Channel: گشتها | هومن پناهنده
Forwarded from سید هاشم فیروزی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴ناجوانمردانه!
خیانت اهل علم و حتی اهالی شبه علم که کلامشان شباهت زیادی به آقای «جدی می فرمایید» دارد، در حق ملت ایران بسیار گزاف تمام شده است.
اینها با جعل و تحریف حقایق حاکم نظام ادراکی حاکمان و برخی از جوانهای ساده دل و البته کم مطالعه و دغدغه مند را دچار خطا و انحراف می کنند!
اسم این دوستان را من می گذارم ناجوانمرد. اینها غرب را تجربه کرده اند.
اینها می فهمند ۲۰ و خورده ای هزار میلیارد دلار gdpیعنی چی؟
تسلا و اپل یعنی چی؟
اسپیس ایکس و آمازون یعنی چی؟
هاروارد و سیلیکون ولی یعنی چی؟
گوگل و مایکروسافت یعنی چی؟
لاکهید مارتین و بوئینگ یعنی چی؟
مک دونالد و کوکاکولا یعنی چی؟
هالیوود و الکترونیک گیمز یعنی چی؟
دریم ورکز و پیکسار و والت دیزنی یعنی چی؟
📌حال نکات بنده بمعنای هضم در توان و قدرت کشوری بنام آمریکا نیست.
بلکه ایستادن در برابر تحریف منفعت پرستانه قدرت کشوری بزرگ بنام آمریکاست.چراکه ثمره این جعل ناجوانمردانه همچون تجربه«زمستان سخت اروپا»تحمیل رنج و عذاب مضاعف بر ملت ایران در تقابل غیرعقلانی با آمریکاست.
🔸«فواد ایزدی:ایالات متحده بتدریج شبیه به برزیل می شود»
باشه!!
https://hottg.com/seyyedhashemfirouzi
خیانت اهل علم و حتی اهالی شبه علم که کلامشان شباهت زیادی به آقای «جدی می فرمایید» دارد، در حق ملت ایران بسیار گزاف تمام شده است.
اینها با جعل و تحریف حقایق حاکم نظام ادراکی حاکمان و برخی از جوانهای ساده دل و البته کم مطالعه و دغدغه مند را دچار خطا و انحراف می کنند!
اسم این دوستان را من می گذارم ناجوانمرد. اینها غرب را تجربه کرده اند.
اینها می فهمند ۲۰ و خورده ای هزار میلیارد دلار gdpیعنی چی؟
تسلا و اپل یعنی چی؟
اسپیس ایکس و آمازون یعنی چی؟
هاروارد و سیلیکون ولی یعنی چی؟
گوگل و مایکروسافت یعنی چی؟
لاکهید مارتین و بوئینگ یعنی چی؟
مک دونالد و کوکاکولا یعنی چی؟
هالیوود و الکترونیک گیمز یعنی چی؟
دریم ورکز و پیکسار و والت دیزنی یعنی چی؟
📌حال نکات بنده بمعنای هضم در توان و قدرت کشوری بنام آمریکا نیست.
بلکه ایستادن در برابر تحریف منفعت پرستانه قدرت کشوری بزرگ بنام آمریکاست.چراکه ثمره این جعل ناجوانمردانه همچون تجربه«زمستان سخت اروپا»تحمیل رنج و عذاب مضاعف بر ملت ایران در تقابل غیرعقلانی با آمریکاست.
🔸«فواد ایزدی:ایالات متحده بتدریج شبیه به برزیل می شود»
باشه!!
https://hottg.com/seyyedhashemfirouzi
Forwarded from سهند ایرانمهر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸حکیم میرزا جهانگیرخان قشقایی (۱۲۰۶ خورشیدی - ۱۲۸۹ خورشیدی) مجتهد، فقیه اصولی و فیلسوف شیعه و یکی از اساتید برجسته حوزه علمیه اصفهان بود.حکیم جهانگیرخان قشقایی تا آخر عمر لباس روحانیت را نپوشید.
او با همان لباس ساده ایل قشقایی شامل: کلاه و پالتوی پوستین، زندگی را در حجرهای ساده سپری میکرد .
شاید او برای پیروی از استادش؛ آقا محمدرضا قمشهای این گونه لباس میپوشید و بعضی از شاگردان وی، مانند حاج آقا رحیم ارباب و شیخ غلام حسین ربانی چادگانی، نیز تغییر لباس ندادند.
مرتضی مطهری دربارهٔ شخصیت و جایگاه علمی و معنوی او مینویسد:
«مرحوم خان، علاوه بر مقام علمی و فلسفی، در متانت و وقار و انضباط اخلاقی و تقوا نمونه بودهاست. تا آخر عمر در همان لباس عادی اول خود باقی بوده و فوقالعاده مورد ارادت شاگردان و آشنایان بودهاست.»
جهانگیرخان در پاسخ فردی که پرسیده بود: «آقا شما که در سلک روحانیت هستید، عمامه ندارید؟ روز قیامت چه جوابی میدهید؟»پاسخ داده بود: «اگر میگذاشتم و خدا از من میپرسید چه تناسبی با این لباس داشتی، آن وقت نمیدانستم چه جواب دهم!».
یادآوری: سهند ایرانمهر
@sahandiranmehr
او با همان لباس ساده ایل قشقایی شامل: کلاه و پالتوی پوستین، زندگی را در حجرهای ساده سپری میکرد .
