ حرم نیست؟ حرمت ندارد؟ هست؛ چون حرکت ساز است؛ همچون حرم.
و اما؛
پس نقدها و نقص ها و ضعف ها و آسیب ها چه؟
آنچه از خطاهای جمهوری اسلامی می دانید، خطاهای مسوولین است؛ خطاهای این و آن است؛ حتی خطای بروکراسی و قوانین است. اما جمهوری اسلامی این نیست. جمهوری اسلامی هویت مومنانه مردم است. به همین دلیل است که رهبرانقلاب می فرمایند ممکن است کسی من را هم نقد داشته باشد اما پای نظام اسلامی بایستد.(29.11.96)
نقص ها و آسیب ها هست؛ نه قائل به عصمت مسولینیم و نه عصمت قواینن. جمهوری اسلامی با دولت اسلامی متفاوت است. از جمهوری اسلامی تا دولت اسلامی راه بسیار است.
نقص ها را بگوئیم. فریاد هم بزنیم. با محافظه کاری نیز از آنها عبور نکنیم. اما بدانیم اصل و فرع چیست و به چه فخر می کنیم و به چه نقد داریم.
دشمن نیز یک هدف بیشتر ندارد؛ بهم زدن همین نسبت ساده. او می خواهد خطای دولت ها(یعنی مسوولین و قوانین و بروکراسی) را به حساب جمهوری اسلامی بگذاریم. نه دلش برای حجاب سوخته و نه ورزش و نه اقتصاد و نه هیچ. او هر درز دیواری را نشانه ترک بر جداره جمهوری اسلامی میداند. همین تفکیک را بدانیم، نقشه دیوان و ددان نقش بر آب است.
@mahdian_mohsen
Forwarded from همشهری
🔸سیزدهم فروردین ۱۴۰۳

🔹صفحه یک روزنامه همشهری

🔺مهم‌ترین اخبار روزهای نوروز را در صفحه یک روزنامه همشهری بخوانید

🔻نسخه با کیفیت صفحه یک همشهری نوروزی را در لینک زیر بخوانید

https://media.hamshahrionline.ir/d/2024/04/01/0/4992297.pdf?ts=1711958055000
❤️پیامبر غزه

🔻فرمودند روز قدس امروز با یک خروش بین المللی مواجه خواهیم شد. همین هم شد. هم ایران و هم دیگر کشورها حتی در دل اروپا و آمریکا. اما این خروش ثمره پیامبر غزه است.
🔸ابتدا دو مقدمه؛
1⃣یکم. یک وقت پیام قدرت تاثیر بر مخاطب دارد.
یک وقت فراتر از مخاطب، قدرت اثرگذاری بر جامعه دارد.
اما یک زمان پیام چنان ارتقا می یابد که قدرت در نوردیدن تاریخ دارد.
پیام در کربلا چنین بود. از فرد و جامعه عبور کرد و از دل تاریخ دست ما رسید.
از انسان سازی و جامعه سازی فراتر رفت و امروز تمدن ساز است.
2⃣دوم. یکبار قدرت پیام در سطح افکار عمومی است.
یک زمان هم قدرت پیام در سطح تغییر رفتار است.
اما یک زمان چنان ارتقا پیدا می کند که قدرت پیام به سطح ایمان می رسد.
خون شهدای کربلا چنین بود. خون مظلوم، ذهن ها را رشد می دهد و با ساخت رفتار، عمق می بخشد و در نهایت ایمان ساز می شود.
🔻هرزمان در جبهه حق انسداد پیام ایجاد شد، خون مظلوم "پیام بر" می شود.
پیام بر غزه نیز همین خون مظلوم است. خون کودکان و زنان غزه نه صرفا به مثابه یک رسانه، بلکه در قامت یک معلم و پیام بر چنین نقشی داشت. نقش بیدار کننده وجدان ها. نقش آگاه کننده ذهن ها. نقش خروشان ساز انسان ها.
ظلم به مردم مظلوم فلسطین داشت به فراموشی سپرده می شد که خون مظلومان غزه پیام بر شد و انسداد را شکست.
🔻ثمراتش را ببینید.
🔸قدرت نهایی در تغییر جهان، قدرت توده هاست. امروز به برکت خون های ریخته شده در غزه مردم دنیا بیدار شدند. یک ثمره اش تغییر محاسبات در منطقه. امروز هم جایگاه مقاومت ارتقا و تثبیت و توسعه یافته است و هم دولت های منطقه مثل گذشته نمی توانند پشت ظالم بایستند.
🔸امروز بیداری مردم دنیا حتی دولتمردان غربی و آمریکایی را هم دچار چالش کرده است. آمریکا ناچار می شود مقابل قطعنامه شورای امنیت سکوت کند. غرب ناگزیر می شود به قطعنامه عدم فروش تسلیحات به اسرائیل تن دهد.
🔸از همه مهمتر افتادن نقاب اهریمنی رژیم اسرائیل باعث شده است این رژیم قوه عاقله اش را از دست بدهد و مثل یک مجنون خود را به در و دیوار زندان خودساخته بزند بلکه رهایی پیدا کند. یک روز زن و بچه ها را می زند و یک روز بیمارستان و یک روز تیم های امدادجهانی و یک روز کنسولگری و هرچه بیشتر تقلا می کند بیشتر فرو می رود.
🔻اما ثمره خون مظلوم تنها روشنگری نیست. سطح اثرش تنها در سطح افکار عمومی نیست. خون مظلوم ایمان ساز است. بیدار کننده فطرت ها و رشددهنده معنویت ها است.
