TG Telegram Group & Channel
Femen_Irn | United States America (US)
Create: Update:

چند روز پیش، متنی خواندم از یک نویسنده‌ی آقا.
نوشته بود که دلش آغوش می‌خواهد، بوسه می‌خواهد، نوازش می‌خواهد...

و متن به‌هیچ‌وجه جنسی به نظر نمی‌آمد؛ عاشقانه بود.

حالا تصور کنید، همین را، با همین ادبیات و همین واژگان، یک خانم می‌نوشت، یک زن، یک دختر...
آن‌وقت چشم‌ها همه دقیق می‌شد، نگاه‌ها همه تیز می‌شد و سوالی توی تندتند پلک‌زدن‌ها تکرار می‌شد: دقیقا چی می‌خوای؟

عاشقیت هم زنانه/مردانه دارد؛ احساس هم، نیاز هم، دل هم...
دلی که می‌تواند بخواهد، دلی که نمی‌تواند... دلی که می‌تواند فریاد کند، دلی که نمی‌تواند...

اسم امروز را گذاشته‌اند "روز مبارزه با خشونت علیه زنان" و من با هر جمله و عبارتی که پسوند "زنان" دارد مسئله دارم. با زنانه کردن هر چیزی... هرچیزی که بخواهد به خاطر زنانه بودن، باج بدهد، هرچیزی که زنانگی را معلولیت به حساب بیاورد و بخواهد به خاطر همین ضعیفگی آوانس بدهد، روزی را، واژه‌ای را...

امروز می‌توانست "روز مبارزه علیه خشونت" باشد؛ می‌توانست جنسیت نداشته باشد. وقتی خشونت زنانه/مردانه می‌شود، انگار "اتفاقا" بهش مشروعیت داده می‌شود، انگار مهر تاییدی‌ست بر ضعف زن، بر جنس دوم بودنش، و بر قدرت داشتن آن‌یکی جنس برای اعمال خشونت...
وقتی به کسی بگویی "نزن"؛ انگار این پیش‌فرض ذهنی را داشته‌ای که بتواند بزند، که بخواهد بزند، که زدن را حق خود بداند.

زن ضعیف نیست؛ او می‌تواند سردمدار مبارزه باشد، سردمدار مبارزه با خشونت، سردمدار مبارزه با خشونت علیه "انسان".
زن متولی نمی‌خواهد، ناجی نمی‌خواهد، قهرمان نمی‌خواهد، زن برابری می‌خواهد، آنقدر که اگر دلش بوسه خواست بتواند بیاید راحت بگوید.

#سودابه_فرضی_پور

چند روز پیش، متنی خواندم از یک نویسنده‌ی آقا.
نوشته بود که دلش آغوش می‌خواهد، بوسه می‌خواهد، نوازش می‌خواهد...

و متن به‌هیچ‌وجه جنسی به نظر نمی‌آمد؛ عاشقانه بود.

حالا تصور کنید، همین را، با همین ادبیات و همین واژگان، یک خانم می‌نوشت، یک زن، یک دختر...
آن‌وقت چشم‌ها همه دقیق می‌شد، نگاه‌ها همه تیز می‌شد و سوالی توی تندتند پلک‌زدن‌ها تکرار می‌شد: دقیقا چی می‌خوای؟

عاشقیت هم زنانه/مردانه دارد؛ احساس هم، نیاز هم، دل هم...
دلی که می‌تواند بخواهد، دلی که نمی‌تواند... دلی که می‌تواند فریاد کند، دلی که نمی‌تواند...

اسم امروز را گذاشته‌اند "روز مبارزه با خشونت علیه زنان" و من با هر جمله و عبارتی که پسوند "زنان" دارد مسئله دارم. با زنانه کردن هر چیزی... هرچیزی که بخواهد به خاطر زنانه بودن، باج بدهد، هرچیزی که زنانگی را معلولیت به حساب بیاورد و بخواهد به خاطر همین ضعیفگی آوانس بدهد، روزی را، واژه‌ای را...

امروز می‌توانست "روز مبارزه علیه خشونت" باشد؛ می‌توانست جنسیت نداشته باشد. وقتی خشونت زنانه/مردانه می‌شود، انگار "اتفاقا" بهش مشروعیت داده می‌شود، انگار مهر تاییدی‌ست بر ضعف زن، بر جنس دوم بودنش، و بر قدرت داشتن آن‌یکی جنس برای اعمال خشونت...
وقتی به کسی بگویی "نزن"؛ انگار این پیش‌فرض ذهنی را داشته‌ای که بتواند بزند، که بخواهد بزند، که زدن را حق خود بداند.

زن ضعیف نیست؛ او می‌تواند سردمدار مبارزه باشد، سردمدار مبارزه با خشونت، سردمدار مبارزه با خشونت علیه "انسان".
زن متولی نمی‌خواهد، ناجی نمی‌خواهد، قهرمان نمی‌خواهد، زن برابری می‌خواهد، آنقدر که اگر دلش بوسه خواست بتواند بیاید راحت بگوید.

#سودابه_فرضی_پور


>>Click here to continue<<

Femen_Irn




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)