اصول علمی بازار مالی (بخش سوم): تضاد منافع واسطههای مالی و مشتریان
به این مثال توجه کنیم: نهاد ناظر بازار مالی آمریکا (SEC) در سال ۲۰۱۱، یکی از شرکتهای واسطهگری مالی وابسته به سیتیگروپ را به خاطر فریب دادن سرمایهگذاران ۲۸۵ میلیون دلار جریمه کرد!
این شرکت واسطهگری (Dealer-Broker)، نزدیک یک میلیارد دلار قرض اوراقسازیشده (CDO) که روی وامهای مسکن بود را به مشتریان فروخته و آنها را تشویق به خرید این اوراق کرده بود. همزمان با این عمل، این شرکت با درک احتمال نزول بازار مسکن، موقعیت «استقراضی» (Short) در حوزه اوراق بازار مسکن گرفته بود. مجموع سود سیتیگروپ از این موقعیت استقراضی و ضمنا کارمزد دریافتی از مشتریان ۱۶۰ میلیون دلار بود، در حالی که سرمایهگذارانی که با هدایت این شرکت روی این اوراق سرمایهگذاری کرده بودند، ورشکست شدند!
این رفتار مصداق زیرپاگذاشتن اصل «توصیه خیرخواهانه» توسط واسطههای مالی است. یعنی شما به عنوان واسطه مالی نمیتوانید برای مشتری بازارگرمی کنید و او را تشویق به ورود یا سرمایهگذاری در عرصهای کنید که خودتان به آن باور ندارید و خودتان به آن عمل نمیکنید. نهاد ناظر باور داشت که شرکت مالی سیتیگروپ، استانداردهای رفتاری برای دادن اطلاعات صحیح و درست به مشتریان و ضمنا مراقبت کافی در هدایت سرمایههای آنان را رعایت نکرده بود.
به نظر شما اگر بخواهیم به مثالهای مشابهی در بازار ایران فکر کنیم، به چند مورد میرسیم؟
تماس با نویسنده @hamed_ghoddusi
@hamedghoddusi
>>Click here to continue<<