TG Telegram Group Link
Channel: کافه هنر
Back to Bottom
👤 #یونگ

«هر چیزی که ما را خشمگین می‌سازد می‌تواند ما را به خودآگاهی و شناخت بهتر خودمان هدایت کند.»


نمایی از فیلم «سالو» آخرین ساخته ی پازولینی


Join 👉 @honar7modiran
سکانس 3/5 از فیلم سالو

ادامه
حلقه جنون_عصبیت_حلقه مانیا یا شیدایی

https://hottg.com/honar7modiranSaloor120Days/9
پرونده مرگ پازولینی، در کشور مذهب زده و سنتی ایتالیا که واتیکان، قبله‌گاه کاتولیک‌ها در آن است به سرعت بسته شد تا قتل مشکوک وی دامان مقامات مذهبی کلیسای ایتالیا را نگیرد، بیاد داشته باشید در آن سالها هنوز کلیسا در امور فرهنگی دخالت می‌کرد و بسیاری از آثار سینمایی را مورد تکفیر قرار می‌داد و پیروانش را از تماشای آنها منع می‌کرد از آن جمله اکثر آثار پازولینی تا حتی فیلمی مثل آخرین تانگو در پاریس.
کلیسا از محتوای آخرین فیلم پازولینی، سالو، آگاه شده بود، فیلمی که به طور نمادین تجمیع قدرت و ثروت و مذهب را منجر به جنایاتی بی‌شرمانه و چندش‌آور می‌شود را به نمایش می‌گذاشت، واهمه کلیسا از ادامه این روند بود و به چالش کشیدن مذهب توسط پازولینی در آثار بعدی‌اش، پس با همان دستمایه که در فیلم سالو است به کمک ثروت و نفوذ سیاسی و قدرتش با استفاده از عناصری مافیایی فرمان قتل پازولینی را صادر و اجرا کرد. ( همانطور که همگان می‌دادند مافیای ایتالیا سرسپردگی ویژه‌ای به کلیسا دارد و برای تطهیر خود نه تنها کمک‌های مالی شایانی به کلیسا روانه می‌دارد که هر فرمانی از سوی کلیسا را اجرا می‌کند و حاصل همکاری کلیسا و مافیا و عدم رسیدگی پلیس ایتالیا پرونده‌ای مختومه و مضحک با نواقص بسیار می‌شود...)
🎬 salo or the 120 Days of Sodom
Join 👉 @honar7modiran
چند ساعت قبل از مرگ و آخرین مصاحبه‌ پازولینی


پازولینی: شما که نمی‌دانید، شاید در همین لحظه کسی در فکر کشتن‌تان باشد. اصلاً اگر دوست داری همین جمله را برای تیتر مصاحبه بگذار:
«همه‌ی ما در خطریم!»

Join 👉 @honar7modiran
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 پریشانی            #فیلم_کوتاه 
نویسنده و کارگردان: مهدی اکبری
بازیگران: مهدی اکبری  زهرا غلامی جلال ندافان   
تهیه‌کننده: حسین سالاری  
محصول: ۱۴۰۲

ارتباط با سازنده برای نقد اثر و همکاری:
09159132253
@Feyzm

Join 👉 @honar7modiran
پازوليني در تمام دوران كوتاه فيلم سازيش - به گفته خودش- اين موضوع آزارش مي داد كه چگونه مي شود بوسيله تصوير، حقيقت را به گونه اي به بيننده القاء كرد كه تاثيري صد در صد واقعي برايش داشته باشد و به طور كامل وي را در فضاي ما وقع قرار بدهد. و اين دقيقا همان چيزي است كه سعي داشته در فيلمهايش پياده كند و در Salo به كمال رسيده و باعث تحسين اكثر منتقدان خاص و تيز بين سينما شده. اين امر تنها در صورتي تحقق پيدا مي كرد كه در يك فضاي رئال غلو شده مفاهيم رو به صورت صريح، عريان، پيوسته و بدون امان دادن به بيننده نمايش داد و كاتاليزور اين فرآيند عامل شوك بود. كاتاليزوري كه به گفته خودش اولين بار در فيلم Salo كشف و پياده اش كرده بود و هيچ وقت تصور نمي كرد كه اين فيلم آخرين مجال براي پياده كردن دغدغه هاي فكريش باشد. اين عامل شوك و غافلگيري در طول فيلم سالو، كاملا مشهود است.
#امیر_رضایی