شاید او برای پیروی از استادش؛ آقا محمدرضا قمشهای این گونه لباس میپوشید و بعضی از شاگردان وی، مانند حاج آقا رحیم ارباب و شیخ غلام حسین ربانی چادگانی، نیز تغییر لباس ندادند.
مرتضی مطهری دربارهٔ شخصیت و جایگاه علمی و معنوی او مینویسد:
«مرحوم خان، علاوه بر مقام علمی و فلسفی، در متانت و وقار و انضباط اخلاقی و تقوا نمونه بودهاست. تا آخر عمر در همان لباس عادی اول خود باقی بوده و فوقالعاده مورد ارادت شاگردان و آشنایان بودهاست.»
جهانگیرخان در پاسخ فردی که پرسیده بود: «آقا شما که در سلک روحانیت هستید، عمامه ندارید؟ روز قیامت چه جوابی میدهید؟»پاسخ داده بود: «اگر میگذاشتم و خدا از من میپرسید چه تناسبی با این لباس داشتی، آن وقت نمیدانستم چه جواب دهم!».
یادآوری: سهند ایرانمهر
@sahandiranmehr
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
⭕️مردم در سال ۵۷ دنبال چی بودند الان کجا هستند؟ این فیلم کوتاه گویاست. فکر میکردند شومنها معنویتگرا خواهند شد، حالا میبینند معنویتگراهای آن زمان، شومنهای امروز شدهاند. (با پوزش از فریدون فرخزاد)
البته بر خلاف دیگر موارد، این اتفاق چندان هم زیانبار نیست.
ادامه دهید مبارکه
البته بر خلاف دیگر موارد، این اتفاق چندان هم زیانبار نیست.
ادامه دهید مبارکه
Telegram
attach 📎
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴درک نادرست از مرجعیت
🔺اعتماد ۵ اسفند ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘یکی از مسایلی که در سیاست اهمیت ویژهای دارد، مفهوم گروههای مرجع است. این مفهوم از گذشته شکل گرفته و بار معنایی آن همچنان بر دوش کلمات و تحلیلها سنگینی میکند، در حالی که جهان تغییر کرده است و چنین پدیدهای دیگر وجود ندارد یا بسیار ضعیف شده است.
🔘در گذشته، رهبران سیاسی در جایگاهی بودند یا قرار میگرفتند که حرف آنان فصلالخطاب بود. رابطه مردم با آنان رابطه رهبر ـ پیرو یا مرید و مرادی بود. فراموش نکنیم که رهبران سیاسی به طور معمول با اطرافیان و مشاوران خود مشورت میکردند، ولی در نهایت فقط حرف خودشان راهگشا و مُطاع بود. بالاترین سطح این گونه از رابطه رهبر-پیرو در جریان پیروزی انقلاب میان مردم و رهبری امام دیده شد.
🔘این رابطه یک رویه دیگری هم داشت که شاید کمتر مورد توجه قرار میگرفت. درست است که مردم مرید رهبران خود بودند، ولی رهبران نیز رعایت مطالبات و خواستهای مردم را میکردند، حتی اگر به لحاظ شخصی چندان توافقی با آن نداشتند. به عبارت دقیقتر در بسیاری از موارد رهبران تابع پیروان می شدند، چون میدانستند که اگر چنین نکنند، اعتبار و قدرت نفوذ خود را از دست خواهند داد. بنابراین نفوذ مواضع رهبران کاریزما در گذشته، بدون قید و شرط هم نبود.
🔘این پدیده از دهه ۹۰ میلادی قرن بیستم، به علل گوناگون و مهمترین آن شکلگیری رسانههای جدید، به مرور تضعیف گردید، و اکنون به اوج خود رسیده است، زیرا شبکههای اجتماعی به گونهای است که چندان اعتبار و زمینهای برای ظهور و بروز چنین رهبرانی باقی نمیگذارد. این شبکهها میان عنصر محبوبیت و نیز دنبالکنندگی (فالویر) با تبعیت فاصله انداخته است. به عبارت دیگر از افراد و گروهها قدسیتزدایی کرده است. بویژه آنکه این شبکهها موجب بالا آمدن چهرههایی شده است که خودشان هم داعیه قدسیت ندارند و یک سلبریتی هستند و نه بیشتر.
🔘این موضوع در انتخابات ایران به گونهای رقم خورده که هنوز عدهای گمان میکنند که مراجع سیاسی مردم چون گذشته در رفتارشان اثرگذار هستند. با توجه به تجربه گذشته بویژه انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ و کلید واژه «تکرار میکنم»، این تصور وجود دارد که این گفتههای خاتمی بود که مردم را به پای صندوق رأی کشاند تا به فرد مورد نظر رأی دادند.
🔘واقعیت این است که آن اظهار نظر گر چه مهم بود، بویژه و با توجه به نزدیکی آرا، حتماً در نتیجه نهایی بسیار هم تعیین کننده بود. ولی تصور اینکه مردم فقط منتظر شنیدن چنین دستوری بودند تا به پای صندوق بیایند، نادرست است. در واقع این گفتارهای رهبران سیاسی فقط در صورتی شنیده میشود که زمینه مناسب آن ابتدا فراهم شده باشد.
