TG Telegram Group Link
Channel: گشت‌ها | هومن پناهنده
Back to Bottom
Forwarded from نشانه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمد دسمه
اینجا بزرگترین کانون ریزگرد در مرکز کشور است.این هم نتیجه دو سال آبیاری و مراقبت از پنج هزار #نهال_تاغ که در زمستان ١۴٠١ توسط انجمن نذر طبیعت با محوریت احمد بحری کاشته شد. در سال بعد هم بیش از ده هزار نهال قرار است کاشته شود تا با بیابانزایی و پدیده گردوغبار مقابله شود.
Stamatis Spanoudakis - Nyfes (Brides)
Stamatis Spanoudakis
🎼 موسیقی فیلم «عروس‌ها»
آهنگ‌ساز: اسماتیس اسپانوداکیس

📗شعر، فرهنگ و ادبیات
@mohsenahmadvandi
⭕️-اگر این فیلم نبود هیچگاه مضروب نمی‌توانست اثبات کند و نه کسی به ادعای او توجه می‌کرد.
‏-اگر این فیلم بود ولی منتشر نشده بود باز هم توجهی نمی‌شد.

‏نتیجه: اگر پلیس واقعا دنبال برخورد با چنین رفتارهایی است هم باید از فیلم‌برداری رفتارهای پلیس استقبال کند و هم از انتشار آنها.

🆔 @abdiabbas
درباره احوال و آثار حکیم عمر خیام
حسین معصومی همدانی
درباره احوال و آثار عمر خیام
🎙سخنرانی ارزشمند دکتر #حسین_معصومی_همدانی در گفت‌و‌گوی با علی بهرامیان
🗓 ۲۶ آذر ۱۳۹۷
📍بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

۲۸ اردیبهشت‌ماه زادروز حکیم عمر #خیام نیشابوری شاعر، فیلسوف، ریاضیدان، منجم و طبیب مشهور ایرانی و روز بزرگداشت وی
@Jaryaann
شما را نمی‌دانم، ولی در تصور من از تخت‌جمشید، هیچ نقش‌برجسته‌ی رنگی‌ای وجود نداشت. چون هیچکدامشان در تخت‌جمشید باقی نمانده‌اند.
عکس‌ها را در موزه‌ی لوور گرفته‌ام.

https://hottg.com/in_a_short_moment
گشت‌ها | هومن پناهنده
Photo
دوست تاریخدانی دربارهُ این پست چنین نظر داد:

"ممکن است متعلق به کاخ های دوره عیلامی در شوش باشد، که قطعا خشتهای لعاب داده شده داشته است."
این هم جواب ادمین محترم کانال "در یک فرصت باریک" به نظر دوست تاریخدان من:

"سلام آقای پناهنده. حق با ایشان بوده و اشتباه از من است. باید اصلاح کنم. ممنون از تذکر شما."
به بنده تذکر دادند که این پست حاوی اطلاعات غلط است. این تصاویر مربوط به کاخ داریوش در شوش است، نه تخت‌جمشید. از بی‌دقتی‌ام پوزش می‌خواهم.
گشت‌ها | هومن پناهنده
شما را نمی‌دانم، ولی در تصور من از تخت‌جمشید، هیچ نقش‌برجسته‌ی رنگی‌ای وجود نداشت. چون هیچکدامشان در تخت‌جمشید باقی نمانده‌اند. عکس‌ها را در موزه‌ی لوور گرفته‌ام. https://hottg.com/in_a_short_moment
همهُ پست‌های رد و بدل شده بین دو دوست دیگر و خودم را دربارهُ این نقش‌برجسته‌ گذاشتم تا بار دیگر معلوم‌مان شود که سخن محققانه گفتن چه اندازه دشوار است و در تحقیق چه دقت و حوصله‌ای لازم است و وای به حال کسانی که هر روز ده‌ها، بلکه صدها، پست و پیام را نجویده می‌بلعند.
گشت‌ها | هومن پناهنده
Photo
دو فرسته دربارهُ نقش‌برجسته که دو تن از دوستانم، ضمن توضیحی برایم فرستاده‌اند.👇👇
گشت‌ها | هومن پناهنده
Frieze of Archers in the Louvre Museum https://louvrebible.org.uk/oeuvre/125/louvre_departement_antiquites_orientales
با سلام و احترام 
امیدوارم خوب باشید.
این پیوند به تصاویر نقشهای سنگی مربوط است و توضیحات کافی داده.
اول این را بخوانید، تا بعد.👇👇👇
🖊گفتگو زندگینامه‌ای با محمود سریع‌القلم

