«آیا در زمان جنگ میتوان ریاضی خواند؟!»
این سوال، پرسشیست چندلایه، هم ساده و هم بسیار عمیق. پاسخ کوتاه: بله، میتوان؛ اما پاسخ بلندتر به زمینههای مختلفی بستگی دارد: شرایط فردی، اجتماعی، روانی، و حتی فلسفی.
۱. در معنای فیزیکی و عملی
بله، در بسیاری از جنگها کسانی بودهاند که حتی در پناهگاهها، تبعیدگاهها یا اردوگاههای اسرا، مطالعه کردهاند. نمونه معروف:
> آندری کولموگوروف و آندری نیکولایویچ تیوپلئف، ریاضیدانها و مهندسان شوروی، حتی در دوران سرکوب استالینی، در زندان هم کار علمی میکردند.
پاول اردوش، ریاضیدان مجار، در زمان جنگ جهانی دوم در اروپا، در تبعیدگاهها به نوشتن مقالههای ریاضی ادامه داد.
۲. در معنای ذهنی و روانی
در شرایط جنگی، تمرکز، امنیت روانی و پایداری عاطفی به شدت کاهش مییابد. ریاضی، دانشیست که از ذهنی آرام، پیگیر و تحلیلی تغذیه میکند. پس اگر جنگ ذهن را تکهپاره کرده باشد، مطالعه ریاضی شبیه دوختن نخ بر آتش است. اما برای برخی، ریاضی خود پناهگاهی درونی میشود؛ نظمی در دل بینظمی جنگ.
۳. در معنای فلسفی
آیا اصلاً «خواندن ریاضی» در زمان جنگ معنایی دارد؟ این بستگی به نگرش ما دارد:
اگر ریاضی را ابزار علم و توسعه بدانیم، شاید در جنگ اولویت با بقاست.
اگر ریاضی را شکلی از مقاومت فرهنگی بدانیم، خواندنش خودش نوعی مبارزه است.
اگر به پیوند عقل و معنا باور داشته باشیم، ریاضی در زمان جنگ، یادآوری «عقلانیت» در دل «جنون» است.
۴. نمونهای ادبی
در رمانها هم این مسئله دیده میشود. مثلاً در رمان «زندگی زیباست» (La vita è bella)، پدری در اردوگاه مرگ برای پسرش جهانی خیالی میسازد تا ترس واقعی جنگ را با خیال تلطیف کند. اگرچه ریاضی نیست، اما نشان میدهد حتی در سیاهی، عقل و تخیل میتوانند روشنایی باشند.
جمعبندی:
ریاضی در زمان جنگ، اگرچه سخت و گاه حتی بیفایده به نظر میرسد، میتواند تجلی نوعی مقاومت در برابر فروپاشی درونی انسان باشد. در دل ویرانی بیرونی، ریاضی میتواند ساختنی درونی باشد.
@harmoniclib
>>Click here to continue<<