🔘رهبران سیاسی در شرایط کنونی حتی قادر نیستند که حواریون خویش را با دستورات خود همراه کنند، چه رسد به اینکه بخواهند مردم را بسیج کنند. اگر بخواهم از تمثیل استفاده کنم، مثل خودرویی است که روی سطح شیبدار قرار دارد ولی به علت اصطکاک به سمت پایین حرکت نمیکند، کافی است که یک یا چند نفر آن را هُل دهند و نیروی مقاومت اصطکاک را خنثی کنند، از اینجا به بعد خودرو با سرعت شتابدار به سوی پایین حرکت خواهد کرد.
🔘در واقع انرژی پتانسیل در این خودرو وجود دارد، فقط باید با یک هُل دادن، مقاومت در برابر بروز آن را خنثی کرد. حالا اگر این خودرو در سطح شیبدار ولی رو به بالا قرار داشته باشد، با هُل دادن میتوان آن را به حرکت در آورد ولی ادامه دادن حرکت، نیروی خیلی زیادی میخواهد که امکان تأمین آن وجود ندارد، لذا پس از مدتی هُلدهندگان خسته میشوند ولی از آنجا که مقاومت اصطکاک را خنثی کرده و به حرکت در آمده است، به عقب برمیگردد و هُلدهندگان را نیز زیر خواهد کرد.
🔘این اشتباه در انتخابات اخیر از سوی همه جریانها کمابیش دیده میشود. پیشتر در انتخابات ۱۳۹۶، جریان تحریم خیلی فعال شد، ولی توجه نداشت که خودرو در شیب به سوی صندوق رای قرار داشت و آنان میخواستند آن را به دور شدن از صندوق هُل دهند، لذا نتیجه معکوس گرفتند. در انتخاباتهای بعدی، ماجرا تغییر کرد. اکنون و در ادامه این تغییر، توجه نمیکنند که هیچ مرجع سیاسی مهمی که رابطه خوبی با پیروان داشته باشد، باقی نگذاشتهاند که مردم روی حرف او حساب کنند. حتی اگر هم چنین مرجعیتی باشد، لزوماً نمیتواند برخلاف مسیری که در ذهن اغلب مردم است، حرکت کند.
🔘دنیای امروز، از اغلب افراد مرجعیتزدایی کرده است. تنها راه موثر برای جلب مشارکت عمومی توجه مستقیم به خواست آنان و امیدوار کردنشان به آینده است. کلید امیدوار کردن مردم نیز دست حکومت است. کار سختی نیست. کافی است به مردم و خواست آنها احترام بگذارید و راه را بر آنان نبندید. بقیه راه را خودشان خواهند رفت.
🔺اعتماد ۵ اسفند ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘یکی از مسایلی که در سیاست اهمیت ویژهای دارد، مفهوم گروههای مرجع است. این مفهوم از گذشته شکل گرفته و بار معنایی آن همچنان بر دوش کلمات و تحلیلها سنگینی میکند، در حالی که جهان تغییر کرده است و چنین پدیدهای دیگر وجود ندارد یا بسیار ضعیف شده است.
🔘در گذشته، رهبران سیاسی در جایگاهی بودند یا قرار میگرفتند که حرف آنان فصلالخطاب بود. رابطه مردم با آنان رابطه رهبر ـ پیرو یا مرید و مرادی بود. فراموش نکنیم که رهبران سیاسی به طور معمول با اطرافیان و مشاوران خود مشورت میکردند، ولی در نهایت فقط حرف خودشان راهگشا و مُطاع بود. بالاترین سطح این گونه از رابطه رهبر-پیرو در جریان پیروزی انقلاب میان مردم و رهبری امام دیده شد.
🔘این رابطه یک رویه دیگری هم داشت که شاید کمتر مورد توجه قرار میگرفت. درست است که مردم مرید رهبران خود بودند، ولی رهبران نیز رعایت مطالبات و خواستهای مردم را میکردند، حتی اگر به لحاظ شخصی چندان توافقی با آن نداشتند. به عبارت دقیقتر در بسیاری از موارد رهبران تابع پیروان می شدند، چون میدانستند که اگر چنین نکنند، اعتبار و قدرت نفوذ خود را از دست خواهند داد. بنابراین نفوذ مواضع رهبران کاریزما در گذشته، بدون قید و شرط هم نبود.
🔘این پدیده از دهه ۹۰ میلادی قرن بیستم، به علل گوناگون و مهمترین آن شکلگیری رسانههای جدید، به مرور تضعیف گردید، و اکنون به اوج خود رسیده است، زیرا شبکههای اجتماعی به گونهای است که چندان اعتبار و زمینهای برای ظهور و بروز چنین رهبرانی باقی نمیگذارد. این شبکهها میان عنصر محبوبیت و نیز دنبالکنندگی (فالویر) با تبعیت فاصله انداخته است. به عبارت دیگر از افراد و گروهها قدسیتزدایی کرده است. بویژه آنکه این شبکهها موجب بالا آمدن چهرههایی شده است که خودشان هم داعیه قدسیت ندارند و یک سلبریتی هستند و نه بیشتر.
🔘این موضوع در انتخابات ایران به گونهای رقم خورده که هنوز عدهای گمان میکنند که مراجع سیاسی مردم چون گذشته در رفتارشان اثرگذار هستند. با توجه به تجربه گذشته بویژه انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ و کلید واژه «تکرار میکنم»، این تصور وجود دارد که این گفتههای خاتمی بود که مردم را به پای صندوق رأی کشاند تا به فرد مورد نظر رأی دادند.
