نه با عقلم نه از تقلیدها،با دل شود روشن
شگفتا چشمهامان گاه از باطل شود روشن
مرا از اهل باطل میشمارند و ندارم باک
اگر باطل مرا دستور داده دل شود روشن
حقیقت را غروبی پیش میآید که دیگر نیست
به درگاهش یقینی شمع تا محفل شود روشن
مکنبازیچهات این حرف!پروا کن که در ظلمت
جنابش در جلوس آید،جلی حاصل شود روشن
به آیین حقیقت سالها حق حق اگر گفتی
به تاریکی رسیدی،در ظُلَم منزل شود روشن
دهان وا کرد آن راهی به نادانی و از طعنه
خوشافضلت که دریایی،ترا ساحل شود روشن
به کفر ثانیام دیدم درونش کفر اوّل را
خموشم پاسخ او را مگر غافل شود روشن؟
یزدان رحیمی
#شعری_بخوانیم
#غزل
@karizga
>>Click here to continue<<