بهتر است در روزهای خاکستری فوتبال کمی از حسین عبدی یاد بگیریم. نه طلبکار است نه به دنبال ارث پدری در این فوتبال. چه وقت پیروزی، چه هنگام شکست، محترم است و محترمانه برخورد میکند. نه به دنبال مقصر میگردد و از زمین و زمان شاکی است، نه باد در غبغب انداخته و مغرور از موفقیت. تا قبل از رقابتهای جامجهانی نوجوانان، باور کنید کسی نمیدانست تیم ایران به این بازیها صعود کرده و اگر کسی بود که خبری کوتاه به گوشش خورده بود، نمی دانست ایران با کدام تیمها همگروه است. با همان امکانات و ظرفیتی که فوتبال دارد، سر کرد و ساخت. همه منتظر بودند که قهرمان و ناجی پرتغالی و افسانهای تیم ملی بزرگسالان با شکست انگلستان و ولز و آمریکا راهی مرحله بعدی جامجهانی شود و احتمالا با همان «دم مسیحایی» که برایش ساخته بودند ما را تا هشت تیم برتر جهان هم «هل» دهد. ولی فوتبال کار آب و آتش نیست. فوتبال جنگ با تمام رسانهها مگر «آنها که دوستم دارند» نیست، فوتبال اسم بردن از افتخاراتی که خاک میخورند و دایم آنها را یادآوری کنیم نیست، فوتبال از صبح تا شب نشستن پای موبایل و گذاشتن استوریهای سخیف در حد هواداری نیست، فوتبال اجیر کردن عدهای جان فدا دور خود نیست که با هر سوتِ داور مُشتی «دهان چاک خورده» به زمین بریزند تا حق نبوده را مطالبه کنند. فوتبال همینی است که میبینید. همین رفتار و مربیگری که عبدی نشانمان می دهد. او نشان داد که اگر باخت عذرخواهی کند نه اینکه به بیاهمیتترین و ناچیزترین اتفاقات چنگ بزند تا دانش نداشته خودش را در تلویزیون توجیه کند و مجری برنامه هم با «بله بله درست میفرمایید» به این تسلسل باطل دامن بزند. عبدی یادمان داد که وقتی تیم نوجوانان بازی دارد، علاقمندان فوتبال پیگیر باشند و امیدوار. نه اینکه با ضرسقاطع از قبل بگویند که امیدی به امیدها نیست و نوری در جبین تیم بزرگسال دیده نمیشود. ممنون آقای عبدی که در خرابه این روزهای فوتبال، بذر امید کاشتی. خودت مراقبشان باش. دیگران نه بلد هستند نه علم فوتبال را دارند. آنها فقط مدعی هستند. خودت پا به پای این نسل همراه شو.
>>Click here to continue<<