🔵 تغییر و تحول دینداری در ایران به روایت آمار
بخش اول: دین و سیاست
مطابق با مادهی ۱۶۰ قانون برنامهی سوم توسعهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، قرار بوده است که تحولات فرهنگی و نگرشهای اجتماعی ایران به صورت منظم (در هر دو سال) اندازگیری و سنجش شود. مجری این سنجش که تحت عنوان "پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان" انجام میپذیرد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
نتیجهی اولین طرح پیمایش ارزشها و نگرشها، در سال ۱۳۸۰ منتشر شد. پیمایش دوم در سال ۸۲ صورت گرفته و اما پیمایش سوم با فاصلهی طولانی در سال ۱۳۹۵ و در نهایت پیمایش چهارم در سال ۱۴۰۲ انتشار یافته است. به عبارتی دیگر، تا کنون بایستی ۱۲ گزارش از تحولات فرهنگی ایران مورد سنجش و پیمایش ارائه میگردید، اما در این مدت فقط چهار طرح پیمایش ارزشها و نگرشها به اجرا درآمده است.
یافتههای پیمایشهای اجرا شده، طی فصول متعدد و با موضوعات مختلف صورتبندی شده و در اختیار قرار گرفته است. از میان موضوعات مختلف، نگرشها و رفتارهای دینی اهمیت بالایی دارد. زیرا با تغییر و تحولات دین در ایران، سایر حوزهها و منجمله سیاست را دچار تغییرات وسیع میکند. یکی از مواردی که در حوزهی دینداری مورد سنجش قرار گرفته است، نسبت میان دین و سیاست از منظر جامعه است.
در گزارش مختصری که از نسبت میان دین و سیاست، ارائه میگردد، بر تغییر نگرش جامعه ذیل دو عنوان نگرش سیاسی و مدارای سیاسی تاکید میشود. این گزارش صرف بر مبنای یافتههایی است که در موج اول، دوم، سوم و چهارم پیمایش است که در سالهای ۸۰، ۸۲، ۹۵ و ۱۴۰۲ به دست آمده است.
✅ یکی از پرسشهای مهم و بنیادین از پاسخگویان، پرسش از نسبت میان دین و سیاست است. از پاسخگویان خواستهاند که با این گزاره که "دین باید از سیاست جدا باشد"، موافقت و یا مخالف خودشان را اعلام کنند. پاسخها چنین است:
۱. بر اساس یافتههای موج اول پیمایش در سال ۱۳۸۰، برابر با ۲۶/۴ درصد خواهان جدایی دین از سیاست بودهاند، ۱۶/۵ درصد تردید داشته و ۵۴ درصد با جدایی دین از سیاست مخالف بودهاند.
۲. بر اساس یافتههای موج دوم پیمایش در سال ۱۳۸۲، برابر با ۵۳/۵ با جدایی دین از سیاست مخالف، ۱۳/۸ مردد و ۳۲/۷ درصد موافق جدایی دین از سیاست بودهاند.
۳. بر اساس یافتههای موج سوم پیمایش در سال ۱۳۹۵، برابر با ۳۰/۷ درصد گفتهاند که باید دین از سیاست جدا باشد و ۳۳ درصد در این باره تردید داشته و ۳۶/۳ درصد با جدایی دین از سیاست مخالف بودهاند.
۴. بر اساس یافتههای موج چهارم پیمایش در سال ۱۴۰۲، برابر با ۷۳ درصد معتقدند که دین باید از سیاست جدا باشد، ۴/۶ درصد مردد و در نهایت ۲۲/۵ درصد مخالف جدایی دین از سیاست بودهاند.
✅ در یک نگاه کلی از موج اول سنجش تا مرحلهی چهارم، یعنی در مدت کوتاه ۲۲ سال، میزان موافقت با جدایی دین از سیاست از ۲۶/۷ درصد در سال ۸۰ به ۷۳ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است. آنچه در روندشناسی تغییر و تحول نگرشی در ایران ملاحظه میشود، در حقیقت چیزی بیش از تغییر و تحول صورت پذیرفته است. آن چه رخ داده است، یک جهش بزرگ در نگرش جامعه در نسبت میان دین و سیاست است. این تحول و بلکه جهش بزرگ، از آن رو اهمیت دارد که حاکمیت مستقر، مبتنی بر تلفیق میان دین و سیاست است و نیازمند همراهی نگرش اجتماعی است. اما روند شتابان در تغییر نگرش، چیزی خلاف بنیانهای سیاسی حاکم را نشان میدهد.
نکتهی دیگری که از روندشناسی در این پیمایش بسیار اهمیت دارد این است که بیشترین تغییر از سال ۱۳۹۵ آغاز گردیده است و در عرض هفت سال، ۴۷ درصد کسانی که تا پیش از آن به تلفیق و همآغوشی دین و سیاست اعتقاد داشتند، باورشان را از دست دادهاند و پس از آن به جدایی دین و سیاست پیوستهاند. پرسش بزرگ این است که در این مدت کوتاه چه اتفاق و یا اتفاقاتی رخ داده است که سبب ریزش انبوه باورمندان به تلفیق میان دین و سیاست شده است؟ شکی نیست که بخشی از این حجم ریزش، به تردید سالهای پیشین برمیگردد، اما حتی اگر چنین باشد، باید عواملی را جستجو کرد که این تردید را از میان برده و آنها را به نحو قطعی به نگرش جدید رسانده است.
✔️ آمار میگوید فقط ۲۲/۵ درصد از مردم، با جدایی دین از سیاست مخالفاند، آیا برای حاکمیت با دستگاه عریض و طویل تبلیغاتی، آموزش مدارس و بودجههای فراوان سازمانهای فرهنگی که در خدمت دین سیاسی و تلفیق دین و سیاست است، عجیب نیست؟
✍️ علی زمانیان - ...۱۴۰۲/۱۲/۰۴
@kherade_montaghed
>>Click here to continue<<