TG Telegram Group & Channel
خاطرات کنکور | United States America (US)
Create: Update:

🔻 راستش من دو سال جهشی خوندم و زودتر هم کنکور قبول شدم و رفتم جزو گروه مهندس های نفت که وزارت نفت لغو بورسیه مون کرد. ترم آخر بود ک با یک قانون الکی خوابگاه رو ازم گرفتن، یادمه آذر ماه سردی بود من چون وضع خوبی نداشتم شب ها میرفتم پیش هم شهری هام که تو ی نانوایی تو گمرک کار میکردن، کل زندگیم ی کوله کتاب بود و ی دست لباس، ی شب یادم نیست چرا نشد تو نانوایی بخوابم، بیرون موندم رفتم رو یه پل هوایی خوابیدم که یهو دیدم یه مامور داره با پا بهم ضربه میزنه فک میکردن افغانی ام تو کلانتری وقتی فهمیدن دانشجو هستم شاخ در آورده بودن. اون دو ترم بدون خوابگاه سخت ترین دوران دانشجویی من بود. بعد اون مقطع تغییر رشته دادم رفتم دانشگاه افسری نیروی دریایی بعد گذروندن سه سال اونجا رو هم بیخیال شدم چون فقط بخاطر حقوقش این تصمیم رو گرفته بودم. وقتی با یه رشته ای انس میگیری دیگ سخته آینده ات رو جای دیگه ای تصور کنی. دیگ سرنوشت من رو فرستاد وزارت بهداشت و ادامه تا phd، بهترین دوران دانشجویی برای من جندی شاپور اهواز بود خوابگاه انقلاب و کمپلو با بهترین کارشناس ارشد ها ایران. حالا اما تو سی یک سالگی مشغول دکتری هستم، استخدام وزارت نفت نشدیم ولی همین که تو آزمایشگاه کار میکنم برام یه دنیاس حالا یا آز شیمی یا آز بالینی فرقی نداره. همه این ۱۵ سال دانشجویی برای من با خاطره های مختلف یادآوری میشه بی پولی های کارشناسی، دلتنگی های افسری، تنهایی های ارشد و ناچار دلبستن دکتری که همه اش گذشته اس، اما من هنوز همونجا تو کلاس ۳۰۲ مهندسی سر کلاس سیالات جاموندم. میخوام بگم هیچوقت تسلیم نشین.

تو هم خاطراتتو حتما تعریف کن!

خاطرات شریف | کانال تلگرام | ارسال خاطره

🔻 راستش من دو سال جهشی خوندم و زودتر هم کنکور قبول شدم و رفتم جزو گروه مهندس های نفت که وزارت نفت لغو بورسیه مون کرد. ترم آخر بود ک با یک قانون الکی خوابگاه رو ازم گرفتن، یادمه آذر ماه سردی بود من چون وضع خوبی نداشتم شب ها میرفتم پیش هم شهری هام که تو ی نانوایی تو گمرک کار میکردن، کل زندگیم ی کوله کتاب بود و ی دست لباس، ی شب یادم نیست چرا نشد تو نانوایی بخوابم، بیرون موندم رفتم رو یه پل هوایی خوابیدم که یهو دیدم یه مامور داره با پا بهم ضربه میزنه فک میکردن افغانی ام تو کلانتری وقتی فهمیدن دانشجو هستم شاخ در آورده بودن. اون دو ترم بدون خوابگاه سخت ترین دوران دانشجویی من بود. بعد اون مقطع تغییر رشته دادم رفتم دانشگاه افسری نیروی دریایی بعد گذروندن سه سال اونجا رو هم بیخیال شدم چون فقط بخاطر حقوقش این تصمیم رو گرفته بودم. وقتی با یه رشته ای انس میگیری دیگ سخته آینده ات رو جای دیگه ای تصور کنی. دیگ سرنوشت من رو فرستاد وزارت بهداشت و ادامه تا phd، بهترین دوران دانشجویی برای من جندی شاپور اهواز بود خوابگاه انقلاب و کمپلو با بهترین کارشناس ارشد ها ایران. حالا اما تو سی یک سالگی مشغول دکتری هستم، استخدام وزارت نفت نشدیم ولی همین که تو آزمایشگاه کار میکنم برام یه دنیاس حالا یا آز شیمی یا آز بالینی فرقی نداره. همه این ۱۵ سال دانشجویی برای من با خاطره های مختلف یادآوری میشه بی پولی های کارشناسی، دلتنگی های افسری، تنهایی های ارشد و ناچار دلبستن دکتری که همه اش گذشته اس، اما من هنوز همونجا تو کلاس ۳۰۲ مهندسی سر کلاس سیالات جاموندم. میخوام بگم هیچوقت تسلیم نشین.

تو هم خاطراتتو حتما تعریف کن!

خاطرات شریف | کانال تلگرام | ارسال خاطره


>>Click here to continue<<

خاطرات کنکور




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)