TG Telegram Group & Channel
patogh | United States America (US)
Create: Update:

#قصه_پیشرفت

قسمت اول|
* کار، شری واجب؟! یا آینه ای برای دیدن خود؟*
*طناب را بِبُر*


🔻ظاهراً تمنایی در ما وجود دارد که دیگر به بسیاری از تعاریف راضی نیستیم و احساس می‌کنیم این تعاریف بیشتر محدودکننده است و ما می‌خواهیم به جایی برویم یا برسیم ولی این تعاریف ما را محدود کرده است.
🔻کار در فهم رایج ما از اقتصاد، بیشتر زحمت است و شخصی که کار می‌کند خود را در رنج و زحمتی می‌بیند که می‌خواهد زودتر از آن خلاص شود. گویی ما زندگی بدون کار متصوریم و اگر در جایی مشغول به کار باشیم خود را مجبور به آن می‌بینیم. ازاین‌رو بهره‌وری کار در بین ما هم پایین است. در فهم رایج ما از اقتصاد مناسباتی تعریف می‌شود که بر این فهم از کار صحه می‌گذارد، به شکلی که اگر کسانی پیدا شوند که تعهد به کار داشته باشند از جانب دیگران دیوانه تلقی می‌شوند و آنقدر این نگاه سنگین می‌شود که تحمل آن برای شخص سخت می‌شود. در این فهم، کار برای انسان بی‌معنا است، حال‌آنکه در اقتصا دانش‌بنیان فضایی وجود دارد که در آن، فرد خلاقیت و ابتکار خود را می‌بیند و به عبارت بهتر خود را در کار می‌بیند. این درک و فهم از کار باعث می‌شود که انسان کار را جزئی از خود بداند و اتفاقاً در مواجهه با مشکلات و سختی‌ها بانشاط و توان بیشتری عمل کند. چون می‌داند که در پس این سختی‌ها انسان دیگری خواهد شد و لذا به استقبال این سختی‌ها می‌رود و در دست‌وپنجه نرم کردن با سختی‌ها، بر سستی‌ها و ناتوانایی‌های خود فائق می‌آید و خود توانایی خود را به تماشا می‌نشیند.

🔻سرمایه و پول اول باید برای ما بی‌معنا شود. در این کار من هستم یا سرمایه‌ی من هست؟ به‌ هر حال اگر این سؤال را مورد توجه قرار دهیم، خودمان و توانایی خودمان وسط قرار می‌گیرد و پول به کمک ما می‌آید.
اما اگر خلاف آن عمل کنیم پول و سرمایه را وسط قرار می‌دهیم و بر اساس آن کار را تعریف می‌کنیم و از توانایی عقب می‌افتیم.

🔻حوزه دانش‌بنیان و فضایی که در کشور شکل‌گرفته است جای است که ما می‌توانیم خودمان را پیدا کنیم. البته تعاریف متعددی از دانش‌بنیان شکل‌گرفته است که باید روی آن‌ها فکر کنیم. حوزه دانش‌بنیان برای افراد فنی مهندسی و علوم پایه حوزه‌ای است که انگار وقتی به آن نزدیک می‌شوند همه‌چیز مهیا است تا شما خودتان باشید. این خودی که شما هستید خود سازنده است یعنی کسی که می‌خواهد یک‌چیزی را بسازد و می‌خواهد به جهان پیرامون خود شکلی بدهد و مدام در حال نه به نو شدن است.

🔻ذهن ما برای انجام کارها در حوزه‌های تولیدی معطوف به تکنولوژی محوری است. یعنی وقتی ما این لیوان را می‌بینیم و اراده می‌کنیم که این لیوان را بسازیم سریع معطوف به این می‌شویم که این‌ یک کارخانه‌ای دارد، یک ابزارهایی است که باید آن‌ها را خریداری کنیم تا بتوانیم این لیوان را تولید کنیم. اما اگر به‌جای اینکه به این فکر کنیم که باید این دستگاه‌ها را بخریم به این فکر کنیم که این لیوان چگونه ساخته می‌شود، به معنای کار نزدیک شده ایم. از دانش آن شروع کنیم، اینکه این لیوان برای ساخته‌شدن به چه ماده اولیه‌ای نیاز دارد؟ به این فکر کنیم که این لیوان چگونه می‌تواند ساخته بشود. آن‌وقت پشت سر این کارخانه قرارگرفته‌ایم.