🔻راه پیمائی روز قدس مردم ایران یک نمونه اش. در خبرها آمده بود رشد 50 درصدی داشته است. مردم سالاری حقیقی را باید در روز قدس دید. دفاع از مظلوم و خروشان علیه ظالم؛ آنهم با زبان روزه و زیر گرمای طاقت فرسا. هم آرمانخواه و هم اهل مقاومت. این مردم انقلابی اند یعنی همین.
🔻"آرمانخواهی" و "مقاومت" درسی است که "پیام بر" غزه به تاریخ داد...واپسین درس خون های به ناحق ریخته شده....
همشهری
@mahdian_mohsen
🔸در دیدار با رئیس عدلیه چه گذشت؟

🔻در دیدار رئیس عدلیه و حجت الاسلام محسنی اژه ای با مدیران رسانه ها چند نکته را مختصر و کوتاه عرض کردم که در ادامه می آید.
🔻سلام و رحمت. اولا تشکر از فرصتی که در اختیار مدیران رسانه ها قرار دادید اما چون زمان اندک است بدون مقدمه وارد اصل مطلب می شوم.
رایج ترین مطالبه مدیران و رسانه ها از همدیگر در دو گزاره است. احتمالا شما انتظار دارید خدمات شما منعکس شود و نقد سازنده صورت گیرد و رسانه ها نیز انتظار دارند دستگاه قضائی به پیوست رسانه ای اقدامات خود توجه کند. هردو نیز لازم و ضروری است. اما مساله اینجانب فراتر از ایندو گزاره است.
اصل سخن اینجاست؛نقش عدلیه در جنگ تمام عیار رسانه ای چیست؟ روشنست که این نقش فراتر از ماموریت سنتی دستگاه قضائی است و باید در سطح حاکمیت و حکمرانی، آرایش جدید رسانه ای اتخاذ کند.
رهبرانقلاب به کرات در دیدار با پرستارها و فرماندهان نظامی و فعالان دانشجوئی و مداحان و شعرا و غیره بر جهاد تبیین اشاره کردند. جهاد یعنی ایستادن مقابل دشمن. سوال اینجاست که عدلیه مقابل این جنگ تمام عیار رسانه ای، ذهنی، شناختی چه آرایشی گرفته است؟
یک نمونه آشکار این روزها تهمت ها و دروغ ها و شایعاتی است که سراسر فضای مجازی را آغشته کرده است. چرا دستگاه قضائی برخورد نمی کند؟ چرا برخورد بهنگام نمی کند؟ هر روز به یک مسوول اتهام زده می شود و هیچکس نیست دفاع کند. چرا مقابل کسانی که با آبروی دیگران بازی می کنند عدلیه مواجه روشن ندارد؟ چرا هرکس هرچه دستش رسید حق دارد افشا کند و سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را نابود کند و عدلیه حضور موثر ندارد؟
رهبرانقلاب بارها تصریح کردند راضی به این نوع عدالتخواهی مصداقی نیستم که به افراد اتهام زده شود و بعد هم حکم داده و آبروی شان ریخته شود. حتی همین تذکر را به دستگاه قضائی دادند که چه بسا عدلیه نیز حق ندارد حقوق متهم را رعایت نکند. با این توضیح چرا تذکر اخلاقی و شرعی و قانونی رهبری انقلاب مورد اعتنا قرار نمی گیرد؟
ابعاد جنگ رسانه ای تغییر کرده است. باید متناسب با این جنگ جدید آرایش گرفت. یک نمونه حجاب است. امروز کشف حجاب یک سلبریتی در فضای مجازی با کشف حجاب یک دختربچه در پارک متفاوت است. چرا با هردو یکسان برخورد می شود؟ آن سلبریتی حکم رسانه دارد. آیا با تخلف رسانه ها شبیه تخلف فرد برخورد می شود؟ چه بسا ماجرا از این هم بالاتر است. وقتی نقشه ضدانقلاب ترویج بی حجابی است، کشف حجاب یک سلبریتی اقدام امنیتی است و نه حتی رسانه ای.
در نهایت انتظار داریم عدلیه شرایط جنگی امروز را که متکی بر تحریف واقعیت است ببینید و نقش و ماموریت خود را در این جنگ تمام عیار پیدا کند.
همشهری
@mahdian_mohsen
تله ذهنی در بی اخلاقی مجازی

🔻رهبرانقلاب از بعد انتخابات چندین مرتبه نسبت به بی اخلاقی در فضای مجازی و تعاملات سیاسی تذکر داده اند. اینکه از دودستگی پرهیز کنید و نقد و اختلاف سلیقه نباید منجر به وحدت شکنی شود.
🔻مساله به جهت سیاسی و شرعی روشن است. اما اجازه دهید این ماجرا را از منظر رسانه های امروز مختصری توضیح دهیم. شاید بکار بیاید.
🔻صورت مساله چیست؟ رسانه های امروز دامگاه معصیت و بی اخلاقی است. اما چرا؟ ضرورت تقوای اجتماعی و بصیرت سیاسی روشن است. اما شناخت رسانه ای نیز اینروزها اهمیت دارد. رسانه ها امروز به جهت تله ذهنی و شناختی جولانگاه گناه است. چرا؟
🔻حضور ما در رسانه های اجتماعی با مواجهه ما با رسانه های سنتی متفاوت است. در گذشته ما به رسانه های سنتی رجوع می کردیم تا اخبار و اطلاعات کسب کنیم. اما این روزها حضور ما در رسانه های اجتماعی برای گذران وقت است. برای اوقات فراغت است. به تعبیر ساده تر ما در شبکه های اجتماعی زندگی می کنیم. هدف مان نیز صرفا کسب خبر و اطلاعات و خواندن تحلیل نیست.