🔘واقعیت این است که آن اظهار نظر گر چه مهم بود، بویژه و با توجه به نزدیکی آرا، حتماً در نتیجه نهایی بسیار هم تعیین کننده بود. ولی تصور اینکه مردم فقط منتظر شنیدن چنین دستوری بودند تا به پای صندوق بیایند، نادرست است. در واقع این گفتارهای رهبران سیاسی فقط در صورتی شنیده میشود که زمینه مناسب آن ابتدا فراهم شده باشد.
🔘رهبران سیاسی در شرایط کنونی حتی قادر نیستند که حواریون خویش را با دستورات خود همراه کنند، چه رسد به اینکه بخواهند مردم را بسیج کنند. اگر بخواهم از تمثیل استفاده کنم، مثل خودرویی است که روی سطح شیبدار قرار دارد ولی به علت اصطکاک به سمت پایین حرکت نمیکند، کافی است که یک یا چند نفر آن را هُل دهند و نیروی مقاومت اصطکاک را خنثی کنند، از اینجا به بعد خودرو با سرعت شتابدار به سوی پایین حرکت خواهد کرد.
🔘در واقع انرژی پتانسیل در این خودرو وجود دارد، فقط باید با یک هُل دادن، مقاومت در برابر بروز آن را خنثی کرد. حالا اگر این خودرو در سطح شیبدار ولی رو به بالا قرار داشته باشد، با هُل دادن میتوان آن را به حرکت در آورد ولی ادامه دادن حرکت، نیروی خیلی زیادی میخواهد که امکان تأمین آن وجود ندارد، لذا پس از مدتی هُلدهندگان خسته میشوند ولی از آنجا که مقاومت اصطکاک را خنثی کرده و به حرکت در آمده است، به عقب برمیگردد و هُلدهندگان را نیز زیر خواهد کرد.
🔘این اشتباه در انتخابات اخیر از سوی همه جریانها کمابیش دیده میشود. پیشتر در انتخابات ۱۳۹۶، جریان تحریم خیلی فعال شد، ولی توجه نداشت که خودرو در شیب به سوی صندوق رای قرار داشت و آنان میخواستند آن را به دور شدن از صندوق هُل دهند، لذا نتیجه معکوس گرفتند. در انتخاباتهای بعدی، ماجرا تغییر کرد. اکنون و در ادامه این تغییر، توجه نمیکنند که هیچ مرجع سیاسی مهمی که رابطه خوبی با پیروان داشته باشد، باقی نگذاشتهاند که مردم روی حرف او حساب کنند. حتی اگر هم چنین مرجعیتی باشد، لزوماً نمیتواند برخلاف مسیری که در ذهن اغلب مردم است، حرکت کند.
🔘دنیای امروز، از اغلب افراد مرجعیتزدایی کرده است. تنها راه موثر برای جلب مشارکت عمومی توجه مستقیم به خواست آنان و امیدوار کردنشان به آینده است. کلید امیدوار کردن مردم نیز دست حکومت است. کار سختی نیست. کافی است به مردم و خواست آنها احترام بگذارید و راه را بر آنان نبندید. بقیه راه را خودشان خواهند رفت.
Forwarded from مجلّه سياستنامه
📖چه مقالاتی در نظرسنجی سیاستنامه ۲۹ بیشترین امتیاز را آوردند؟
🔖 پانزده مقاله برتر ایران
از بین پانصد و سی مقاله منتخب منتشر شده پس از انقلاب پنجاه و هفت، پانزده مقاله زیر موفق به کسب بیشترین آراء در نظرسنجی سیاستنامه شدند که با حضور بیش از صد و سی نفر از دانشوران علوم انسانی ایران به روش کلاسیک برگزار شد. درباره هر کدام از این پانزده مقاله نیز مطلبی در پرونده ویژه سیاستنامه منتشر شده است.
1️⃣قبض و بسط تئوریک شریعت
نویسنده: عبدالکریم سروش/ کیهان فرهنگی
📝مُعَرِف و مُنَقِد: امیر مازیار
2️⃣فربهتر از ایدئولوژی
نویسنده: عبدالکریم سروش/ کیان
📝مُعَرِف و مُنَقِد: جواد کاشی
3️⃣غیبت ملیت ایرانی در روشنفکری ایران
نویسنده: جواد طباطبایی/ سیاستنامه
📝مُعَرِف و مُنَقِد: رضا کدخدازاده
4️⃣جامعه کوتاه مدت
نویسنده: همایون کاتوزیان/ بخارا
📝مُعَرِف و مُنَقِد: علیرضا طایران
5️⃣آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا/ کیان
نویسنده: مهدی بازرگان
📝مُعَرِف و مُنَقِد: مصطفی مهرآئین
6️⃣ایدئولوژیک شدن سنت
نویسنده: داریوش شایگان/ کیان
📝مُعَرِف و مُنَقِد: احمد بستانی
7️⃣زمینههای فروپاشی رژیمهای غیردموکراتیک
نویسنده: حسین بشیریه/ ناقد
📝مُعَرِف و مُنَقِد: ابوالفضل دلاوری
8️⃣تاریخ اندیشههای سیاسی در قرن بیستم
نویسنده: حسین بشیریه/ اطلاعات سیاسی و اقتصادی
📝مُعَرِف و مُنَقِد: مختار نوری
9️⃣ایرانشهری و مساله ایران
نویسنده: داود فیرحی/ دولتپژوهی
📝مُعَرِف و مُنَقِد: محمدعلی حسینیزاده
0️⃣1️⃣تقریر حقیقت و تقلیل مرارت
نویسنده: مصطفی ملکیان/ آفتاب
📝مُعَرِف و مُنَقِد: طیبه محمدی کیا
1️⃣1️⃣تاملی درباره ایران
نویسنده جواد طباطبایی/ ناقد
📝مُعَرِف و مُنَقِد: موسی اکرمی
2️⃣1️⃣فرایند عرفی شدن فقه شیعی
نویسنده: سعید حجاریان/ کیان
📝مُعَرِف و مُنَقِد: علی اشرف فتحی
3️⃣1️⃣صراطهای مستقیم
نویسنده عبدالکریم سروش/ کیان
📝مُعَرِف و مُنَقِد: حسن یوسفی اشکوری
4️⃣1️⃣استعارههای دولت در فقه سیاسی
نویسنده: داود فیرحی/ دانشکده حقوق
📝مُعَرِف و مُنَقِد: عبدالمجید مبلغی
5️⃣1️⃣محمد؛ راوی رؤیاهای رسولانه
نویسنده: عبدالکریم سروش/ جرس
▫️علاوه بر مدخلهایی که درباره این پانزده مقاله در پرونده ویژه سیاستنامه به رشته تحریر درآمده، مدخلی نیز درباره هشت نسل از مقالات و مجلات ایرانی به قلم مقصود فراستخواه به عنوان پیشدرآمدی بر این پرونده ویژه منتشر شده است.