🔻یعنی به جای اینکه بر فناوری متکی باشیم باید بر دانش مسلط باشیم. در این مسیر ما به این می‌رسیم که هرچقدر دانش‌های مختلف برای حل مسئله نهایی کنار هم قرار بگیرند کار بهتر نتیجه می‌دهد و به‌جای اینکه کار را به فناوری‌ها حواله دهیم به دانش‌هایی که کنار هم قرار بگیرند فکر می‌کنیم.

🔻ما اگر به حل مسئله برسیم، هیچ‌کسی نمی‌تواند ما را کنار بگذارد. فقط باید روی مسئله خودمان پایداری کنیم. ما باید بایستیم تا حرف خودمان را به کرسی بنشانیم و اصلاً دلواپسی نداشته باشیم. این ادعایی است که بهیار صنعت می‌گوید، در هیچ کجای دنیا مثل اینجا نمی‌توان کار دانش‌بنیان کرد. در هیچ کجای دنیا بهیار صنعت نمی‌توانست نفس بکشد. به قولی، پولدار می‌شد ولی بهیار صنعت دیگر بهیار صنعت نبود.

🔻توکل به خدایی که میگوییم، یعنی شکسته شدن توهمات. توکل به خدا این نیست که یک کیسه پول از بالا می‌افتد و مشکلمان حل می‌شود. نه توهماتی که نمی‌گذارد شرایط امکانات و توانایی‌هایمان را ببینیم کنار می‌رود.

🔻موضوع اصلی این است که ما باید از این نحوه محاسبه‌گری خارج بشویم تا چشم ما چیزهای دیگری را هم ببیند. می‌گویند کوهنوردی از کوه افتاد پایین و به طناب خودش در شب آویزان بود. مدام خدا خدا می‌کرد تا خدا او را نجات دهد. خدا هم به او گفت: طناب را بِبُر. گفت من به همین طناب بند هستم چرا باید آن را ببریم؟! صبح یک متری سطح زمین او را یخ‌زده پیدا کردند. مسئله ما این است وقتی می‌گوییم توکل به خدا به این معنی نیست که می‌خواهیم همه تلاش‌ها را کنار بگذاریم، نه! بلکه توکل باعث می‌شود شما توهم خود را کنار بگذارید. توهم اینکه یک خطری هست...
@behyaarstf_ir

#قصه_پیشرفت

قسمت اول|
* کار، شری واجب؟! یا آینه ای برای دیدن خود؟*
*طناب را بِبُر*


🔻ظاهراً تمنایی در ما وجود دارد که دیگر به بسیاری از تعاریف راضی نیستیم و احساس می‌کنیم این تعاریف بیشتر محدودکننده است و ما می‌خواهیم به جایی برویم یا برسیم ولی این تعاریف ما را محدود کرده است.
🔻کار در فهم رایج ما از اقتصاد، بیشتر زحمت است و شخصی که کار می‌کند خود را در رنج و زحمتی می‌بیند که می‌خواهد زودتر از آن خلاص شود. گویی ما زندگی بدون کار متصوریم و اگر در جایی مشغول به کار باشیم خود را مجبور به آن می‌بینیم. ازاین‌رو بهره‌وری کار در بین ما هم پایین است. در فهم رایج ما از اقتصاد مناسباتی تعریف می‌شود که بر این فهم از کار صحه می‌گذارد، به شکلی که اگر کسانی پیدا شوند که تعهد به کار داشته باشند از جانب دیگران دیوانه تلقی می‌شوند و آنقدر این نگاه سنگین می‌شود که تحمل آن برای شخص سخت می‌شود. در این فهم، کار برای انسان بی‌معنا است، حال‌آنکه در اقتصا دانش‌بنیان فضایی وجود دارد که در آن، فرد خلاقیت و ابتکار خود را می‌بیند و به عبارت بهتر خود را در کار می‌بیند. این درک و فهم از کار باعث می‌شود که انسان کار را جزئی از خود بداند و اتفاقاً در مواجهه با مشکلات و سختی‌ها بانشاط و توان بیشتری عمل کند. چون می‌داند که در پس این سختی‌ها انسان دیگری خواهد شد و لذا به استقبال این سختی‌ها می‌رود و در دست‌وپنجه نرم کردن با سختی‌ها، بر سستی‌ها و ناتوانایی‌های خود فائق می‌آید و خود توانایی خود را به تماشا می‌نشیند.