🔻ثمره این تفاوت بنیادین رسانه امروز و گذشته چیست؟
عملکرد ذهن ما به دو صورت است. یک حالت وقتی است که کاملا آگاهانه و در اختیار و اراده ماست تا رفتار متفکرانه داشته باشیم. اما حالت دوم وقتی است که ذهن به صورت خودکار و غیرارادی رفتار می کند. عمدتا در زندگی عادی ذهن در چنین موقعیتی است. حالت اول را اجمالا ذهن خودآگاه ما مدیریت می کند. حالت دوم در اختیار ذهن ناخودآگاه ماست.
🔻اما این حرفها برای چیست و چه ربطی به دوقطبی سازی و مقدمه ابتدای متن دارد. عجله نکنید. مختصری دیگر توضیح لازم است.
🔻ذهن ما در حالت ناخوداگاه چند ویژگی اساسی دارد که یکی از مهمترین ها اینست که کمتر تمایل به صرف انرژی دارد. مثلا ما وقتی چائی می خوریم خیلی ذهن ما انرژی مصرف نمی کند. وقتی رانندگی می کنیم نیز همین است. فرق رانندگی در محله آشنا با محله غریب در همین است که در محله غریب ذهن خودآگاه باید فعال شود و به همین دلیل انرژی بالایی مصرف می کند. فرق راننده حرفه ای با راننده آماتور نیز در همین است.
🔻ذهن ناخودآگاه سه ویژگی دارد. اول اینکه حاضر نیست انرژی صرف کند. دوم اینکه زمان ندارد و تمایل دارد در کمترین زمان به نتیجه برسد. سوم اینکه ظرفیت بالایی برای پردازش و محاسبه و استنتاج و قضاوت ندارد.
🔻حالا برگردیم به ابتدای متن. ما در فضای مجازی زندگی می کنیم. زندگی عادی . زیست حقیقی در فضای مجازی. یعنی در شرایط ذهن ناخودآگاه قرار داریم. ذهن ناخودآگاه با همان سه ویژگی یک ثمره مهم دارد و آن اینکه از کنار مسائل سرسری عبور می کند. دنبال ساده سازی است تا بتواند آنرا جمع بندی کند. با این توضیح ذهن ما اغلب در مواجهه با اخبار و مسائل سیاسی ناچار گرفتار دوقطبی ها می شود. چرا؟ چون دوقطبی ها یک ویژگی مهم دارند و آن اینکه ساده اند و طیفی نیستند. یک حق داریم و یک باطل. یک اهریمن داریم و یک فرشته.
🔻دوقطبی سازی فارغ از اینکه نتیجه بی تقوایی و عدم تحلیل درست سیاسی است، اما یک منشا شناختی هم در فضای مجازی دارد که باعث میشود افراد ناخواسته در تله دوقطبی سازی گرفتار شوند. در شرایط دوقطبی نیاز به تحلیل پیچیده و عمیق نیست. ادم ها یا برما هستند یا با ما. به همین دلیل است که اغلب تحلیل ها درشبکه های اجتماعی به سرعت به سمت سفید سازی یا سیاه سازی مطلق پیش می رود. یا در حال مدح مطلقیم یا نفی و تکفیر کردن.
🔻یک ثمره دیگر هم اینکه برای ساده سازی به نظر اکثریت رجوع می کند. ولو اکثریتی در کار نباشد و توهمی از اکثریت باشد. ذهن در شرایط ناخوداگاه تمایل دارد در تیم برنده باشد و در فضای مجازی برنده را اکثریت می داند. برای همین هرجا لایک و اشتراک بیشتری ببیند تصور می کند حق آنجاست. انطباق دادن حق و باطل با اکثریت و اقلیت نیز دوقطبی ساز است. حرف بسیار است. بماند بعد.
اما راه حل چیست؟ در فضای مجازی آگاهانه حضور پیدا کنیم و برای گذران اوقات فراغت در فضای مجازی نباشیم.
همشهری
@mahdian_mohsen
❇️در جنگ روایت ها هم شکست خوردند

راه حل کوتاه و ساده بود. موشک خوردند و باید حیثیت برباد رفته شان را جبران می کردند. قابل پیش بینی بود چه خطی را می روند. ابتدا انکار و بعد هم رجزخوانی. تحقیر و بعد هم هراس افکنی. اما واقعیت اینست که در این پروژه رسانه ای نیز به شکل آموزنده ای شکست خوردند. در جنگ روایت ها نیز پیروز میدان روایت تنبیه بود. روایت وعده صادق.
❇️سخنگوی ارتش اسرائیل در همان روز اول اعلام کرد 99 درصد موشک و پهبادهای ایران را رهگیری کردیم. یعنی از حدود 300 موشک تنها 3 موشک به هدف اصابت کرده است. خب کم کم فیلم هایی منتشر شد که نشان می داد چقدر این ادعا ناشیانه است.
