#الف
🏷️ سقف و ستون !
🖊️ شورای سردبیری: حالا که آبها از آسیاب افتاد و دیگر کشمکش برای آنکه حکومت فضا را باز کند تا مخالفان خط مشی او نیز در انتخابات شرکت کنند تمام شده، وقت یکبار دیگر مطرح کردن ایده دوپاره شدن است تا در شرایط آرامتر بهتر بتوان به آن فکر کرد. حالا دیگر مساله آینده کشور مطرح است و نه پاسخگویی به اینکه اصلاحطلبان در انتخابات شرکت کنند یا نه و بحث هایی بیهوده مثل اینکه اقای جنتی صلاحیت اعمال نظارت استصوابی دارد یانه . این حرفها را دیگر ول کنید.
اما حرفهایی از طرف جامعهنو باقی مانده است. مدتی پیش یکی از همراهان زیر یکی از الفها اظهاراتی کرده بود: "محمد قوچانی که مامور نامعذور است، کرباسچی و مرعشی هم دنبال حفظ سهمشان از سفره انقلاب هستند، فاضلی هم با ارزشزدایی از سیاست در فکر فنسالاری خنثی است، دغدغه جلاییپورها هم حفظ جمهوری اسلامی با تعدیلاتی است....." مامعمولا با خوانندگان خود به جدل نمیپردازیم و آوردن این بریده هم از آن رو نیست که بخواهیم از کسی دفاع و یا به او حمله کنیم. میخواهیم بحثهای ناتمام گذشته را تکمیل کنیم، بلکه این قضاوتهای تند ناپدید شوند.
بنیان بحث قدیمی ما این است که آیا میتوان فرض کرد در میان جمع نه چندان کوچک اهل دغدغه، درس خوانده، هم مشهور به مسلمانی و هم مقداری ایران خواهی، هم آنقدر با وجدان که خواهان سرکشیدن کل آش نباشند ، و هم دارای مقداری عقل مملکت داری و به اصطلاح امروز شعور بوروکراتیک و توان تکنوکراتیک، کسانی باشند که عشق به آزادی بیان، وتمایل به دموکراسی لیبرال نداشته باشند و این برایشان اولویت اول نباشد؟ و اگر فرض کنیم چنین کسانی هستند، آیا بداست اینکه سری به تعطیم فرو آورند و به کسی(فقط یک نفر )"بله عالیجناب" بگویند و در عوض بر تمایلات راس حکومت اندکی تاثیر بگذارند؟ آیا کسانی وجود دارند که هوشمندانه بتوانند کشورگشایی را به قیصر و سپاهش واگذارند و به کار درون کشور بپردازند و از ایجاد گره های بیشتر در کار فروبسته ملت جلو بگیرند؟ پاسخ ما این است که منطقا در هر کشوری باسیستم فرد محور چنین اشخاصی وجود دارند. شواهد پیشین و یافته های اخیر هم نشان میدهد که چنین اشخاصی را میتوان جستجو کرد، ضمن اینکه قاعدتا هم باید چنین باشد و خوب هم هست که چنین آدمهایی وجود دارند.
برای آنکه خوانندگان باز فکر نکنند پیچیده گویی میکنیم و برای تقریب ذهنی مثالی بزنیم: به عنوان نمونه ، آقای مخبرمعاون اول کنونی را با یک شخص دیگر درون نظام اما بیرون از حکومت مثلا آقای مرعشی مقایسه کنید که عمدهترین تفاوت آنها تفاوت در میزان فهم مسائل و از جنبه عددی احتمالا آی کیو است. وارد مقایسه کامل کیفیات این دو نمیشویم، ولی به ارزیابی ما شخص مفروضی مثل آقای مرعشی آمادگی این را دارد که بی خیال سلام و علیکی که مثلا با به اصطلاح تندروهایی مثل تاجزاده داشته ، و بدون اینکه مزاحمتی برای فعالیتهای سپاه قدس ایجاد کند، بدون اینکه بخواهد حزبی برای ریشه گرفتن در نظام سامان دهد ویا در نماینده گماری مجلس سهمی داشته باشد، به هزار امر دیگر کشور، به اقتصاد، امور اجتماعی سروسامانی بدهد. در مورد واکسن بازیگری نکند، شرکتهای خودش و دوستانش تنها اولویتشنباشد (حتی قبول است فقط اولویت اولش نباشد). عقل سلیم به ما میگویدچنین اشخاصی کم نیستند و در حوزه های دیگر ، مثلا در میان روزنامه نگاران هم محمودجعفریان های بسیار مناسبی هست که اسمشان را نمیتوانیم بگوئیم ولی شعورشان از مجموع عقل سرفراز و عسگری و جبلی برای حفظ وجهه حکومت بسیار بیشتر است. به عبارت دیگر، اگر حکومت بخواهد بدون ترس از وجود گرایش دموکراسی خواه و آزادیطلب از نیروهای باهوش و درایت بیشتری برای اداره امور جاریه استفاده کند، این آدمها در دسترس هستند. مهم نیست زمانی یا هم اکنون مهر اصلاحطلب رویشان خورده که در فرهنگ حکومت معنی جانی بالفطره گرفته ، مهم آن است که به هیچ عنوان قصد چپه کردن حکومت را ندارند، لابد با وجدان بیدار و تفکر تحلیلی به این نتیجه رسیدهاند و اعتقاد بر این دارند که با تمکین به حکومت فردی و ادامه آن توان مدیریتی خود را به میان آورند.
نمیخواهیم چنین اشخاصی را با خواجه نظام و خواجه نصیر و برامکه مقایسه کنیم، ولی درتاریخ ایران کم نبودهاند برجستگانی که شهرت تاریخی خود را به خاطر خدمت به ایران در دستگاه مغولان و اعراب کسب کردهاند: رفتن وزیری نرم و معقول به درباری پر از فساد، حاکم را انوشیروان و کریمخان نمیکند، اما ممکن است اندکی از زیان میرزاآقاخان نوری یا مخبر یا جبلی بکاهد.
>>Click here to continue<<