📮 سیاستنامه نوروزی را میتوانید از طریق این لینک تهیه کنید: هممیهن
@goftemaann🦉
🔖 پانزده مقاله برتر ایران
از بین پانصد و سی مقاله منتخب منتشر شده پس از انقلاب پنجاه و هفت، پانزده مقاله زیر موفق به کسب بیشترین آراء در نظرسنجی سیاستنامه شدند که با حضور بیش از صد و سی نفر از دانشوران علوم انسانی ایران به روش کلاسیک برگزار شد. درباره هر کدام از این پانزده مقاله نیز مطلبی در پرونده ویژه سیاستنامه منتشر شده است.
1️⃣قبض و بسط تئوریک شریعت
نویسنده: عبدالکریم سروش/ کیهان فرهنگی
📝مُعَرِف و مُنَقِد: امیر مازیار
2️⃣فربهتر از ایدئولوژی
نویسنده: عبدالکریم سروش/ کیان
📝مُعَرِف و مُنَقِد: جواد کاشی
3️⃣غیبت ملیت ایرانی در روشنفکری ایران
نویسنده: جواد طباطبایی/ سیاستنامه
📝مُعَرِف و مُنَقِد: رضا کدخدازاده
4️⃣جامعه کوتاه مدت
نویسنده: همایون کاتوزیان/ بخارا
📝مُعَرِف و مُنَقِد: علیرضا طایران
5️⃣آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا/ کیان
نویسنده: مهدی بازرگان
📝مُعَرِف و مُنَقِد: مصطفی مهرآئین
6️⃣ایدئولوژیک شدن سنت
نویسنده: داریوش شایگان/ کیان
📝مُعَرِف و مُنَقِد: احمد بستانی
7️⃣زمینههای فروپاشی رژیمهای غیردموکراتیک
نویسنده: حسین بشیریه/ ناقد
📝مُعَرِف و مُنَقِد: ابوالفضل دلاوری
8️⃣تاریخ اندیشههای سیاسی در قرن بیستم
نویسنده: حسین بشیریه/ اطلاعات سیاسی و اقتصادی
📝مُعَرِف و مُنَقِد: مختار نوری
9️⃣ایرانشهری و مساله ایران
نویسنده: داود فیرحی/ دولتپژوهی
📝مُعَرِف و مُنَقِد: محمدعلی حسینیزاده
0️⃣1️⃣تقریر حقیقت و تقلیل مرارت
نویسنده: مصطفی ملکیان/ آفتاب
📝مُعَرِف و مُنَقِد: طیبه محمدی کیا
1️⃣1️⃣تاملی درباره ایران
نویسنده جواد طباطبایی/ ناقد
📝مُعَرِف و مُنَقِد: موسی اکرمی
2️⃣1️⃣فرایند عرفی شدن فقه شیعی
نویسنده: سعید حجاریان/ کیان
📝مُعَرِف و مُنَقِد: علی اشرف فتحی
3️⃣1️⃣صراطهای مستقیم
نویسنده عبدالکریم سروش/ کیان
📝مُعَرِف و مُنَقِد: حسن یوسفی اشکوری
4️⃣1️⃣استعارههای دولت در فقه سیاسی
نویسنده: داود فیرحی/ دانشکده حقوق
📝مُعَرِف و مُنَقِد: عبدالمجید مبلغی
5️⃣1️⃣محمد؛ راوی رؤیاهای رسولانه
نویسنده: عبدالکریم سروش/ جرس
▫️علاوه بر مدخلهایی که درباره این پانزده مقاله در پرونده ویژه سیاستنامه به رشته تحریر درآمده، مدخلی نیز درباره هشت نسل از مقالات و مجلات ایرانی به قلم مقصود فراستخواه به عنوان پیشدرآمدی بر این پرونده ویژه منتشر شده است.
