TG Telegram Group & Channel
خشت کج | نقد نظام آموزشی | United States America (US)
Create: Update:

🔷️توران میرهادی، از مدرسه‌ی فرهاد تا فرهنگ‌نامه‌ی کودکان و نوجوانان

✍️🏽 توران میرهادی با کمک همسرش برنامه‌ی دقیقی را در مدرسه‌ی فرهاد اجرا کرد که با شیوه‌ی آموزش رسمی به‌کلی متفاوت بود. اداره‌ی دبستان فرهاد با مشارکت دانش‌آموز انجام ‌می‌شد. خانم میرهادی ‌می‌گوید: «در همه‌جا شکل سازمانی مدارس به‌صورت هرمی است که مدیر مدرسه در رأس هرم قرار دارد و پس از آن، ناظم، معلم‌ها، اولیا و مربیان و در آخر نیز دانش‌آموزان قرار دارند... در مدرسه‌ی فرهاد، ما این هرم را وارونه کردیم. یعنی مدیر و رئیس مدرسه در پایین قرار داشتند و این بچه‌ها بودند که درباره‌ی اداره‌ی مدرسه تصمیم‌‌گیری ‌می‌کردند. دانش‌آموزان هر مقطع تحصیلی سه نماینده برای هر ماه و دو نماینده برای یک سال انتخاب می‌کردند. نماینده‌هایی که برای یک سال انتخاب می‌شدند، وظیفه‌ی قانون‌گذاری داشتند و دیگر نماینده‌ها نیز وظیفه‌ی اداره‌ی مدرسه را بر عهده داشتند.» به‌گفته‌ی خانم میرهادی، بچه‌ها قوانین مدرسه را تنظیم می‌کردند و معلم‌ها تابع قوانینی شدند که بچه‌ها تنظیم کرده بودند و خودشان هم به‌عنوان شورای دانش‌آموزان، مجری این قوانین بودند.

✍️🏽 روش آموزشی و تربیتی خانم میرهادی در مدرسه‌ی فرهاد روزبه‌روز موردتوجه خانواده‌ها قرار می‌گرفت. او هم ترغیب شد مدرسه‌ی راهنمایی فرهاد را نیز در کنار کودکستان و دبستان در سال ۱۳۵۰ راه‌اندازی کند. در سال ۱۳۵۶ این مجموعه بیش از ۱۲۰۰ دانش‌آموز داشت ولی بعد از انقلاب، در سال ۱۳۵۸، مدرسه‌ی خصوصی فرهاد مصادره ‌شد و آموزش‌وپرورش آن را به مدرسه‌ی هاجر تبدیل کرد. سال‌ها طول کشید تا خانم میرهادی بتواند بخشی از خسارت واردشده را از آموزش‌وپرورش بگیرد و صرف فرهنگ‌نامه‌ی کودکان و نوجوانان کند.

✍️🏽 خانم میرهادی در مدرسه‌ی فرهاد سعی کرد تا ایده‌ی خود را برای تألیف و تدوین فرهنگ‌نامه در ابعاد کوچک عملی کند. او از دانش‌آموزان خواست که در روزهای تعطیل نوروز درباره‌ی یک موضوع تحقیق کنند و درباره‌ی آن مقاله بنویسند. خودش نیز مثل دانش‌آموزان درباره‌ی موضوعاتی نظیر ترکمن‌صحرا به تحقیق و پژوهش پرداخت. این تحقیقات او را به این نتیجه رساند که ظرفیت برای تهیه و تدوین فرهنگ‌نامه‌ی کودکان و نوجوانان تا چه اندازه زیاد است. از همین نقطه، کار را شروع کرد.

✍️🏽 توران میرهادی چهار دوره داور جشنواره‌ی ‌هانس کریستین اندرسون بود. در تدوین و نوشتن کتاب‌های درسی دوره‌ی ابتدایی با سازمان کتاب‌های درسی و وزارت آموزش‌وپرورش همکاری داشت. درباره‌ی کودکان کتاب ‌می‌نوشت و در شهرهای مختلف، کلاس تربیت مربی برگزار ‌می‌کرد و در هر فرصتی ایده‌های خود را با صدای بلند فریاد ‌می‌زد. در مجله‌ی سپیده‌ی فردا با نام مستعار افسانه پیروز مقاله ‌می‌نوشت. وقتی از توران میرهادی پرسیدند چرا نام مستعار افسانه پیروز را برای خود انتخاب کرده است، گفت: «شاید چون زندگی و تلاش‌های زنان کشور ما ناشناخته بود و حالت افسانه‌ای داشت. احساس من این بود که زنان در همه‌ی دوره‌ها با همت تمام تلاش کرده‌‌اند و نهایتاً پیروزی را به دست آورده‌‌اند. تمام زنان ایرانی افسانه پیروز هستند. هم افسانه و هم پیروز.»


🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj

🔷️توران میرهادی، از مدرسه‌ی فرهاد تا فرهنگ‌نامه‌ی کودکان و نوجوانان

✍️🏽 توران میرهادی با کمک همسرش برنامه‌ی دقیقی را در مدرسه‌ی فرهاد اجرا کرد که با شیوه‌ی آموزش رسمی به‌کلی متفاوت بود. اداره‌ی دبستان فرهاد با مشارکت دانش‌آموز انجام ‌می‌شد. خانم میرهادی ‌می‌گوید: «در همه‌جا شکل سازمانی مدارس به‌صورت هرمی است که مدیر مدرسه در رأس هرم قرار دارد و پس از آن، ناظم، معلم‌ها، اولیا و مربیان و در آخر نیز دانش‌آموزان قرار دارند... در مدرسه‌ی فرهاد، ما این هرم را وارونه کردیم. یعنی مدیر و رئیس مدرسه در پایین قرار داشتند و این بچه‌ها بودند که درباره‌ی اداره‌ی مدرسه تصمیم‌‌گیری ‌می‌کردند. دانش‌آموزان هر مقطع تحصیلی سه نماینده برای هر ماه و دو نماینده برای یک سال انتخاب می‌کردند. نماینده‌هایی که برای یک سال انتخاب می‌شدند، وظیفه‌ی قانون‌گذاری داشتند و دیگر نماینده‌ها نیز وظیفه‌ی اداره‌ی مدرسه را بر عهده داشتند.» به‌گفته‌ی خانم میرهادی، بچه‌ها قوانین مدرسه را تنظیم می‌کردند و معلم‌ها تابع قوانینی شدند که بچه‌ها تنظیم کرده بودند و خودشان هم به‌عنوان شورای دانش‌آموزان، مجری این قوانین بودند.

✍️🏽 روش آموزشی و تربیتی خانم میرهادی در مدرسه‌ی فرهاد روزبه‌روز موردتوجه خانواده‌ها قرار می‌گرفت. او هم ترغیب شد مدرسه‌ی راهنمایی فرهاد را نیز در کنار کودکستان و دبستان در سال ۱۳۵۰ راه‌اندازی کند. در سال ۱۳۵۶ این مجموعه بیش از ۱۲۰۰ دانش‌آموز داشت ولی بعد از انقلاب، در سال ۱۳۵۸، مدرسه‌ی خصوصی فرهاد مصادره ‌شد و آموزش‌وپرورش آن را به مدرسه‌ی هاجر تبدیل کرد. سال‌ها طول کشید تا خانم میرهادی بتواند بخشی از خسارت واردشده را از آموزش‌وپرورش بگیرد و صرف فرهنگ‌نامه‌ی کودکان و نوجوانان کند.

✍️🏽 خانم میرهادی در مدرسه‌ی فرهاد سعی کرد تا ایده‌ی خود را برای تألیف و تدوین فرهنگ‌نامه در ابعاد کوچک عملی کند. او از دانش‌آموزان خواست که در روزهای تعطیل نوروز درباره‌ی یک موضوع تحقیق کنند و درباره‌ی آن مقاله بنویسند. خودش نیز مثل دانش‌آموزان درباره‌ی موضوعاتی نظیر ترکمن‌صحرا به تحقیق و پژوهش پرداخت. این تحقیقات او را به این نتیجه رساند که ظرفیت برای تهیه و تدوین فرهنگ‌نامه‌ی کودکان و نوجوانان تا چه اندازه زیاد است. از همین نقطه، کار را شروع کرد.

✍️🏽 توران میرهادی چهار دوره داور جشنواره‌ی ‌هانس کریستین اندرسون بود. در تدوین و نوشتن کتاب‌های درسی دوره‌ی ابتدایی با سازمان کتاب‌های درسی و وزارت آموزش‌وپرورش همکاری داشت. درباره‌ی کودکان کتاب ‌می‌نوشت و در شهرهای مختلف، کلاس تربیت مربی برگزار ‌می‌کرد و در هر فرصتی ایده‌های خود را با صدای بلند فریاد ‌می‌زد. در مجله‌ی سپیده‌ی فردا با نام مستعار افسانه پیروز مقاله ‌می‌نوشت. وقتی از توران میرهادی پرسیدند چرا نام مستعار افسانه پیروز را برای خود انتخاب کرده است، گفت: «شاید چون زندگی و تلاش‌های زنان کشور ما ناشناخته بود و حالت افسانه‌ای داشت. احساس من این بود که زنان در همه‌ی دوره‌ها با همت تمام تلاش کرده‌‌اند و نهایتاً پیروزی را به دست آورده‌‌اند. تمام زنان ایرانی افسانه پیروز هستند. هم افسانه و هم پیروز.»


🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی

🆔️ @kheshtekaj


>>Click here to continue<<

خشت کج | نقد نظام آموزشی




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)