🔻سرمایه و پول اول باید برای ما بی‌معنا شود. در این کار من هستم یا سرمایه‌ی من هست؟ به‌ هر حال اگر این سؤال را مورد توجه قرار دهیم، خودمان و توانایی خودمان وسط قرار می‌گیرد و پول به کمک ما می‌آید.
اما اگر خلاف آن عمل کنیم پول و سرمایه را وسط قرار می‌دهیم و بر اساس آن کار را تعریف می‌کنیم و از توانایی عقب می‌افتیم.

🔻حوزه دانش‌بنیان و فضایی که در کشور شکل‌گرفته است جای است که ما می‌توانیم خودمان را پیدا کنیم. البته تعاریف متعددی از دانش‌بنیان شکل‌گرفته است که باید روی آن‌ها فکر کنیم. حوزه دانش‌بنیان برای افراد فنی مهندسی و علوم پایه حوزه‌ای است که انگار وقتی به آن نزدیک می‌شوند همه‌چیز مهیا است تا شما خودتان باشید. این خودی که شما هستید خود سازنده است یعنی کسی که می‌خواهد یک‌چیزی را بسازد و می‌خواهد به جهان پیرامون خود شکلی بدهد و مدام در حال نه به نو شدن است.

🔻ذهن ما برای انجام کارها در حوزه‌های تولیدی معطوف به تکنولوژی محوری است. یعنی وقتی ما این لیوان را می‌بینیم و اراده می‌کنیم که این لیوان را بسازیم سریع معطوف به این می‌شویم که این‌ یک کارخانه‌ای دارد، یک ابزارهایی است که باید آن‌ها را خریداری کنیم تا بتوانیم این لیوان را تولید کنیم. اما اگر به‌جای اینکه به این فکر کنیم که باید این دستگاه‌ها را بخریم به این فکر کنیم که این لیوان چگونه ساخته می‌شود، به معنای کار نزدیک شده ایم. از دانش آن شروع کنیم، اینکه این لیوان برای ساخته‌شدن به چه ماده اولیه‌ای نیاز دارد؟ به این فکر کنیم که این لیوان چگونه می‌تواند ساخته بشود. آن‌وقت پشت سر این کارخانه قرارگرفته‌ایم.

🔻یعنی به جای اینکه بر فناوری متکی باشیم باید بر دانش مسلط باشیم. در این مسیر ما به این می‌رسیم که هرچقدر دانش‌های مختلف برای حل مسئله نهایی کنار هم قرار بگیرند کار بهتر نتیجه می‌دهد و به‌جای اینکه کار را به فناوری‌ها حواله دهیم به دانش‌هایی که کنار هم قرار بگیرند فکر می‌کنیم.

🔻ما اگر به حل مسئله برسیم، هیچ‌کسی نمی‌تواند ما را کنار بگذارد. فقط باید روی مسئله خودمان پایداری کنیم. ما باید بایستیم تا حرف خودمان را به کرسی بنشانیم و اصلاً دلواپسی نداشته باشیم. این ادعایی است که بهیار صنعت می‌گوید، در هیچ کجای دنیا مثل اینجا نمی‌توان کار دانش‌بنیان کرد. در هیچ کجای دنیا بهیار صنعت نمی‌توانست نفس بکشد. به قولی، پولدار می‌شد ولی بهیار صنعت دیگر بهیار صنعت نبود.

🔻توکل به خدایی که میگوییم، یعنی شکسته شدن توهمات. توکل به خدا این نیست که یک کیسه پول از بالا می‌افتد و مشکلمان حل می‌شود. نه توهماتی که نمی‌گذارد شرایط امکانات و توانایی‌هایمان را ببینیم کنار می‌رود.

🔻موضوع اصلی این است که ما باید از این نحوه محاسبه‌گری خارج بشویم تا چشم ما چیزهای دیگری را هم ببیند. می‌گویند کوهنوردی از کوه افتاد پایین و به طناب خودش در شب آویزان بود. مدام خدا خدا می‌کرد تا خدا او را نجات دهد. خدا هم به او گفت: طناب را بِبُر. گفت من به همین طناب بند هستم چرا باید آن را ببریم؟! صبح یک متری سطح زمین او را یخ‌زده پیدا کردند. مسئله ما این است وقتی می‌گوییم توکل به خدا به این معنی نیست که می‌خواهیم همه تلاش‌ها را کنار بگذاریم، نه! بلکه توکل باعث می‌شود شما توهم خود را کنار بگذارید. توهم اینکه یک خطری هست...
@behyaarstf_ir


>>Click here to continue<<

patogh




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)