📮 سیاستنامه نوروزی را میتوانید از طریق این لینک تهیه کنید: هممیهن
@goftemaann🦉
Forwarded from شالتله (عباس زندباف نشاط)
امروز صبح پدرم را خواب دیدم. رفته بودم قبرستانی انزلی سری به اهل قبور بزنم. اول از همه هم میخواستم به سراغ خودش بروم. اما چند قدم بیشتر درون قبرستانی پیش نرفته بودم که دیدم خودش درون کورهراهی منتظرم است. کت شلوار پوشیده بود. صورت و دستهایاش خاکآلود بود. علت را پرسیدم. گفت تصادف کرده است. بعد اشاره کرد به پیکان نخودی رنگی که چند قدم جلوتر بود. پیکان را شناختم. پیکان خودمان بود. دبیرستانی که بودم خریده بود. صندوق عقب آن حسابی مچاله شده بود. به سوی پیکان که میرفتیم زد روی شانهام و گفت آن دنیا صافکاری پیدا نمیشود ناچار برگشته است این دنیا ماشین را تعمیر کند و برگردد. گفتم صافکار ماهری در نظامآباد سراغ دارم. گفت وقت ندارد تا تهران بیاید و میرود سراغ دوستش کوجیبهمن لابد صافکار ماهر سراغ دارد.
Forwarded from مصطفی فقیهی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹در پی دعوت برنامهی «جامجم» (شبکهی اول تلویزیون)، صرفاً جهت بیان دغدغههای حقیقی مردم، در این برنامه حاضر شدم که بخش کوتاهی از آن را میبینید:
🔹- به مردم میگویند رأی دهید، مگر مسئولان برای معیشت مردم، کوچکترین اهمیتی قائلند؟
🔹- مردم رأی دهند؟ به کی؟ برای رفعفیلترینگ به #قالیباف رأی دهند؟ برای برچیدن قانون #حجاب به #مطهری؟ برای رفع تحریمها به سینهچاکان #جلیلی؟ برای رفع مشکلات معیشتی به کسانی که افزایش قیمت ارز، برایشان کوچکترین اهمیتی ندارد؟
🔹- چرا در «مجلس خبرگان» مشکل بدیهی «تعارض منافع» میان نظارتکننده و نظارتشونده را حل نمیکنند؟
🔹- تنور انتخابات گرم است اما در ستادهای خودشان
@mostafafaghihi
🔹- به مردم میگویند رأی دهید، مگر مسئولان برای معیشت مردم، کوچکترین اهمیتی قائلند؟
🔹- مردم رأی دهند؟ به کی؟ برای رفعفیلترینگ به #قالیباف رأی دهند؟ برای برچیدن قانون #حجاب به #مطهری؟ برای رفع تحریمها به سینهچاکان #جلیلی؟ برای رفع مشکلات معیشتی به کسانی که افزایش قیمت ارز، برایشان کوچکترین اهمیتی ندارد؟
🔹- چرا در «مجلس خبرگان» مشکل بدیهی «تعارض منافع» میان نظارتکننده و نظارتشونده را حل نمیکنند؟
🔹- تنور انتخابات گرم است اما در ستادهای خودشان
@mostafafaghihi
Forwarded from تفکر
تحریم انتخابات اقتدارگرایان؛
موثر به شرط یکپارچگی مخالفان
آندریاس شِدلر
حکومتهای اقتدارگرا با عدمقطعیت در بقای خویش دست به گریباناند و برای برآمدن از پس این عدمقطعیت، به نهادهایی مانند انتخابات تن دادهاند، انتخاباتی دستکاری شده که آزاد و رقابتی نیست. تحریم، همواره یکی از سیاستهای مخالفان در برابر چنین انتخاباتهایی بوده است. آیا این سیاست در جهت خواستههای مخالفان نتیجهبخش است؟
آندریاس شِدلر از محققان جریانساز در زمینهی مطالعه بر روی حکومتهای اقتدارگرا در کتاب مهمش با عنوان سیاست عدمقطعیت، حفظ و براندازی اقتدارگراییهای انتخاباتی به بررسی دادههای ۱۹۴ انتخابات در حکومتهای اقتدارگرا در فاصلهی ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۲ پرداخته است.
وقتی احزاب مخالف انتخابات اقتدارگرایان را تحریم میکنند، یا دموکراتهایی اصیل به نظر میآیند یا رقبای ضعیفی که عذر میآورند. وقتی در عین اعتراض به انتخابات در آن مشارکت میکنند، به نظر میرسد که صادق نیستند. و وقتی بدون اعتراض مشارکت میکنند عاجز به نظر میآیند.
شدلر میگوید واقعیت آن است که اگر مخالفان بخواهند اصول عقل ابزاری را رعایت کنند نباید وارد بازیای شوند که محکومند در آن ببازند. چرا باید وارد سیرک انتخابات اقتدارگرا شوند و نقش دلقک را بازی کنند و شاه را بخندانند؟
مخالفانی که وارد این بازی میشوند حساب میکنند که شاید بتوانند از ابهامهای ساختاری چنین انتخاباتی استفاده کنند و در نهایت بازی نامتقارن انتخابات را به رقابتی آزاد و منصفانه تغییر دهند. به عقیدهی شدلر چنین انتظاراتی اغلب بیهوده و دور از دسترس از آب درآمده است.
البته شرکت در انتخابات اقتدارگرایان میتواند بهرههای مشخص و کوتاهمدتی برای نیروهای مخالف داشته باشد؛
مانند اینکه در فرصت انتخابات خود را به عموم بشناسانند، یا از مزایای مالی و مناسب حکومتی استفاده کنند. تحریم انتخابات به معنای از دست دادن این منافع مادی و ملموس است، و در عین حال چشمانداز نتایج بلندمدت تحریم نیز انتزاعی و نامطمئن است.
