🖊گفتگو زندگینامهای با محمود سریعالقلم
📚پیوستگی اقتصاد و سیاست
🖇من همه تحصیلاتم را خارج از کشور بودهام و همه دورهها هم در علوم سیاسی-روابط بینالملل کار کردهام. تفاوتی که آمریکا با اروپا در این دو رشته دارد این است که حداقل 30 درصد علوم سیاسی-روابط بینالملل آمریکا بحث اقتصاد است. من سال 1355 دانشجوی سال اول دانشگاه بودم و در سال 1366 هم دکترایم را گرفتم و در این سالها به وضوح تجربه کردم که 30 درصد متون در رشتههای علوم سیاسی و روابط بینالملل اقتصادی، اقتصاد سیاسی است.
🖇تقریبا یک سوم اساتید در دانشکدهای که من در آن درس خواندم اقتصاددان بودند؛ یعنی در مسایل تجارت، اقتصاد بینالملل، اقتصاد سیاسی بینالملل، مسایل مالی جهانی و امور بانکداری تخصص داشتند. این حوزهها در دانشکده روابط بینالملل، جزو متون سیاسی محسوب میشدند. این امر به طور طبیعی بر دانشجویی که در آمریکا درس میخواند اثر میگذارد.
🖇 بخشی از تحصیلات چنین دانشجویی متون اقتصادی است که علاقه من به موضوع توسعه نیز از اینجا ناشی میشود. من در دانشکدهها و دانشگاههایی درس خواندهام که نیمی از متون درسی آنها در رابطه با مسایل اقتصاد سیاسی توسعه در جهان بوده است، حتی تاریخ آن، ادبیات آن و نظریهپردازیهای آن به عنوان مثال، من در دوران تحصیل 8 واحد تاریخ توسعه اروپا خواندم؛ ضمن اینکه 8 واحد هم تاریخ روابط آمریکا-شوروی را در دوره دکترا گذراندم.
🖇در دوره دکترا، شما از ابتدا باید از یک زاویه بسیار تخصصی بر موضوعی کار کنید، ضمن اینکه دو سه زیرمجموعه را هم باید مورد توجه قرار دهید. من آن شاخه اصلی کارم اقتصاد سیاسی توسعه و بعد نظریههای روابط بینالملل بود. به تمام اینها از آن رو اشاره کردم که به موضوع دیگری برسم. آن مورد دیگر در رابطه با نظام آموزشی آمریکا است، در آمریکا تاکید بسیار جدیای بر این است که دانشجو باید از مراکز فکر و تصمیمگیری و شکلگیری سیاست آگاهی داشته باشد و در مباحث انتزاعی صرف مغروق نگردد.
🖇آمریکاییها میگویند یک استاد دانشگاه خوب کسی است که با حوزه عمل ارتباط داشته باشد. مثلا بارها میشد که وقتی در اتاق استادم، جیمز روزِنا، نشسته بودم و با ایشان صحبت میکردم؛ وزیرخارجه آمریکا به ایشان زنگ میزد و با ایشان صحبت و از ایشان سوال میکرد.
🖇خاطرم است سالها پیش که در کنفرانسی شرکت کرده بودم، دبیر کنفرانس که آلمانی بود به من گفت که هنری کیسینجر هم در این کنفرانس است و میخواهد نظر یک دانشگاهی ایرانی را در رابطه با مسایل منطقهای و بینالمللی بداند که سه ساعت صحبت کردیم.
🖇 من طی ربع قرن که در رابطه با مسایل ژئوپلیتیک جهانی مطالعه و تحقیق میکنم مراودات بسیار خوبی با سیاستمداران و دانشگاهیان غیرایرانی داشتهام و بسیار آموختهام. اما به جز چند نفر محدود، به خاطر ندارم در ایران با افرادی که در دستگاههای اجرایی هستند تبادل اندیشهای داشته باشم. البته این یک مسئلة فرهنگی است. به ندرت کسی سئوال دارد. به ندرت کسی میخواهد مورد چالش قرار گیرد. به ندرت کسی تحمل نقد شدن را دارد. درحالیکه میان افراد اجرایی و دانشگاهی در کشورهای صنعتی، یادگیری، بهتر فهمیدن و دقیق فهمیدن، اصل است. در آن نظام آموزشی، فرد مهم نیست. استدلال و قدرت آنالیز و دقیق صحبت کردن مهم است.
🔹متن کامل این مقاله را میتوانید در شماره دوم و سوم سیاستنامه مطالعه کنید.
@goftemaann🦉
>>Click here to continue<<