از آنجائیکه ادعا بی مبنا بود دچار فراموشی شدند و یک عضو نظامی دیگر ارتش اعلام کرد تعداد موشک هائی که اصابت کرده است 9 عدد است. یعنی رسیدند به 97 درصد. اما ماجرا به اینجا هم ختم نشد چون مختصر فیلم هائی که درشبکه های اجتماعی منتشر شده بود تعداد موشک های اصابت کرده را بیشتر نشان می دهد تا اینکه کانال 14 تلویزیون اسرائیل این ادعاها را تکذیب و روزنامه معاریوی اسرائیلی موشک های رهگیری شده را 84 درصد اعلام کرد. این بازی انقدر ادامه داشت که در نهایت اسرائیلی ها اعلام کردند هر فیلم و عکسی که به نفع جمهوری اسلامی منتشر شود جرم و با آن برخورد می شود.
❇️ناچار وارد گام دوم شدند؛ هراس و ترس از جنگ. هراس برای شان یک ثمره مهم داشت. افراد ممکن است در دل با تنبیه نظامی ایران همراه باشند اما از سر ترس شعف درونی شان را کتمان کنند یا خلاف آن واکنش نشان دهند. ترس مقابل منطق آنها عمل می کند. ویژگی ترس همین است. اما همین ترس نیز ماندگار نبود.
❇️اسرائیلی ها بعد از دو روز حیرت، اینبار ناچار شدند مدعی جنگ شوند. اما همین نیز درشبکه های اجتماعی و رسانه های داخلی جدی گرفته نشد و با آن برخورد طنزآلود شد. علت نیز واکنش فوری مقامات کشوری و لشکری بود؛ اینکه بدون تعلل و در سطح بسیار وسیعتر و درهم شکننده تر از قبل پاسخ می دهیم.
❇️و این یعنی شکست تمام در جنگ روایت ها. اما چرا شکست خوردند؟
واکنش سریع و جبهه ای شهروند رسانه ها در رسانه های اجتماعی. این اقدام هماهنگ و از سرمسوولیت  با حمایت و پشتیبانی رسانه های اصلی و گروه های مرجع و نخبگانی و مسوول صورت گرفت. به نوعی یک وحدت و اجماع سیاسی و رسانه ای پشتیبان تنبیه اسرائیل بود.
❇️این تجربه رسانه ای را نباید دست کم گرفت. چراکه همواره جنگ روایت ها از اصل ماجرا مهمتر نباشد کم اهمیت تر هم نیست.
همشهری
@mahdian_mohsen
❇️دست برتر مردم در حجاب
1⃣یکم. خاطرتان هست رهبری انقلاب فرمود بی حجابی گناه سیاسی است؟ آنروی دیگر این سخن چیست؟ جماعتی ناجوانمردانه در کمین زنان و دختران ما نشسته اند که غرض شان فراتر از برچیدن پوشش آنهاست و صبح تا شب ذهن و قلب زنان ما را زیر آماج بمباران های رسانه ای و فرهنگی برده اند. پوشش جامعه ایرانی را باید با این سطح از هجمه بی امان دشمن تحلیل کرد. آنگاه روشن می شود که در ابعاد جامعه زنان و دختران ما چه مبارزه و مقاومتی صورت گرفته است.
2⃣دوم. مسوولین دولتی و انتظامی می گویند 99 درصد افراد مکشفه بعد از تذکر مجریان قانون حجاب خود را اصلاح می کنند. این یعنی مردم ما سرجنگ با قانون ندارند. اگر قانون روشن باشد و دقیق و مدبرانه اجرا و نظارت شود، جامعه همراهی می کند.
3⃣سوم. این روزها در فضای مجازی گفت وگوی جدی درباره سبک برخورد با بدحجابی است. برخی در دفاع از اقدامات سلبی و عده ای نیز در نقد آن می گویند و می نویسند. اما فصل مشترک همه آنها دغدغه حجاب است. بجز جریان مطرود خارج نشین، کسی از اباحه گری و کشف حجاب دفاع نمی کند و بحث برسر نحوه اصلاح و ارتقای حجاب است.
4⃣چهارم. وضعیت بدحجابی در جامعه ما نه خدای نکرده مرتبط به بی حیایی و بی عفتی است و نه تقابل های سیاسی. برخلاف تصور ضدانقلاب حجاب در جامعه ما امری مرتبط به سبک زندگی است و به همین دلیل است که بارها شاهد بودیم زنان و دختران ما در هر سطحی از حجاب در بزنگاه های سیاسی پای کار انقلاب و در ایام معنوی سال، اهل تهجد و عبادت و مناجات هستند.
5⃣پنجم. مجموعه نظرسنجی های موجود در نهادهای مختلف نشان می دهد اکثریت قریب به اتفاق مردم ما معتقد به حجاب هستند و بر الزام قانونی حجاب تاکید دارند و حتی شل حجاب ها نیز همین که دارند را حجاب می دانند.
❇️تا اینجای ماجرا مردم؛
❇️و اما عملکرد مسوولین:
1⃣یکم. کمسیون فرهنگی مجلس اعلام کرد از 32 دستگاه اجرایی کشور که دارای وظایف قانونی در حوزه عفاف و حجاب هستند مطالبه کرده است تا نسبت به عملکرد خود پاسخ دهند. نتیجه این گزارش نشان می دهد 19 دستگاه با دهن کجی هیچ توضیحی ندادند و باقی نیز جز 4 یا 5 دستگاه وظایف خود را ناقص اجرا کردند. چرا؟
2⃣دوم. ترک فعل دستگاه های اجرایی جرم نیست؟ مدعی العموم نباید وارد شود؟ سخنگوی دستگاه قضائی صریحا اعلام کرده است دستگاه های اجرایی وظیفه قانونی خود را در قبال حجاب انجام ندادند. خب؟ قدم بعدی چیست؟ چرا برخورد نمی شود؟
3⃣سوم. فراجا تنها دستگاهی است که وظیفه اقدام سلبی دارد. در این میدان نیز به تنهایی پیشرو است. اما آیا فراجا به تجهیزات و ابزار لازم برای اجرای وظایف خود مهیا است؟ آیا نباید حمایت شود؟
4⃣چهارم. چرا باید مجلس و دولت و دستگاه قضایی در تدوین و تصویب لایحه حجاب تا این اندازه تعلل به خرج دادند. هزینه این فرصت سوزی و پاسکاری های توجیه ناپذیر را چه کسی باید دهد؟ مردم؟
❇️واقعیت اینست که مردم در ماجرای حجاب بسیار جلوتر از مسوولین هستند و به ناچار هزینه کم کاری دستگاه ها و گیجی در تصمیم گیری را نیز همین مردم می دهند.