دستاورد مشخصی که تحریم میتواند برای مخالفان داشته باشد این است که در همان بازی انتخاباتی که حاکم میخواهد ادای دموکراسی درآورد، هزینهی عدم مشروعیت را به او تحمیل کنند. اغلب مشخص نیست مشروعیتزدایی چه هزینههایی به زمامداران تحمیل میکند، اما معلوم است که باعث از دسترفتن چه فرصتهایی برای تحریمکنندگان میشود. این هزینه و فایده برای مخالفان به راحتی قابل مقایسه نیست. به این ترتیب تصمیم به تحریم به دلیل عدمقطعیت و ابهامهایی که دارد اغلب تبدیل به دوراهی سخت و دردناکی میشود.
هزینههایی که مخالفان با تحریم انتخابات اقتدارگرایان متحمل میشوند اغلب میتواند سنگین باشد، اما از سوی دیگر با تحریم برای خود اعتبار میخرند و آن را تبدیل به عمل سیاسی شجاعانهای میکنند که زمینهی گفتگو با مردم را برایشان فراهم میکند.
محققان پیش از شدلر بر سر تأثیر تحریم انتخابات اقتدارگرایان بر نهادها اختلاف نظر داشتهاند؛ برخی معتقدند که مشارکت به برقراری دموکراسی کمک میکند و برخی به این نتیجه رسیدهاند که تحریم موجب اصلاح و دموکراتیزاسیون میشود. پژوهش دادهمحور شدلر اما با بررسی الگوهای ارتباط میان تحریم مخالفان و مسیری که حکومت پس از آن طی میکند، به یک معنا هر دو نتیجه را تأیید میکند.
شدلر میگوید فرآیند دموکراتیک شدن در نظامهای اقتدارگرای رقابتی گاه میتواند ناشی از مشارکت بالای مخالفان در انتخابات باشد، و گاه ناشی از تحریم گستردهی انتخابات. نکته اما اینجاست که تحریم انتخابات وقتی کلی و به صورت منسجم و گسترده بوده موثر واقع شده است. تحریم جزئی بیشتر موجب تقویب اقتدارگرایی و تثبیت وضع موجود شده است.
آنچه در موفقیت مخالفان تعیینکننده است ماهیت گزینهی انتخابی (یعنی گزینهی مشارکت یا گزینهی تحریم) نیست بلکه هماهنگی در تصمیمگیری است؛ مهم این است که هر کاری میکنند به صورت یکدست و منسجم با هم بکنند. در ۶۰درصد مواردی که مخالفان به صورت متحد انتخابات را کاملا تحریم کردهاند، پس از تحریم نوعی گشایش در اقتدارگراییهای مسلط رخ داده است.
از قضا نظامهای اقتدارگرا مشکل چندانی با تحریمهای جزئی و ناقص ندارند، وضعیتی که برخی نیروهای مخالف مشارکت میکنند و برخی تحریم. دردسر اصلی این نظامها وقتی است که مخالفان به صورت متحد و منسجم انتخابات را تحریم میکنند، برای همین هم این نظامهای اقتدارگرا تمام تلاش خود را میکنند تا در صفوف مخالفان تفرقه بیاندازند و کاری کنند تا برخی نیروهای اپوزیسیون از تصمیم تحریم تبعیت نکنند و به این ترتیب انسجام و اتحاد مخالفان را بههم بزنند.
@Tafakkor
موثر به شرط یکپارچگی مخالفان
آندریاس شِدلر
حکومتهای اقتدارگرا با عدمقطعیت در بقای خویش دست به گریباناند و برای برآمدن از پس این عدمقطعیت، به نهادهایی مانند انتخابات تن دادهاند، انتخاباتی دستکاری شده که آزاد و رقابتی نیست. تحریم، همواره یکی از سیاستهای مخالفان در برابر چنین انتخاباتهایی بوده است. آیا این سیاست در جهت خواستههای مخالفان نتیجهبخش است؟
آندریاس شِدلر از محققان جریانساز در زمینهی مطالعه بر روی حکومتهای اقتدارگرا در کتاب مهمش با عنوان سیاست عدمقطعیت، حفظ و براندازی اقتدارگراییهای انتخاباتی به بررسی دادههای ۱۹۴ انتخابات در حکومتهای اقتدارگرا در فاصلهی ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۲ پرداخته است.
وقتی احزاب مخالف انتخابات اقتدارگرایان را تحریم میکنند، یا دموکراتهایی اصیل به نظر میآیند یا رقبای ضعیفی که عذر میآورند. وقتی در عین اعتراض به انتخابات در آن مشارکت میکنند، به نظر میرسد که صادق نیستند. و وقتی بدون اعتراض مشارکت میکنند عاجز به نظر میآیند.
شدلر میگوید واقعیت آن است که اگر مخالفان بخواهند اصول عقل ابزاری را رعایت کنند نباید وارد بازیای شوند که محکومند در آن ببازند. چرا باید وارد سیرک انتخابات اقتدارگرا شوند و نقش دلقک را بازی کنند و شاه را بخندانند؟
مخالفانی که وارد این بازی میشوند حساب میکنند که شاید بتوانند از ابهامهای ساختاری چنین انتخاباتی استفاده کنند و در نهایت بازی نامتقارن انتخابات را به رقابتی آزاد و منصفانه تغییر دهند. به عقیدهی شدلر چنین انتظاراتی اغلب بیهوده و دور از دسترس از آب درآمده است.