🎬 salo or the 120 Days of Sodom

Join 👉 @honar7modiran
دوک:
دیدن کسانی که در تفریحات ما شریک نمیشوند و کسانی که رنج کشیدن را ترجیح می دهند. من را وادار می کند که بگویم: من خوشبخت تر از اون اشغال هایی هستم که بهشون میگن مردم
هرجا که انسان ها برابرند شادی و نشاط هم نمی تواند وجود داشته باشد، عدالت نه بدبختی رو برطرف می کند و نه ضعف را…به جرات میگم که در دنیا هیچ شهوترانی وجود ندارد که بیشتر از امتیازات اجتماعی انسان را ارضا کند.
🎬 salo or the 120 Days of Sodom

Join 👉 @honar7modiran
​مقایسه ای بین تکنیک های کاربردی کارگردانان در سالو، انگل و لیبرتی

پازولینی در سالو برای انتقال یک مفهوم منزجر کننده به مخاطب، اقدام به نمایش صریح و عریان صحنه ها میکند و اینگونه حال مخاطب فیلمش را خراب میکند تا در نهایت بتواند مفهوم مدنظرش را به مخاطب منتقل کند.
او برای انتقال محتوای فضای ظالمانه، شخصیت فیلمش را له میکند،
اما این وسط تکلیف تماشاگری که ( منطبق بر ویژگی های ذاتی سینما ) خودبخود با شخصیت مظلوم فیلم همراه شده چه میشود؟
گویا پازولینی به وی اهمیتی نمیدهد، چرا که انتقال مفهوم برای پازولینی مهم تر است.

بونگ جون هو در انگل هم با همراه کردن دوربین با شخصیت های فقیر فیلمش و سپس له کردن آنها در خانه قشر مرفه، هر چند مفهوم مدنظر خود را میسازد اما در عین حال شخصیت انسانی بیننده را هم له میکند.
چرا که بیننده از همان ابتدا با قهرمانان فقیر فیلم حس همذات پنداری پیدا کرده و با له شدن آنها در فیلم، شخصیت و کرامت انسانی بیننده هم له میشود.
اما این برای کارگردان کره ای فیلم مهم نیست.

اما جان فورد فقید در لیبرتی برای انتقال یک مفهوم ناراحت کننده (و نه حتی منزجر کننده) در سکانس کتک خوردن مسئول چاپخانه، با خارج کردن شخص مظلوم از کادر و تنها با نمایش بالا و پایین رفتن شلاق در دست ظالم و در نهایت نمایش چهره زخمی و خون آلود شخص مظلوم،
به شکلی عالی و در بالاترین سطح ممکن مفهوم مدنظر خود را به مخاطب منتقل میکند. ( و همچنین در سکانس کتک خوردن استوارت توسط لیبرتی در ابتدای فیلم )
جان فورد برای مخاطب فیلمش بشدت احترام قائل است و با تسلط بر مختصات سینما اقدام به ساخت تکنیک و فرم اختصاصی خویش کرده و اینگونه هم مفهوم ناراحت کننده مدنظرش را به شکلی عالی به مخاطب منتقل میکند و هم شخصیت انسانی مخاطبی که با قهرمان فیلم حس همذات پنداری پیدا کرده را حفظ میکند و به آن احترام میگذارد.

