شمارهها و خاطرهها
(بخش دوم)
گروهی دیگر از شمارهها از آنِ افرادی است که از تنگنای زمین و کمبود اکسیژن زندگی در این دیار غبار گرفته، رفتهاند آن سوی مرزها. به سرزمینی دور، آن گونه که میان من و آنها بیابان در بیابان است. آنان از این جا مهاجرت کردهاند و آن سوی مرزها، هر یک در گوشهای از این دنیای پهناور، گلیم سرنوشتشان را از آبهای متلاطمِ اینجا بیرون کشیدهاند تا شاید در جایی دیگر و زیر سقف آسمانی دیگر، آسانتر زندگی کنند. اما نمیدانم قایقِ زندگیشان به کدام سو در حرکت است و با امواج روزگار چه میکنند. مهاجرت، معنای شجاعانهی رفتن میدهد. اما طعم اندوه غروب روز جمعه را نیز در دهان آنان که میمانند، میچکاند. مهاجرت حس غریبی دارد، چه برای آنان که میروند و چه برای آنان که میمانند.
✅ برخی دیگر از نامها همینجا، زیر سقف یک شهر هستیم. اما نمیدانم چرا و چه چیزی ما را از هم دور کرده است. نوعی جدایی ناخواسته و فاصلهای که پر نمیشود. در همسایگی هم زندگی میکنیم اما هر یک در دنیای خویش سرگشتهایم. حالا دیگر نه من میدانم آنها کجا هستند، چه میکنند و حالشان چگونه است و نه آنها میدانند که من در کجای این شهر به خیال آنان نشستهام و حالم چگونه است. اینک من به تنهایی دارم همه آنها را به یاد میآورم. آنهایی که دیگر نمیدانم کجا هستند، و نمیدانم اصلا مرا به یاد می آورند یا خیر؟. اما من هنوز شمارهی آنها را دارم.
دفترچه تلفن به ما می گوید از کجا آمدهایم، از کدام پل رد شدهایم. چه کسانی آشنای ما بودند. با چه کسانی سخن گفتهایم. حالِ چه کسانی برای ما مهم بوده است و حال ما برای چه کسانی اهمیت داشته است. دفترچهی تلفن اما یک سخن دیگر نیز می گوید. و آن حدیثِ جدایی است. هر کس به یک سو ، یک سرزمین و یک سرنوشت مواجه شده و میشود. هر کس صلیب خود را بر دوش میکشد.
حالا دیگر نمیدانم با این شمارههای بیفایده چه کنم. دلم نمیآید حذفشان کنم. کسانی هستند که میدانم هیچ گاه با آنان سخن نخواهم گفت، اما برایم به مثابه یک هویت، تاریخ و جهانی هستند که مدتی با آنها در آن جهان زیستهام. دفترچه تلفن، نمایش زندگی و گذر دورههای عمر ماست.
✔️ دفترچه تلفن را میبندم. چای مینوشم و به خودم میگویم، زندگی همین است. بگذر از نامها و شمارههایی که اینک نمیدانی با آنها چه کنی و بگذار همچنان باشند. زیرا هنوز وقتی نامشان را میبینم، احساس میکنم کنارم هستند. احساس میکنم تنها نیستم. آنان با شمارهشان، مرا همراهی میکنند و مرا با خاطراتم پیوند میزنند.
++ بازنشر با تغییر جزیی
✍️ علی زمانیان - ۱۶ /۰۶/ ۱۴۰۲
@kherade_montaghed
>>Click here to continue<<