همشهری
@mahdian_mohsen
سه پیام اصلی رهبرانقلاب بعد از تنبیه سخت

منتظر بودید بعد از تنبیه سخت رژیم صهیونیستی رهبری انقلاب پیام دهند؟ روز گذشته این پیام را در جمع فرماندهان نیروهای مسلح بیان کردند. این پیام هم مخاطب بیرونی داشت و هم داخلی. مخاطب خارجی پیام اقتدار گرفت و اما مخاطب داخلی...
1⃣یکم. اصلاح یک خطای ذهنی
از ساعت اولیه پس از تنبیه سخت رسانه های دشمن در جنگ روایت ها سراغ تردید سازی در اهدافی موشک های سپاه رفتند. ابتدا گفتند 99 درصد موشک ها رهگیری شدند. بعد ناچار شدند اصلاح کنند و به 97 درصد رسیدند. پس از انتشار فیلم ها باز هم با خفت حرف خود را پس گرفتند و به 84 درصد رسیدند. حال آنکه باز هم دروغ می گفتند تا اینکه ناچار شدند اعلام کنند هرکس فیلم و عکس از حمله موشکی ایران منتشر کند مجازات می شود. گذشت تا اینکه دیروز فیلم شلیک به پایگاه .... توسط سپاه منتشر شد و باز هم رسانه های دشمن روسیاه تر شدند.
اما واقعیت اینست که رهبری انقلاب غیرمستقیم فرمودند از این مسائل عبور کنید. موفقیت ایران اینجا نیست و این موضوع مساله فرعی است. سخنان رهبری انقلاب یک خطای تحلیلی را در ذهن ها اصلاح کردند و آن دقیقا همان بود که اتفاقا غربی ها و خاصه صهیونیست ها بهتر از ما فهمیده بودند. به همین دلیل فرمود: آنچه باعث شد دشمن از دست ما عصبانی شود همین موضوع اصلی است.
اما موضوع اصلی چیست؟ موضوع اصلی را فرمودند: "ظهور قدرت اراده ملت ایران".
به سخن دیگر اصل ماجرا انتساب تنبیه سخت به اراده ملت است. این ملت بود که تصمیم گرفت دشمن را ادب کند و این سیلی سخت ثمره وحدت درونی مردم و بروز اراده توحیدی آنهاست.
این جملات را داشته باشید؛ آشناست. رهبری انقلاب همین تعابیر را پس از حمله ایران به عین الاسد داشتند. آنروزها نیز عده ای در این ماندند که در عین الاسد چه گذشته است. اما رهبر انقلاب حمله به پایگاه نظامی آمریکا را یوم الله دانستند و علت این نام گذاری را اینطور توضیح دادند: "این‌که ملتی با چنین قدرت و توان روحی به یک قدرت متکبر و زورگوی عالم سیلی بزند، نشان‌دهنده دست قدرت الهی است، پس این روز بزرگ نیز جزو ایام‌الله است".
تا اینجا را داشته باشیم. بند دوم ادامه همین بخش است.
2⃣دوم. پاسخ به یک سوال ذهنی
اجازه دهید چند روز قبل برگردیم. وقتی اسرائیل غاصب به کنسولگری ایران در سوریه حمله کرد بلافاصله رهبری انقلاب فرمودند سیلی سخت خواهند خورد. چند روز بعد نیز تاکید کردند تنبیه می شوند. همان روزها بود که چه بسا برخی در دل شان این گذشت که رهبری انقلاب چطور با این صلابت و استحکام از تنبیه و سیلی سخت و ادب کردن دشمن می گویند؟ شاید هم نگران شدند که اگر انتقام بگیریم چه اتفاقی می افتد؟
پاسخ به این سوال را هم رهبری انقلاب در دیدار با فرماندهان نیروی مسلح دادند. آنجا که گفتند: "به خداوند متعال حُسن ظن داشته باشید و به او توکل کنید و بدانید که وعده خداوند در دفاع از مومنین حتمی و تخلف ناپذیر است."
صلابت و استحام رهبری انقلاب در تهدید و تنبیه دشمن را باید در همین اعتماد به سنت قطعی الهی در دفاع از مومنین دید.
و اما این دو بند یک جمع بندی کلیدی دارد.
3⃣سوم. درس نهایی
🔸در بند یکم فرمودند: تنبیه سخت ثمره ظهور اراده ملت است.
🔸در بند دوم فرمودند: وعده خداوند در دفاع از مومنین حتمی و تخلف ناپذیر است.
