@indianstudies
تبوتاب حضور افغانستانیها در ایران
برخی معتقدند که این روزها به عمد موضوع مهاجرانی افغانستانی مطرح شده و به شکل غیرمنصفانهای مباحث مهاجر هراسی در شبکه ها به جریان افتاده است. گروهی هم در مقابل معتقدند که حضور غیرقانونی این مهاجران سببساز مشکلات اقتصادی و اجتماعی شده و نمیتوان به راحتی از این موضوع گذشت.
حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی به خبرآنلاین گفت: «من با مسئله پناهندگان افغانستانی به ایران مخالف نیستم، حتی بعد از جنگ ایران و عراق بخش عمده بازسازی ایران به دوش همین مردم افغانستان بود که ما با همزیستی مسالمتآمیز دارند، اما آن چیزی که خطرناک است عدم حضور اظهارنامهای و ثبت شده پناهندگان و مهاجران افغانستانی است.»
شرق با این فرض که ایران گرفتار انبوهی از شکاف ها است نوشته است: "... این شکاف یا گسل جدید را میتوان «شکاف ایرانی-افغانستانی» نام نهاد. این گسل حول گفتمانی مهاجرستیز یا به عبارت دیگر افغانستانیستیز شکل گرفته است؛ گفتمانی که مجموعهای از ادعاهایی کلیشهای دارد: «مهاجران افغانستانی عامل جرم و جنایتاند»، «مهاجران افغانستانی مشاغل را از ایرانیان دزدیدهاند»، «مهاجران افغانستانی حق و سهم ایرانیان را خوردهاند» و چندین و چند گزاره کلیشهای دیگر. این کلیشهها همواره در اذهان بخشی از جامعه ایرانی حضور داشته است، اما به نظر میرسد اکنون بیشتر از همیشه رواج یافته."
محمدحسین بنیاسدی از دیپلماتهای سابق وزارت خارجه می گوید باید کار به دست کاردان بیافتد و وزارت خارجه که یک نهاد تخصصی است میتواند امر مهاجران را مدیریت کند. او برای جماران نوشته "... این خطر زمانی مضاعف میشود که برخی در ایران خواهان اعطای شناسنامه ایرانی به این خیل عظیم برای شرکت در انتخابات پیش رو هستند. خبرهایی دائر بر دادن کد یکتا به افغانها، اعطای تابعیت به افغانستانیها و خانواده آنها، اعطای تابعیت به کودکان حاصل از ازدواج زنهای ایرانی و مردان افغان و تبادل هیئت با طالبان، هجوم افغانها را به ایران بیشتر کرده است.
در همه کشورهای دنیا تا جاییکه به اتباع بیگانه مربوط میشود، وزارت خارجه نقش اصلی در مدیریت آن ایفا میکند ولی ظاهراً در ایران این اختیار از وزارت خارجه گرفته شده و این وزارتخانه به مجری صرف دستورات بدل شده است.
معضل حضور افغانستانیها تحت هر عنوان اعم از پناهنده، مهاجر، مهاجم، معاند، نفوذی، نیروی کار با برنامه یا بیبرنامه... و هرگونه برنامهریزی برای کنترل، نظارت و حل و فصل معضل، مستلزم یک اقدام ظریف و جامع با در نظر گرفتن جمیع جهات داخلی و منطقهای و خارجی است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت."
روزنامه اطلاعات می نویسد "شدت گرفتن نشر مطالب منفی، تیترهای زرد جنجالی، آمارسازی های دروغ و بی مبنا، بزرگنمایی ها و مطالب خلاف واقع از یک سو و همگن و یک دست دانستن همه مهاجران و بیتوجهی به تنوع و تخصص آنها و به تصویر کشیدن کلیت مهاجران افغانستانی بهعنوان جمعیتی بی سواد و غیرمتخصص و سربار از سوی برخی رسانه ها و چهره ها و بازانتشار آنها توسط شبکه های اجتماعی و نگاه امنیتی دولتمردان به حوزهمهاجرت و بی برنامگی سیاستگذاران در ادغام و جذب و استفاده بهینه از نسل های مختلف مهاجرین که در ایران متولد شده و چندین دهه در ایران سکونت داشته اند، منجر به شکاف ایرانی- افغانی در جامعه شده است.
دامن زدن به نگرش منفی نسبت به مهاجران در جامعه میزبان که در موج جدید مهاجرتی دو سال گذشته و ورود مهاجران تازه به عینه مشهود است، موجب تعمیم این نفرت پراکنی و هراس افکنی ها نسبت به کلیت جامعه مهاجران افغانستانی و تلقی آنها بهعنوان معضلی امنیتی-اجتماعی و طرح مباحث بی پایه ای چون «ظهور اشرف افغان در آیندهای نه چندان دور» شده است."
یدالله کریمیپور می گوید " [گفته می شود] ایران خود کشور مهاجر فرستی شده و نرخ زادآوری ایرانیان رو به کاهش نهاده است. بنابراین طی سال های آتی، شاید تا یک دهه دیگر، اتباع افغانی بر ایران چیره شده و مقدرات مملکت را در دست گیرند. اما:
۱- چند درصد جمعیت کشور
با پذیرش شایعات و حدس و گمان های عوامانه، فرض می گیرم 10 میلیون افعانستانی در ایران مستقرند. در این صورت با احتساب جمعیت 87 میلیونی ایران و افزودن 10 میلیون پناهنده، نسبت آنان در کل جمعیت کشور به 10/3% می رسد؛
۲- دیگر کشورهای تسخیر شده
از جمعیت 9/2 میلیونی امارات متحده عربی، 8/7 میلیون خارجی و تنها 1/4 میلیون تن اماراتی هستند یعنی ۸۸ درصد جمعیت این کشور. امارات مهاجر پذیر ترین کشور جهان دانسته می شود. همچنین از 2/6 میلیون جمعیت قطر، 2/3 میلیون، مهاجرند. در برخی منابع رقم اتباع خارجی قطر، 88% تخمين زده شده است. هم چنین درصد مهاجران در بحرین، کویت، عربستان و عمان به ترتیب 45%، 65%، 38% و 55% می باشند.
>>Click here to continue<<