TG Telegram Group & Channel
خاطرات کنکور | United States America (US)
Create: Update:

🔻 سلام. ما توی دوره لیسانس یک اکیپ متشکل از بچه های ورودی ۸۸ و ۸۹ شیمی بودیم که بخاطر دقت عمل بالا توی انجام آزمایشات هیچ کس حاظر نبود با ما همگروهی بشه و ما چهار نفر همیشه فقط با هم بودیم و همیشه بدترین و عجیبترین نتایج ممکن توی آزمایشگاها برای ما بود!
یکبار سال ۹۲ یک آزمایشگاهی داشتیم به اسم تجزیه دستگاهی بچه های گروه که دچار تحولات شروع ترم شده بودن تصمیم گرفتن که بر خلاف همیشه اینبار آزمایش رو با دقت انجام بدن و به نوعی آدم بشن! از من خواستن چون تخصص زیادی توی خراب کاری ها دارم اصلا توی روند آزمایش دخالتی نکنم و برای خودم خوش باشم فقط اون آخر ظرفهای ازمایشو بشورم!
آزمایش هم اینطور بود که حدود ده دوازده تا محلول مجهول داخل ظرفهای مختلف ریخته شده بود و ما باید اونها رو به حجم صد میل می رسوندیم و بعد از انجام تستهای مختلف می گفتیم که چه محلولی با چه غلظتی داخل ظرفهاست!
خلاصه من می رفتم واسه خودم چرخ میزدم و هر از گاهی میومدم می‌دیدم یک ظرف با محلول های نصفه نیمه روی میز گذاشتن منم با ذوق از اینکه دم بچه ها گرم چه زود دارن انجام میدن ازمایشارو بر میداشتم محلول رو خالی میکردمو ظرفو میشستم و میذاشتم سر جاشون!خلاصه بعد اینکه همه ظرفا دونه به دونه اومدن و من خالی کردم و شستم دیدم بچه ها دارن دنبال محلولها میگردن! پرسیدم داستان چیه گفتن ما برای اینکه آزمایش خطا نداشته باشه محلولهارو تا نزدیک به حجم صد پر میکردیم میذاشتیم اینجا که آخر همه رو با دقت به حجم صد برسونیم الان هیچ کدوم نیست!
که من داستان رو گفتمو اونها تو سر زنون هرچی از دهنشون درومد بهم گفتن😂
اما من با خونسردی کامل گفتم نگران نباشید من رنگ محلولها یادم هست درستشون میکنم نشون استاد میدیم جوابارو داده سازی میکنیم!!!یکی از بچه گفت منم میام کمکت اون دوتا دیگه هم رفتن سر استادو گرم کردن که ما کارمون کنیم!
خلاصه من نشستم با قاطی کردن محلوهای مختلف دهتا ظرف با رنگ مشابه اون محلولها درست کردم دادم به رفیقم که به حجم برسونه! کار که تموم شد رفتیم به استاد گفتیم بیاد ببینه بریم پی زندگیمون!
استاد و صدا کردیم و گفتیم آزمایش تموم شده استاد اومد ظرفها رو دید و با تعجب پرسید شما چطور ازمایشو انجام دادین ولی هیچی از حجم محلول هاتون کم نشده؟!
این دفعه هم یکی از نوابغ گروهمون به عقلش نرسیده بود که وقتی آزمایش انجام میشه حجم محلول به دلیل مصرف شدن کم میشه بر داشته بود کل ظرفهارو کامل تا خط صد میل پر کرده بود و همون‌جوری نشون استاد داد!!
اینجوری شد که تصمیم گرفتیم که همون فرمون قبلی رو تا آخر بریم😂

تو هم خاطراتتو حتما تعریف کن!

خاطرات شریف | کانال تلگرام | ارسال خاطره

🔻 سلام. ما توی دوره لیسانس یک اکیپ متشکل از بچه های ورودی ۸۸ و ۸۹ شیمی بودیم که بخاطر دقت عمل بالا توی انجام آزمایشات هیچ کس حاظر نبود با ما همگروهی بشه و ما چهار نفر همیشه فقط با هم بودیم و همیشه بدترین و عجیبترین نتایج ممکن توی آزمایشگاها برای ما بود!
یکبار سال ۹۲ یک آزمایشگاهی داشتیم به اسم تجزیه دستگاهی بچه های گروه که دچار تحولات شروع ترم شده بودن تصمیم گرفتن که بر خلاف همیشه اینبار آزمایش رو با دقت انجام بدن و به نوعی آدم بشن! از من خواستن چون تخصص زیادی توی خراب کاری ها دارم اصلا توی روند آزمایش دخالتی نکنم و برای خودم خوش باشم فقط اون آخر ظرفهای ازمایشو بشورم!
آزمایش هم اینطور بود که حدود ده دوازده تا محلول مجهول داخل ظرفهای مختلف ریخته شده بود و ما باید اونها رو به حجم صد میل می رسوندیم و بعد از انجام تستهای مختلف می گفتیم که چه محلولی با چه غلظتی داخل ظرفهاست!
خلاصه من می رفتم واسه خودم چرخ میزدم و هر از گاهی میومدم می‌دیدم یک ظرف با محلول های نصفه نیمه روی میز گذاشتن منم با ذوق از اینکه دم بچه ها گرم چه زود دارن انجام میدن ازمایشارو بر میداشتم محلول رو خالی میکردمو ظرفو میشستم و میذاشتم سر جاشون!خلاصه بعد اینکه همه ظرفا دونه به دونه اومدن و من خالی کردم و شستم دیدم بچه ها دارن دنبال محلولها میگردن! پرسیدم داستان چیه گفتن ما برای اینکه آزمایش خطا نداشته باشه محلولهارو تا نزدیک به حجم صد پر میکردیم میذاشتیم اینجا که آخر همه رو با دقت به حجم صد برسونیم الان هیچ کدوم نیست!
که من داستان رو گفتمو اونها تو سر زنون هرچی از دهنشون درومد بهم گفتن😂
اما من با خونسردی کامل گفتم نگران نباشید من رنگ محلولها یادم هست درستشون میکنم نشون استاد میدیم جوابارو داده سازی میکنیم!!!یکی از بچه گفت منم میام کمکت اون دوتا دیگه هم رفتن سر استادو گرم کردن که ما کارمون کنیم!
خلاصه من نشستم با قاطی کردن محلوهای مختلف دهتا ظرف با رنگ مشابه اون محلولها درست کردم دادم به رفیقم که به حجم برسونه! کار که تموم شد رفتیم به استاد گفتیم بیاد ببینه بریم پی زندگیمون!
استاد و صدا کردیم و گفتیم آزمایش تموم شده استاد اومد ظرفها رو دید و با تعجب پرسید شما چطور ازمایشو انجام دادین ولی هیچی از حجم محلول هاتون کم نشده؟!
این دفعه هم یکی از نوابغ گروهمون به عقلش نرسیده بود که وقتی آزمایش انجام میشه حجم محلول به دلیل مصرف شدن کم میشه بر داشته بود کل ظرفهارو کامل تا خط صد میل پر کرده بود و همون‌جوری نشون استاد داد!!
اینجوری شد که تصمیم گرفتیم که همون فرمون قبلی رو تا آخر بریم😂

تو هم خاطراتتو حتما تعریف کن!

خاطرات شریف | کانال تلگرام | ارسال خاطره


>>Click here to continue<<

خاطرات کنکور




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)