🔻و نتیجه اصلی؟
این را نیز سالها قبل در سال 94 فرمودند. جمله ای که تاریخی ماند: "من به تک تک این مردم اعتماد دارم. این حرکت عمومی را می بینم و اعتقاد دارم این دست خداست که کار می کند. "
حرف نهایی اینجاست: جائی که اراده مردم حاکم شود یدالله نیز همانجاست و احدی یارای مقابله با یدالله نیست.
و راز اینکه فرمودند به خدا حسن ظن داشته باشید اشاره به همین پیروزی قطعی است.
همشهری
@mahdian_mohsen
حجاب و چالش خلاقیت در حکمرانی

ماجرای حکمرانی در این روزگار با گذشته یک تفاوت اساسی کرده است. مهمترین رکن متفاوت آن حکمرانی در فضای شیشه ایست. جائی در معرض چشم مردم. اساسا در نزدیک ترین حالت ممکن به متن مردم هستیم.
همه تصممیات مسوولین در مقابل چشم مردم قرار دارد. نتیجه اقدامات آنها توسط مخاطب دیده و ارزیابی می شود. اجمالا اگر این حکمرانی شیشه ای منجر به مردم سالاری و رشد آگاهی مردم شود باید بدان بالید و اما اگر ثمره اش پوپولیسم باشد باید نگران بود. پدیده هایی شبیه پروژه بگیری در فضای مجازی ثمره همین آسیب است. بماند. درین رابطه باید بیشتر نوشت.
🔻اما غرض این متن توجه دادن به مساله دیگری از جمله قصه دامنه دار حجاب است.
هر میزان که حاکمیت مردمی تر شود، باید به هنر نزدیک تر شود. مخلص کلام همین یک جمله است. هر میزان مردم سهم شان در حاکمیت فربه تر شود چالش هنر و بطور اخص خلاقیت بیشتر خود را نشان می دهد.
🔻واقعیت اینست که نظام حکمرانی ما هنوز به اندازه رشد مردم، غنا نیافته است. نظام حکمرانی ما هنوز تصور می کند مردم یعنی صندوق رای و خلاص. فضای مجازی با همه آسیب هایش باعث شده است مردم به شکل ناخواسته قدر و منزلت پیدا کنند و جبر روزگار کم کاری مارا جبران و به مردم سالاری به مثابه آرمان انقلاب اسلامی کمک کرده است. اینجاست که باید قدر دانست و اما متناسب با این تحول خودمان را مهیا سازیم. یکی از مهمترین مقدمات نیز همین ساحت هنر در سیاست است.
🔻هر میزان تصمیم حاکمیتی مردمی تر شود باید هنری تر جلوه کند. هر میزان به متن حقیقی مردم نزدیک تر شویم باید هنرمندانه تر رفتار کنیم. چون ساحت وجودی انسان ساحتی هنری است. هنر زبان فطرت است. گرایش فطرت، جمال پرستی است. به همین دلیل است که شهید مطهری نام دیگر هنر را زیبایی آفرینی می نامد و آیت الله جوادی آملی هنر را در اعلی درجه اش حرکت به سمت جمال وجودی می دانند.
🔻با این مقدمه مختصر وقتی قرار است حکمرانی مردمی شود و به زبان فطرت اجتماعی باشد و مردم را همراه سازد، باید هنرمندانه باشد و خلاقیت ابزار گفت وگو با مردم است.
اینکه در مواردی بین حاکمیت و مردم گوئی یک زبان بیگانه حاکم است، به همین دلیل است. چون سهمی برای خلاقیت در سیاست ورزی مان قائل نیستیم. اساسا زبان هنر و خلاقیت را بلد نیستیم. هر تصمیمی ک بدون خلاقیت باشد محکوم به شکست است.
🔻خلاقیت تبدیل یک ایده کارشناسی در سطح حاکمیت به ادراک اجتماعی است. یعنی به قاعده سیاست هنرمندانه، تصمیمات در بالاترین سطح کارشناسی اگر ابعاد هنری نداشته باشد، نمی تواند به زبان مردم ترجمه شود و لذا همراهی مردم را نخواهد داشت.
با این توضیح ماجرای حجاب را نگاه کنید. مردم ما واقعا دیندار اند. اما ما چقدر توانستیم با خلق زیبایی و زبان فطری مردم از دین بگوییم؟ چقدر بازبان هنر از حجاب گفتیم؟ فقط هم وجه تبلیغی و فرهنگی حجاب نیست که هنر لازم دارد. حتی قهریه ما نیز برای اقدام سلبی باید به رنگ هنر و خلاقیت شود؛ واگرنه بهترین تصمیمات شکست می خورد. اینجاست که برای مقدس ترین سیاست ها، در اجرا دچار لکنت می شویم.
🔻چه باید کرد؟ واقعیت اینست که هنوز مسوولین ما فکر می کنند رسانه یعنی همان روابط عمومی سنتی گذشته. سالها گفته می شد، تصمیمات حاکمیتی باید همراه با پیوست رسانه ای باشد. اما واقعیت اینست که هنوز به این مرحله نرسیده، باید از آن عبور کنیم. در دوره ای قرار داریم که اینبار سیاست ها و تصمیمات حاکمیتی، باید پیوست هنر و رسانه شود. چون ابتدا جان مخاطب هدف است و بعد محیط و کالبد او. برای ساخت ذهن و قلب و ادراک اوست که توسعه و پیشرفت را در واقعیت رقم می زنیم. اساسا انقلاب اسلامی یعنی همین. باید بیشتر گفت.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻اگر این صحنه‌ها در ایران بود...