📚پیوستگی اقتصاد و سیاست

🖇من همه تحصیلاتم را خارج از کشور بوده‌ام و همه دوره‌ها هم در علوم سیاسی-روابط بین‌الملل کار کرده‌ام. تفاوتی که آمریکا با اروپا در این دو رشته دارد این است که حداقل 30 درصد علوم سیاسی-روابط بین‌الملل آمریکا بحث اقتصاد است. من سال 1355 دانشجوی سال اول دانشگاه بودم و در سال 1366 هم دکترایم را گرفتم و در این سال‌ها به وضوح تجربه کردم که 30 درصد متون در رشته‌های علوم سیاسی و روابط بین‌الملل اقتصادی، اقتصاد سیاسی است.

🖇تقریبا یک سوم اساتید در دانشکده‌ای که من در آن درس خواندم اقتصاددان بودند؛ یعنی در مسایل تجارت، اقتصاد بین‌الملل، اقتصاد سیاسی بین‌الملل، مسایل مالی جهانی و امور بانکداری تخصص داشتند. این حوزه‌ها در دانشکده روابط بین‌الملل، جزو متون سیاسی محسوب می‌شدند. این امر به طور طبیعی بر دانشجویی که در آمریکا درس می‌خواند اثر می‌گذارد.

🖇 بخشی از تحصیلات چنین دانشجویی متون اقتصادی است که علاقه من به موضوع توسعه نیز از اینجا ناشی می‌شود. من در دانشکده‌ها و دانشگاه‌هایی درس خوانده‌ام که نیمی از متون درسی آنها در رابطه با مسایل اقتصاد سیاسی توسعه در جهان بوده است، حتی تاریخ آن، ادبیات آن و نظریه‌پردازی‌های آن به عنوان مثال، من در دوران تحصیل 8 واحد تاریخ توسعه اروپا خواندم؛ ضمن اینکه 8 واحد هم تاریخ روابط آمریکا-شوروی را در دوره دکترا گذراندم.

🖇در دوره دکترا، شما از ابتدا باید از یک زاویه بسیار تخصصی بر موضوعی کار کنید، ضمن اینکه دو سه زیرمجموعه را هم باید مورد توجه قرار دهید. من آن شاخه اصلی کارم اقتصاد سیاسی توسعه و بعد نظریه‌های روابط بین‌الملل بود. به تمام اینها از آن رو اشاره کردم که به موضوع دیگری برسم. آن مورد دیگر در رابطه با نظام آموزشی آمریکا است، در آمریکا تاکید بسیار جدی‌‌ای بر این است که دانشجو باید از مراکز فکر و تصمیم‌گیری و شکل‌گیری سیاست آگاهی داشته باشد و در مباحث انتزاعی صرف مغروق نگردد.

🖇آمریکایی‌ها می‌گویند یک استاد دانشگاه خوب کسی است که با حوزه عمل ارتباط داشته باشد. مثلا بارها می‌شد که وقتی در اتاق استادم، جیمز روزِنا، نشسته بودم و با ایشان صحبت می‌کردم؛ وزیرخارجه آمریکا به ایشان زنگ می‌زد و با ایشان صحبت و از ایشان سوال می‌کرد.

🖇خاطرم است سال‌ها پیش که در کنفرانسی شرکت کرده بودم، دبیر کنفرانس که آلمانی بود به من گفت که هنری کیسینجر هم در این کنفرانس است و می‌خواهد نظر یک دانشگاهی ایرانی را در رابطه با مسایل منطقه‌ای و بین‌المللی بداند که سه ساعت صحبت کردیم.