به نظر حقیر، با الگو گیری از تکنیک ابداعی جان فورد، کارگردانان میتوانند به هدف غایی خود در انتقال مفاهیم اینچنینی برسند ولی با تکنیک پازولینی و  بونگ جون هو، خیر👌
#حامد_یوسفی

join👉 @honar7modiran
👤 #پازولینی:

سکس در سالو یک نمایش است یا استعاره از موقعیتی که ما در عرض این چندسال داریم در آن زندگی می‌کنیم. یعنی سکس به معنای اجبار و پلشتی


🎬 salo or the 120 Days of Sodom

Join 👉 @honar7modiran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎼🎥
نما آهنگ از فیلم سالو


🎬 salo or the 120 Days of Sodom

Join 👉 @honar7modiran
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔮نقد فلسفی #انیمه اتک آن تایتان- قسمت اول

🧿شروع #نقد انیمه تایتان مهاجم با محوریت بررسی هویتی قوم الدیا و المان های #اسطوره‌ای در سرزمین پارادیس

🖌️فیلموسوفی، نقد فیلم با چاشنی فلسفه
@filmosophi
میشائیل هانکه: اولین فیلمی که به ورودی های جدید دانشگاه نشان میدهم فیلم آینه اثر تارکوفسکی است

سوای فهرستی که در "سایت اند ساند" منتشر شد، در مصاحبه هایتان بیش تر به ناگهان بالتازار، آینه و سالو اشاره می کنید. این ها همیشه فیلم های محبوب شما هستند؟

هانکه: هنوز هم این فیلم ها برای من بسیار مهم اند. ولی اگر قرار باشد فهرست جدیدی درست کنم، در جایگاه نخست آینه را قرار خواهم داد. نمی دانم تا به حال آن را چندبار دیده ام، خیلی بیشتر از ناگهان بالتازار. و هر بار هم به خاطر وجود یک نکته ی خیلی جزئی که تاکنون به آن توجه نکرده بودم، غافلگیر می شوم. و هر بار هم در اوج احساس در برابر این همه زیبایی، اشک از چشمانم سرازیر می شود. چنین اتفاقی خیلی به ندرت با دیدن فیلم های دیگر رخ می دهد. در دانشگاه وین که مشغول تدریس سینما هستم، اولین فیلمی که به ورودی های جدید نشان می دهم، همین است. گفتن این نکته شرم آور است، اما نود درصد دانشجویان امروز سینما هیچ فیلمی شبیه این را ندیده اند. و قدرت تشخیص و تمیز دادن این فیلمها را هم ندارند. بنابراین، نه تنها با دیدن این فیلم ها غافلگیر نمی شوند، بلکه ادعای نارضایتی هم می کنند. با گذشت زمان و به زور بازبینی آن برای نوشتن تحلیلی موشکافانه که البته درباره ی تمام فیلم های دیگری که نشان شان می دهیم هم صورت می گیرد، بالاخره درک بهتری نسبت به فیلم پیدا می کنند و از آن لذت می برند. منظورم این نیست که آنها بعدها تصمیم می گیرند فیلم هایی شبیه این فیلم بسازند، بلکه این فیلم ها ذهن شان را روی این موضوع باز می کنند که سینمای دیگری هم وجود دارد.

حالا برگردیم به سه فیلم محبوب شما...
..
هانکه:  این انتخاب صرفاً احساسی و عاطفی است. اینها فیلم هایی هستند که بیش از بقیه ذهنم را درگیر خودشان کرده اند. در این میان سالو جایگاهی جداگانه دارد، چون فیلمی هول انگیز و دهشتناک است. آن را فقط یک بار دیدم و دیگر هیچ وقت سراغش نرفتم.
..
یعنی در آرشیو بزرگ تان دی وی دی آن را ندارید؟
..
هانکه : چرا، ولی جرأت تماشایش را ندارم. این فیلم همان بار اول کاملاً مرا به هم ریخت، اما هنوز هم فکر می کنم فیلمی بی نهایت مهم به شمار میرود.
..
پس به دانشجویان تان هم نشانش نمی دهید...
..
هانکه:  نه، چون این دانشجویان، مخصوصاً دخترها، طبع خیلی حساسی دارند و نمی خواهم زیادی شوکه شان کنم. در عوض اهمیت آن را گوشزد می کنم و آن را به کسانی که توان دیدنش را دارند، توصیه می کنم. هر کسی خودش می تواند تصمیم بگیرد. نمیخواهم کسی را مجبور کنم. ..