🔻این چند روز که عکس‌ها و فیلم‌های ضرب‌وشتم دانشجویان آمریکایی در رسانه‌های خارجی سانسور می‌شود، نخستین سؤالی که به ذهن می‌رسد این است که اگر این تصاویر مربوط به ایران بود، روایت ماجرا چطور شکل می‌گرفت!
ضرب‌وشتم وحشیانه دانشجویان و حتی استادان دانشگاه در حالی است که مطالبه معترضان تنها توقف جنایت در غزه است اما همین را هم تحمل نمی‌کنند.
600نفر را تا روز شنبه دستگیر و ده‌ها نفر را تحقیر كردند و زیر باد کتک گرفتند؛ تا آنجا که مجبور شدند خون‌های ریخته‌شده دانشجویان را با ماشین آبپاش شست‌وشو ‌دهند بلکه آثار جنایت پاک شود. اما تمام رسانه‌های اصلی این خروش بی‌سابقه را سانسور کرده‌اند.
🔻تا اینجا آزادی‌بیان به روایت آزادی آمریکایی است؛ اما بیایید فرض کنیم كه این ماجرا در ایران اتفاق می افتاد. آنگاه رسانه‌ها و سیاستمداران غربی و نهادهای حقوق بشری چطور رفتار می‌کردند؟ این در حالی است که کنشگری دانشجویان اعتراض به وحشی‌گری ناتمام و بی‌سابقه رژیم صهیونیستی است و نه اقدامی علیه امنیت ملی کرده‌اند و نه آسیبی به اموال عمومی زده‌اند و نه آدم کشته‌اند و نه کف خیابان مأموران را برهنه و سلاخی نموده‌اند و نه با گروه‌های آدمکش و تفرقه‌افکن و برانداز همکاری کرده‌اند و یا اجیر آنها شده‌اند.
🔻با همه اینها فرض کنید این وقایع در ایران بود؛ آنگاه آنها چه رفتاری می‌کردند؟
1⃣یکم؛ تمام رسانه‌هایشان به‌خط می‌شدند تا شب و روز عکس‌ها و تصاویر را به کرات بازنشر و تحلیل کنند. اگر هم تصویری پیدا نمی‌کردند از عکس‌های گذشته یا ساختگی یا تصاویر تجمعات دیگر کشورها استفاده می‌کردند.
2⃣دوم؛ از فرصت استفاده و تمام گروه‌های آدمکش و تروریست و اراذل و اوباش را به‌صف می‌کردند تا وارد کشور شوند یا از گوشه و کنار شهر جمع‌شان می‌کردند تا تجمع دانشجویان را تبدیل به شورشی علیه امنیت کشور كنند.
3⃣سوم؛ تمام مسئولان و سیاستمداران در رده‌های مختلف در دیگر کشورها را رديف می‌کردند تا اين تصاویر را محکوم کنند. از دولت‌ها درخواست می‌کردند با ایران قطع‌رابطه کنند و نهادهای امنیتی ایران را تروریستی بنامند.
4⃣چهارم؛ تمام سلبریتی‌ها باید به‌صف مي‌شدند و موضع‌گیری مي‌كردند. هر سلبریتی‌اي هم اعلام موضع نمي‌كرد به‌صورت مجازی به او حمله ور می‌شدند تا از سر ترس سخن بگوید و ساکت نباشد. هر میزان هم لازم بود پول خرج می‌کردند .
5⃣پنجم؛ هر زمان اعتراضات از دایره اخبار خارج مي‌شد و به سمت آرامش پیش مي‌رفت با ریختن خون چند بی‌گناه آن‌ را شعله‌ور می‌ساختند. حتي اگر لازم بود، در کف خیابان مامور امنیتی یا انتظامی یا آدم عادی را نيز سلاخی می‌کردند و خون می‌ریختند.
6⃣ششم؛ همه نهادهای حقوق بشری را به‌خط می‌کردند تا بیانیه دهند و محکوم کنند و قطعنامه دهند و تحریم جدید وضع کنند.
7⃣هفتم؛ از صفحات آشپزی و آرایشگری و پیج‌های فیتنسی و صفحات رقص و جادوگری و شومنی گرفته تا همه اینفلوئنسرها را به‌خط می‌کردند و سکه می‌دادند تا مطالب آنها را بازنشر کنند و این احساس ایجاد شود که تنها یک صدا بیشتر در جامعه وجود ندارد.
8⃣هشتم؛ عده‌ای ساده‌لوح و خودحقیرپندار را هم تحریک می‌کردند تا کاملا واداده، غرب را تشویق کنند و کشور را متهم به ناکارآمدی و فساد و تباهی کنند. البته برای این گروه خرج نمی‌کردند؛ آنها خودبه‌خود همراهند.
9⃣نهم؛ جهت تهییج بیشتر و تحریک احساسات، آثار هنری توليد می‌کردند و شعر می‌ساختند و موسیقی درست می‌کردند. اما هیچ‌کس برای دختران و زنان دانشجوی آمریکایی شعر «برای خواهرم، خواهرت، خواهرامون» نمی‌خواند و با عکس‌های آنها فیلم و کلیپ نمی‌سازد.
🔟دهم؛ و دست‌آخر تا می‌توانستند به اموال عمومی و دارایی شخصی مردم و کشور لطمه می‌زدند تا ترس و وحشت در شهر حاکم شود و مردم احساس کنند همه‌‌چیز از دست رفته است و به‌زودی انقلاب می‌شود. بعد هم تصاویر آن ‌را با ضریب بالا توزیع می‌کردند تا بگویند قدرت برتر در میدان آنها هستند.
