TG Telegram Group & Channel
ديد‌بان آزار | United States America (US)
Create: Update:

🔹«ما در میان گلوله و خون روسری برداشتیم و هرگز عقب نمی‌کشیم!»

امروز ساعت ۱۰ و نیم صبح سر خیابان ۱۲ فروردین ایستاده بودم و با دوستانم قرار داشتم. ون‌ گشت ارشاد با چهار موتورسوار حجاب‌بان پیچیدند توی خیابان و یک مامور آقا و یک خانم به سمت من آمدند. گفتند که باید همراهمان بیایی. اینجا اشتباهم این بود که به جای اینکه در خیابان اصلی بمانم، وارد ۱۲ فروردین شدم که خلوت‌تر است و راحت‌تر می‌توانند خشونت و زور اعمال کنند.

خواستم معطل کنم و مقاومت کردم تا مردم یا دوستانم سر برسند. در این شرایط دیدم که احتمال دارد بی‌خیالم شوند. اما متاسفانه نشدند. به ماموران گفتم الان روسری‌ام را می‌پوشم و باوجود اینکه سرم کردم، گفتند با ما بیا. گفتم من که سر کردم، گفتند حجابت برایمان مهم نیست، بیا بالا! به زور و با وجود مقاومت من، چهارنفره من را سوار ون کردند و دسته عینکم را شکستند. داخل ون هم همچنان با آنها درگیر بودم. روی صندلی که نشستم گوشی‌ام را درآوردم که به دوستانم خبر بدهم بازداشت شده‌ام. با وجود اینکه مامور زن مدام دستش را می‌آورد که گوشی را بگیرد، به دوستم پیام دادم. بعدش به زور گوشی‌ام را از دستم کشیدند و تهدید کردند که تا شب در بازداشتگاه نگهم خواهند داشت.

متن کامل:
https://www.instagram.com/p/C51WD4arMIK/?igsh=MWNzYm5iMDdmem92ZA==

@harasswatch

ديد‌بان آزار
Photo
🔹«ما در میان گلوله و خون روسری برداشتیم و هرگز عقب نمی‌کشیم!»

امروز ساعت ۱۰ و نیم صبح سر خیابان ۱۲ فروردین ایستاده بودم و با دوستانم قرار داشتم. ون‌ گشت ارشاد با چهار موتورسوار حجاب‌بان پیچیدند توی خیابان و یک مامور آقا و یک خانم به سمت من آمدند. گفتند که باید همراهمان بیایی. اینجا اشتباهم این بود که به جای اینکه در خیابان اصلی بمانم، وارد ۱۲ فروردین شدم که خلوت‌تر است و راحت‌تر می‌توانند خشونت و زور اعمال کنند.

خواستم معطل کنم و مقاومت کردم تا مردم یا دوستانم سر برسند. در این شرایط دیدم که احتمال دارد بی‌خیالم شوند. اما متاسفانه نشدند. به ماموران گفتم الان روسری‌ام را می‌پوشم و باوجود اینکه سرم کردم، گفتند با ما بیا. گفتم من که سر کردم، گفتند حجابت برایمان مهم نیست، بیا بالا! به زور و با وجود مقاومت من، چهارنفره من را سوار ون کردند و دسته عینکم را شکستند. داخل ون هم همچنان با آنها درگیر بودم. روی صندلی که نشستم گوشی‌ام را درآوردم که به دوستانم خبر بدهم بازداشت شده‌ام. با وجود اینکه مامور زن مدام دستش را می‌آورد که گوشی را بگیرد، به دوستم پیام دادم. بعدش به زور گوشی‌ام را از دستم کشیدند و تهدید کردند که تا شب در بازداشتگاه نگهم خواهند داشت.

متن کامل:
https://www.instagram.com/p/C51WD4arMIK/?igsh=MWNzYm5iMDdmem92ZA==

@harasswatch


>>Click here to continue<<

ديد‌بان آزار






Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)