پس احتمالاً وقتی خیلی ها بازی های خنده دار را با سالو مقایسه کردند، خندہ تان گرفت.

هانکه: بله! البته هر دو فیلم یک هدف مشترک دارند، اما تلاش می کنند به شیوه ای متفاوت به این هدف دست یابند. دست کم تا جایی که من میدانم، سالو تنها فیلمی است که خشونت را آنطور که در واقعیت وجود دارد، نشان میدهد. به طور کلی در فیلم های خشونت آمیز، به ویژه فیلمهای آمریکایی، خشونت صرفاً به این خاطر نشان داده می شود که به واسطه ی تصویری تماشایی، جنبه ی مصرف گرایی پیدا کند. آدم توی صندلی اش کاملاً احساس آرامش می کند. وقتی از سینما خارج می شوی، انگار ھیچ اتفاقی نیفتادہ. اما در سالو اوضاع طور دیگری است: واقعاً آدم به واقعیت خشونت پی می برد و چنین چیزی تحمل ناپذیر است. امیدوار بودم در بازی های خنده دار هم با همان حدت و شدت با موضوع برخورد کنم، ولی واقعاً نمی توانم این دو فیلم را باهم مقایسه کنم، چون یکی ساخته ی پازولینی است و یکی ساخته ی من.

📖هانکه به روایت هانکه
محمدرضا شیخی_نشر شورآفرین

Join 👉  @honar7modiran
🔮دورهٔ آنلاین جهان های موازی و #سینما

🦋جلسه اول: بررسی فلسفی و علمی جهان موازی (آیا جهان موازی قابل اثبات است؟)

🦋جلسه دوم: بررسی نگاه ادیان به جهان موازی و جریان‌شناسی این مضمون در آثاری مثل: سریال فرینج، انیمیشن موآنا، پسر جهنمی، انیمیشن کورالاین، ارباب حلقه ها، بازی خدای جنگ و سری بازی های سولز لایک

🦋جلسهٔ سوم: نقد و بررسی فیلم Inception

🔹ورودی دوره+پاورپوینت: ۱۰۰.۰۰۰ تومان

🔹تاریخ برگزاری: بیست و چهارم تا بیست و نهم اردیبهشت ساعت ۱۸ تا ۱۹:۳۰ به همراه پرسش و پاسخ

🔹ثبت نام : @Himselfed

🖌️فیلموسوفی، نقد عمیق فیلم
@filmosophi
👤 پازولینیی:

اگر شما مطمئنید که من بی اعتقادم، پس شما مرا بیش از آنچه در باره خود می دانم می شناسید. شاید من کافر باشم و لی کافری هستم که احساس غربت شدیدی برای ایمان دارد.
نکته ای که بر تمامی آثار من سایه افکنده، تلاش برای زندگی بیشتر است، این صحنه محرومیت که کاسته نمی شود، اما عشق به زندگی را افزایش می دهد.