🖇 من طی ربع قرن که در رابطه با مسایل ژئوپلیتیک جهانی مطالعه و تحقیق می‌کنم مراودات بسیار خوبی با سیاست‌مداران و دانشگاهیان غیرایرانی داشته‌ام و بسیار آموخته‌ام. اما به جز چند نفر محدود، به خاطر ندارم در ایران با افرادی که در دستگاه‌های اجرایی هستند تبادل اندیشه‌ای داشته باشم. البته این یک مسئلة فرهنگی است. به ندرت کسی سئوال دارد. به ندرت کسی می‌خواهد مورد چالش قرار گیرد. به ندرت کسی تحمل نقد شدن را دارد. درحالی‌که میان افراد اجرایی و دانشگاهی در کشورهای صنعتی، یادگیری، بهتر فهمیدن و دقیق فهمیدن، اصل است. در آن نظام آموزشی، فرد مهم نیست. استدلال و قدرت آنالیز و دقیق صحبت کردن مهم است.

🔹متن کامل این مقاله را می‌توانید در شماره دوم و سوم سیاست‌نامه مطالعه کنید.

@goftemaann🦉
گشت‌ها | هومن پناهنده
🖊گفتگو زندگینامه‌ای با محمود سریع‌القلم 📚پیوستگی اقتصاد و سیاست 🖇من همه تحصیلاتم را خارج از کشور بوده‌ام و همه دوره‌ها هم در علوم سیاسی-روابط بین‌الملل کار کرده‌ام. تفاوتی که آمریکا با اروپا در این دو رشته دارد این است که حداقل 30 درصد علوم سیاسی-روابط…
دوست صاحب‌نظری نقد کوتاهی بر این حرف‌ها نوشته و برایم فرستاده که عینآً نقل می‌کنم:

🔸گاهی به حرف‌هایی بر می‎‌خورم که مدت‌ها مایهُ خنده‌ام می‌شود. این مصاحبهُ آقای سریع‌القلم هم از آن حرف‌ها است. می‌فرمایند " بارها می‌شد که وقتی در اتاق استادم، جیمز روزِنا، نشسته بودم و با ایشان صحبت می‌کردم؛ وزیرخارجه آمریکا به ایشان زنگ می‌زد و با ایشان صحبت و از ایشان سوال می‌کرد." وقتی چند روز پیش این جمله‌ها را خواندم تمام روز می‌خندیدم. نمی‌گوید از دفتر وزیر تماس گرفتند، می‌گوید خود شخص شخیص وزیر تماس گرفت. آن هم نه یک بار، بلکه بارها وقتی آقای سریع‌القلم در دفتر استاد بودند شخص وزیر به استاد ایشان زنگ زده‌اند. لابد وزیر در سایر مواقع وقتی آقای سریع‌القلم در دفتر استاد نبودند هم زنگ می‌زنند. جیمز روزنا که معروف‌ترین و برجسته‌ترین آدم نبود، پس لابد آقای وزیر به سایر استادهای سایر دانشگاه‌ها هم زنگ می‌زنند. لابد آقای روزنا هم احتیاج به تفکر و تحقیق نداشت و فی‌البداهه پشت تلفن بحران طرح شده را حل می‌کرد و به سوالات وزیر پاسخ می‌دادند. از این حرف‌ها خنده‌‌ات نمی‌گیرد؟

کافی است آدم خاطرات یکی از وزرای خارجه امریکا را بخواند تا تصوری از عرض و طول وزارت خارجهُ امریکا، دوایر و دفاتر و حوزه‌های زیر دست آنها، و متخصصان مشغول به کار در هر یک از این دوایر به دست بیاورد. آن وقت با من هم عقیده خواهد شد که این حرف‌ها واقعا مضحک است. البته این اولین حرف مضحک این استاد دانشگاه نیست‌ و لابد آخری هم نخواهد بود.🔸

#هومن_پناهنده
@gashthaa
HTML Embed Code:
2024/05/20 00:26:37
Back to Top