🔻فاحشه ای که دین خدا معرّفی شد، چه بود؟
گاه میشود که حتی ظاهر آیه هم با تفسیر متعارف آن همخوان نیست و تنها با دقّت در قواعد تأویلی امامی قابل فهم است. برای مثال به این آیه شریفه عنایت کنید:
🔸{وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون} (الاعراف/۱۲۸)
و چون فاحشه ای انجام دهند گویند: پدرانمان را بر آن یافتیم و خداوند ما را بدان امر نموده؛ [به آنان] بگو: خداوند به فحشاء امر نمی کند، آیا بر خداوند چیزی نسبت می دهید که نمی دانید؟!
بیشتر مفسّران پیشین، این فاحشه را بیانگر طواف مشرکان بر گرد کعبه با حال برهنگی دانسته اند. در حالیکه تعبیر «فاحشه» در آیه به صورت نکره و بعد از ادات شرط به کار رفته، که این اطلاق آن را میرساند. پس بعید است که صرفا ناظر به یک مصداق غیر معروف از فاحشه باشد که اگر هم گاهی صورت میگرفته، به عنوان یک فاحشهی مرسوم و متداول در آن دوره شناخته شده نیست.
بنابراین فاحشه در سیاق آیه، عمومیت دارد و شامل تمام زشتی ها میشود. پس باید دنبال گروهی باشیم که کارهای پلید را به تقلید از پدران خود انجام داده و ضمنا همهی آنها را از فرائض شرعی الهی به شمار میآورند.
از این رو، با توجه به قرائن داخلی آیه و منطق تأویلی اهل بیت علیهم السلام باید نگاهی دیگر به این آیه داشته باشیم:
🔹 آیه ی پیشین با این جمله ختم میشود:{إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطينَ أَوْلِياءَ لِلَّذينَ لا يُؤْمِنُون}؛ بنابراین به نظر میرسد فاعل «فعلوا فاحشة» همان «اولیای شیطان» هستند. توجه در آیات مختلف قرآنی و تأویلات روایی نشان میدهد بزرگترین فعالیت گمراه سازی شیطان، تربیت نوچه های ویژه در میان انسانهاست که با استفاده از قدرت اجتماعی و ریاست خود، مردم را به ضلالت بکشانند.
🔹در آیهی بعد میفرماید: { قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَ أَقيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِد}
سیاق گواهی میدهد که این تأکید، برای نفی افترای باطل اولیای شیطان در آیهی پیشین است. آنان به دروغ میگفتند: خداوند به ما دستور فحشاء داده است؛ خداوند در پاسخ میفرماید: بلکه مورد امر الهی، «قسط/ عدل سراسری» و «توجّه به سوی مساجد» است. این نیز قرینه روشنی است که مقصود از «فاحشه» گناهانی همچون زنا و... نیست؛ زیرا میان این گناهان و «قسط» تقابل روشنی وجود ندارد. اگر مقصود این بود تناسب داشت که مثلاً بیان شود: «امر ربّی بالعفّة، یا بالورع» و امثال آن.
آنچه مقابل «قسط» و «توجّه به مساجد» قرار دارد و به نظر میرسد اولیای شیطان مرتکب آن شده و به دین خدا نسبت میدادند، یک روش جائرانهی اساسی و انحراف عقیدتی است؛ و نه صرفاً گناهان موردی.
🔹در همین راستا باید به مفهوم قرآنی و تأویلی «اقامهی وجه در تمام مساجد» نیز عنایت شود. به تصریح قرآن، روی گرداندن وجه به شرق یا غرب به تنهایی فضیلتی نیست: {لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ}. بنابراین بعید است «اقامهی وجه» صرفا به معنای رو به قبله بودن باشد.
ابو بصیر در روایتی نقل میکند: عن أحدهما (عليهما السلام) «هو إلى القبلة، ليس فيها عبادة الأوثان، خالصا مخلصا». (تفسیر العیاشی ۲/ ۱۲ و مشابه آن در تهذیب ۲/ ۴۳ ح۱)
یعنی علاوه بر توجّه ظاهری به قبله، باید توجّه باطنی و پرستش نیز تنها به یک سو متمرکز شده و هیچگونه شرکی همراه نباشد. این هم نیاز به توضیح ندارد که در ادبیات دینی، بُت های انسانی همسان بُت های سنگی شمرده شده اند.
همچنین روشنست که مسیر توجّه به خداوند، تنها از سوی امام میگذرد «وجه الله/من توجّه الیکم فقد توجّه الی الله». در خصوص همین آیه نیز «کلّ مسجد» به ائمه علیهم السلام تفسیر شده است. (تفسیر عیاشی ۲/۱۲)
🔹همچنین خداوند در سوره جنّ/۱۸ فرماید: {وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدا}؛ که در چند روایت به ائمه علیهم السلام تفسیر شده؛ از جمله از امام باقر علیه السلام روایتست: «أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ ص فَلَا تَتَّخِذُوا مِنْ غَيْرِهِمْ إِمَاما». «یعنی ائمه تنها از خاندان پیامبرند (صلی الله علیهم اجمعین)؛ پس هیچ یک از دیگران را به امامت نگیرید» (تفسیر فرات/۵۱۱)
>>Click here to continue<<