Join 👉 @honar7modiran
🎬 «فدریکو فلینی» درباره پائولو پازولینی: 

خبرنگار: پازولینی کاراکتر شما را به شکل‌های مختلف این گونه نقل می‌کند: اختاپوس، آمیب رشد کرده، خرابه ای متعلق به دوران آزتک، مردی بسیار لطیف، بسیار باهوش، بسیار زیرک، گربه ی سیامی و حلزون هزار تو که همه چیز را در خود می بلعد. شما خودتان را در کدامیک از این موجودات می‌بینید؟

فلینی: در همه اش، اما در حلزون چاق کمتر، ولی از نقطه نظر ادبی‌، از جانب شاعری مثل پیر پائولو پازولینی، من همه اش را قبول می‌کنم. به هر حال‌ ما همگی کمی‌حلزون چاق هستیم، خود پازولینی هم چیزی حریص درون چشمانش داشت، چیزی بسیار‌دقیق، یک کنجکاوی بی‌حد و حصر و تمام ناشدنی... خصوصیتی که در او همواره مورد پسند من بود، توانایی او به عنوان هنرمندی بود که جذب می کرد، همگون و دگرگونه می ساخت در حالی که همزمان قسمتی از مغزش مانند آزمایشگاهی دقیق و متمرکز، آنچه آفریدۀ همان هنرمند بود را ارزشیابی و داوری می کرد و عموما بدان مهر تائید می زد. او توامان خالق و ناقدی بُرنده و سرسخت نسبت به مخلوق خود بود. این ویژگی، این حضور نامحدود نقادانه، که به عنوان مثال من کاملا فاقدآن هستم.

خبرنگار: بعد از این همه سال چه چیزی از پازولینی برای شما به جای مانده؟

فلینی: حسرت این که چرا بیشتر ندیدمش و از بزرگواری و سوادش استفاده نکردم و خوب شاید این تصور من باشد اما فکر می کنم اگر او به کسی نیاز داشت که به او اعتماد کند حتما با کمال میل این کار را می کرد اما گویی فقط می خواست مچ من را بگیرد، به همین ترتیب سعی می کرد به دیدگاهی متفاوت از دیدگاه خودش در مورد جهان دست یابد – که چند بار هم چنین شد- جهانی که روز به روز به نظرش وحشتناک تر، بغرنج تر و تهدید آمیز تر می آمد. یک بار به من گفت: “حقیقت این است که هیچ چیز جز هرج و مرج در دنیا نیست” ولی در تضاد با این جمله که صداقت تمسخر آمیزش مرا تکان داد، همواره نزد او حس رضایتی ناشی از شکست و تسلیم می دیدم ... پیر پائولو ملایمتی توام با آزرده خاطری داشت و جذابیتی اسرار آمیز و پنهان از وجودش ساطع می شد، جذابیتی که من همواره نزد کافکا تصور می کردم!

Join 👉 @honar7modiran
📣اگر زبانت ضعیفه و نیاز به تقویتش داری با تیم امین میتونی در کمتر از دو هفته مدرک زبانت رو بگیری

https://hottg.com/Amin_Academyz

هر آزمونی که نیاز داشته باشی رو با کمک ما میتونی با نمره بالا مدرک بگیری:
TOEFL تافل
GRE جی آر ای
DOULINGO دولینگو
IELTS آیلتس


بدون پیش پرداخت
پرداخت هزینه بعد از صدور کارنامه شما


📞جهت مشاوره رایگان و اطلاعات بیشتر :
@a_m_i_n_academy

💯تیم امین امانت دار اعتماد شماست💯
فرجام پازولینی ۵٣ ساله بعد از ساخت فیلم ضد فاشیستی سالو:
صورت له شده، با فکی خرد‌ شده، ١٠ دنده شکسته، جناق سینه خرد شده، گوش راست له شده، گوش دیگر کنده شده، زیر گرفته شدن چندین باره با اتومبیل، آلت کبود و سینه ای که آماج ضربات خنجر قرار گرفته و قلب و کبدی ترکیده و انگشتان دست چپ قطع شده، سوختن با بنزین.

Join 👉 @honar7modiran
نقد بر فیلم سالو
#پژمان_خلیل‌_زاده

🎬 salo or the 120 Days of Sodom

Join 👉 @honar7modiran
HTML Embed Code:
2024/05/13 16:35:00
Back to Top