#الف
🏷️ نادر خودش میآید!
(پاسخ به پرسش از جامعهنو)
"عاقبت این بن بست چیست؟آیا انفجاری از درون است مثل جنگ قدرت بین داخلی ها یا خودشان شروع میکنن به تغییراتی از درون؟.... هرکسی خودش را عقل کل می پندارد و درکی از واقعیت ندارد و نسخه ایی می پیچید که بخیال خودش آزادی می آورد اما وقتی عمیق نگاه میکنی در نهایت بدتر می شود.....راهکار چیست؟ آیا نادری باید یافت؟"
این هابخش اصلی از پرسش مستقیم همراه ارجمندی است که تلاش میکنیم پاسخی بر آنها بیابیم.
واقعش را بخواهید ما شرایط کنونی را در حد انسداد سیاسی در دوعرصه توزیع قدرت، و موقعیت بیرونی کشور میدانیم و نه بنبست، چرا که حیات ملتها در پهنه سرزمینشان با رنج یا رفاه، با شاهی ستمگر یا حاکمی عادل ، و با جامعهای باز یا بسته، با شورش و انقلاب از پس هم ، به هر حال ادامه پیدا میکند و این تداوم هم یکنواخت نیست و هر روز با گامی به جلو و گاهی قدمی به عقب میگذرد. اما به هر حال چه بن بست بگوئیم و چه انسداد، با معضلهای سخت روبروئیم. انسداد و قفل شدگی ها اگر باز نشوند زمان میخورند و پتانسیلهای تغییر زلزلهآسا در آنها انباشتگی می یابد . این انباشتگی است که آدمی را میترساند و ترکیدنش فاجعه به بار می آورد. دغدغه جنابعالی و صدها هزار نفر مثل شما درباره احتمال آن انفجار و پرتاب جامعهای از هم پاشیده و بی راهبرد به آینده نامعلوم ، درست و عقلانی است. همه ما، هم کنجکاویم که چه رخ میدهد و هم نگران که آن رخداد بر حیات فردی و جمعی ما چه تاثیری دارد. مساله بنیادین ماایرانیان این است که فاقد سازوکارهای کنترل کننده تحولات اجتماعی هستیم که علت اصلی آن بدنهادی و خباثت همین حکومت فعلی هست. سازوکارهای کنترل کننده مورد نظر، نهادهای اجتماعی هستند که مجموعه آنها را نهادهای مدنی(اتحادیهها، انجمنها، احزاب) و شاکله نهاییاش را جامعه مدنیشده می نامیم و دیکتاتور آنها را له کرده است یا به علت فقر فرهنگی ضعیف ماندهاند. این نهادها کنترل کننده و جهت دهنده نا آرامیها، شورشها ، و جنبشها وتحولات مثبت هستند .آنها به مثابه همان موادی هستند که با فلزات رادیو اکتیو قوی مخلوط میشوند تا زنجیره واکنش فروپاشی هسته اتمها را کند کنند و به جای انفجار اتمی، انرژی کنترل شده برای تولیدبرق در نیروگاه اتمی در دسترس قرار گیرد. حکومت استبدادی اینها را از بین میبرد و نبود آنها عقل سلیم (common sense یا همان خرد جمعی)را میپراکند و جامعه نمیتواند نیروی تغییر را در خود کنترل کند: چیزی شبیه و بدتر ازانقلاب ۵۷میشود و یا آنچه از آن میترسیم رخ خواهد داد. به علت خصلت فورانی و انفجاری واکنشی که در پیش است، متاسفانه جز دعوت نا امیدانه جامعه به توجه برخی اصول( خودداری از اعمال بی اندیشه، نفی پیروگرایی بدون پرسشگری، جستجوی توافق عقلانی با دیگران به جای منازعه حیدری - نعمتی، لزوم نظر به داخل و زیرپا گذاشتن افسانه دریافت کمک خارجی برای تغییرمثبت )کاری نمیشود کرد . ما این اصول را دارای هسته مشترک "صبر فعال" میبینیم. باک از آن نباید داشت که برچسبهایی بخورد و اتهاماتی دریافت کنیم . صبر فعال یعنی تلاش برای ایجاد تغییر مثبت با کمک عقل سرد و حسابگر و نه فقط احساسات آتشین برآمده از تنفر صرف !
برخلاف پاسخ پرسش "عاقبت این بن بست چیست؟" که مطالب پیش گفته از کار درآمد، پاسخ پرسش بعدی نسبتا روشن است و قبلا در جامعه نو درباره آن بسیار گفته شده است : وقوع آن انفجار قطعی است و محتوای آن مثبت نیست. در صورتی که شانس بیاوریم و به دلایلی مداخله خارجی چندانی در دوره پیشاوقوع فروپاشی و پس از آن صورت نگیرد، براساس تجربیات تاریخی جهانی، از دل اضمحلال حکومت به شدت در حال پوسیدن روحانیون، یک دیکتاتوری نظامی سر برخواهد آورد که مکانیسم، بنیادهای طبقاتی و مختصات رفتاری آن را قبلا بسیار شرح دادهایم: محافظ منافع شبه بورژوازی نوپدید حاصل از حکومت دینی، بسیار سرکوبگر و خونریز، تغییردهنده مسیر روابط خارجی، و درجستجوی ثبات قبرستانی با وجهه ملیگرایی شوونیستی. در واقع پیشرفتی در کار نخواهد بود و تجربیات حکومت کنونی، آنرا با حذف روحانیت و ظواهر دینی از طریق تحولات روبنایی اجتماعی بازسازی(مثل خانه کهنه که با رنگ زدن بازسازی میکنند) خواهد کرد.
بله ، پس از بیرون کشیده شدن میخ محوری سیستم ، مثلا در اثر مرگ، کشمکش درونی دارودسته های قدرت هست، و دومین شانس ما این خواهد بود که آن رقابتها به احتمال کم به جهت مثبتتری کشیده شود، اما احتمال عمده آن است که این جنگ قدرت مقدمه سناریوی پیش گفته شود. یعنی سرانجام ما روبرو شدن با کسی است که او را ضیاءالحق ایرانی خوانده بودیم.
در پایان به شوخی اضافه کنیم که؛ نادر خودش می آید!
🆔@jameeno
>>Click here to continue<<