🔻این 10خط اصلی برایتان آشنا نیست؟ یقین بدانید نعل به نعل آن‌ را اجرا می‌کردند. اما امروز هتک حیثیت دانشجویان آمریکایی را نادیده می‌گیرند بلکه صدای‌شان آگاهی‌ساز و روشنگرانه نباشد.
🔻دانشجوی آمریکایی امروز به برکت خون‌های پاک غزه در دل تاریکی علمی دانشگاه‌های نظام سرمایه‌داری روزنه‌های نور و روشنایی را می‌بیند و فریاد می‌زند و این فریاد‌ها به‌زودی برای مظلوم عالمگیر و برای ظالم دامنگیر خواهد شد.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻آقای دادستان کجاست؟!

1⃣یکم؛ بزرگ‌ترین قرارداد تاریخ بلدیه را به اسم عدالت‌خواهی افشا کردند. احتمال برهم‌خوردن قرارداد وجود دارد. طرف چینی این قرارداد، به جهت شرایط تحریم بر رازداری مصر بوده است و البته حق هم دارد گلایه قهرآمیز کند.
2⃣دوم؛ مطابق این قرارداد 2500اتوبوس برقی وارد کشور می‌شود؛ آن هم از طریق تأمین مالی نوین در حوزه مشارکت، مولدسازی و یوزانس.
جهت روشن‌شدن این عدد، باید گفت که خرید اتوبوس طي 12سال دوره مدیریت آقای قالیباف 1200عدد بوده است و در تمام سال‌های دوره اصلاحات 130دستگاه. تا الان نیز 7برابر دوره اصلاحات یعنی حدود 826دستگاه اتوبوس به ناوگان حمل‌ونقل عمومی وارد شده است و باز هم جهت تقریب به ذهن، در حال حاضر 5200 دستگاه در ناوگان اتوبوسراني شهر تهران هست كه تقريبا 3هزار و 53دستگاه آن فعال است. حالا تصور کنید ورود 2500اتوبوس برقی چه تحولی در رفت‌وآمد مردم ایجاد می‌کند! تحول در چه چیز؟ کاهش ترافیک، کاهش آلودگی زیست‌محیطی، کاهش هزینه‌های حمل‌ونقل و تسهیل در رفت‌وآمد عمومی.
3⃣سوم؛ افشاکننده قرارداد مدعی است که این قرارداد پشت درهای بسته نوشته شده و به ضرر کشور است. به همین سادگی و با همین بهانه‌جویی ساده‌انگارانه یک تصمیم سازنده را به چالش کشیده‌اند. اجمالا چه کسانی از این قرارداد اطلاع داشته‌اند؟ شخص رئیس‌جمهور، 4وزارتخانه صمت، امورخارجه، کشور و نفت و در نهایت بانک مرکزی.
قرارداد نیز سراسر به‌نفع مردم است؛ هم در عدد و رقم که به‌جای هزار دستگاه در قرارداد اولیه، 2500دستگاه وارد می‌شود و هم در زمان تحویل 6ماه بعد از واریز پیش‌پرداخت اولیه انجام می شود و اگر سنگ‌اندازی نشود می توان تا پایان سال اتوبوس‌های برقی را در تهران دید.
4⃣چهارم؛ اگر این قرار تجاری به‌هم‌بخورد که بیم آن می‌رود و موجب نگرانی شده، آنگاه چه ‌کسی پاسخگو است؟ به‌طور حتم دستگاه قضایی.
سؤال کاملا شفافي وجود دارد که آیا افشای یک قرارداد در شرایط تحریم، تخریب آشکار امنیت روانی و حقیقی مردم نیست؟‌ آيا مواجهه مستقیم با منافع شهر و مردم نیست؟ آیا شبهه ضدامنیتی‌بودن آن وجود ندارد؟ چه‌کسی یا کسانی از برهم‌خوردن این قرارداد نفع می‌برند؟ آیا پای یک مافیای ناسالم و پرمسئله و البته دامنه‌دار در میان نیست؟ در نهایت اینکه دقیقا عدلیه چه‌وقت خود را مسئول می‌داند با این جریان سراسر موهن و دکاندار افشاگری، برخورد جدی و بهنگام داشته باشد؟ چرا برخورد‌ها بازدارنده
نیست؟
5⃣پنجم؛ واقعیت این است که؛
🔸آن ‌روز که مثل آب خوردن آبروی مردم را در فضای مجازی می‌ریختند کسی سراغ‌شان نرفت تا عبرت بگیرند.
🔸کار بدانجا رسید که همین دستگاه قضایی و نظارتی را به سخره گرفتند و با تعطیل نشان دادن آنها از خود یک قهرمان دست‌ساز و تصنعی ساختند. باز هم قهریه خاموش بود و بدتر اینکه حمایت هم شدند.
🔸کار بالا گرفت و در مسابقه دکانداری برای افشاگری و گنده‌گویی‌های مجازی، نظام را متهم به فساد سیستمی کردند و باز هم انگار نه انگار. گويی امنیت روانی این مردم حرمتی ندارد!
🔸اما اكنون ماجرا فرق دارد؛ «حق‌الناس» و «بیت‌المال» و «حق‌الله» را توجه نکردیم و امروز «حیات‌جمعی» مردم را تهدید می‌کنند. آیا قرار نیست به قاعده عقل و قانون تغییر رویه دهیم؟ دادستان محترم کجاست؟
همشهری
@mahdian_mohsen
HTML Embed Code:
2024/04/29 13:50:13
Back to Top