البته شرکت در انتخابات اقتدارگرایان میتواند بهرههای مشخص و کوتاهمدتی برای نیروهای مخالف داشته باشد؛
مانند اینکه در فرصت انتخابات خود را به عموم بشناسانند، یا از مزایای مالی و مناسب حکومتی استفاده کنند. تحریم انتخابات به معنای از دست دادن این منافع مادی و ملموس است، و در عین حال چشمانداز نتایج بلندمدت تحریم نیز انتزاعی و نامطمئن است.
دستاورد مشخصی که تحریم میتواند برای مخالفان داشته باشد این است که در همان بازی انتخاباتی که حاکم میخواهد ادای دموکراسی درآورد، هزینهی عدم مشروعیت را به او تحمیل کنند. اغلب مشخص نیست مشروعیتزدایی چه هزینههایی به زمامداران تحمیل میکند، اما معلوم است که باعث از دسترفتن چه فرصتهایی برای تحریمکنندگان میشود. این هزینه و فایده برای مخالفان به راحتی قابل مقایسه نیست. به این ترتیب تصمیم به تحریم به دلیل عدمقطعیت و ابهامهایی که دارد اغلب تبدیل به دوراهی سخت و دردناکی میشود.
هزینههایی که مخالفان با تحریم انتخابات اقتدارگرایان متحمل میشوند اغلب میتواند سنگین باشد، اما از سوی دیگر با تحریم برای خود اعتبار میخرند و آن را تبدیل به عمل سیاسی شجاعانهای میکنند که زمینهی گفتگو با مردم را برایشان فراهم میکند.
محققان پیش از شدلر بر سر تأثیر تحریم انتخابات اقتدارگرایان بر نهادها اختلاف نظر داشتهاند؛ برخی معتقدند که مشارکت به برقراری دموکراسی کمک میکند و برخی به این نتیجه رسیدهاند که تحریم موجب اصلاح و دموکراتیزاسیون میشود. پژوهش دادهمحور شدلر اما با بررسی الگوهای ارتباط میان تحریم مخالفان و مسیری که حکومت پس از آن طی میکند، به یک معنا هر دو نتیجه را تأیید میکند.
شدلر میگوید فرآیند دموکراتیک شدن در نظامهای اقتدارگرای رقابتی گاه میتواند ناشی از مشارکت بالای مخالفان در انتخابات باشد، و گاه ناشی از تحریم گستردهی انتخابات. نکته اما اینجاست که تحریم انتخابات وقتی کلی و به صورت منسجم و گسترده بوده موثر واقع شده است. تحریم جزئی بیشتر موجب تقویب اقتدارگرایی و تثبیت وضع موجود شده است.
آنچه در موفقیت مخالفان تعیینکننده است ماهیت گزینهی انتخابی (یعنی گزینهی مشارکت یا گزینهی تحریم) نیست بلکه هماهنگی در تصمیمگیری است؛ مهم این است که هر کاری میکنند به صورت یکدست و منسجم با هم بکنند. در ۶۰درصد مواردی که مخالفان به صورت متحد انتخابات را کاملا تحریم کردهاند، پس از تحریم نوعی گشایش در اقتدارگراییهای مسلط رخ داده است.
از قضا نظامهای اقتدارگرا مشکل چندانی با تحریمهای جزئی و ناقص ندارند، وضعیتی که برخی نیروهای مخالف مشارکت میکنند و برخی تحریم. دردسر اصلی این نظامها وقتی است که مخالفان به صورت متحد و منسجم انتخابات را تحریم میکنند، برای همین هم این نظامهای اقتدارگرا تمام تلاش خود را میکنند تا در صفوف مخالفان تفرقه بیاندازند و کاری کنند تا برخی نیروهای اپوزیسیون از تصمیم تحریم تبعیت نکنند و به این ترتیب انسجام و اتحاد مخالفان را بههم بزنند.
@Tafakkor
Forwarded from احمد میدری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️مسئولیت اتاقهای بازرگانی در برابر فسادهای دبش
🔹 احمد میدری اقتصاددان در همایش مسئولیت اجتماعی شرکتی؛ فرهنگسازی و سیاستگذاری مشارکت محور به نقد عملکرد شرکتها در ایران در حوزه مسئولیت اجتماعی پرداخت و تاکید کرد آنچه در ایران به عنوان مسئولیت اجتماعی شرکتها از آن صحبت میشود با آنچه در دنیا هست تفاوت دارد.
🔹میدری با اشاره به اینکه باید اتاق ها جلوی فسادهای تشکل ها را بگیرند، گفت: اگر مارک زاکربرگ در کنگره از مردم آمریکا معذرت خواهی میکند به این دلیل است که جامعه آمریکا جامعه خودتنظیمگر است و بر همین اساس کنگره را تحت فشار قرار داده، وگرنه هیچ نماینده مجلسی و هیچ رئیس جمهوری توان ایستادن در مقابل زاگربرگ را نداشت.
🔹 به باور میدری راه حل جلوگیری از فسادهای همچون فساد دبش قدرتمند شدن اتاقهای بازرگانی است که در درون خود مانع دریافت ارز 28 هزار و 500 تومانی توسط زیرمجموعهاش شود و از طرفی دولت را مجاب کند تا قانون را اصلاح کند.
@ecoiran_webtv
@meidari
🔹 احمد میدری اقتصاددان در همایش مسئولیت اجتماعی شرکتی؛ فرهنگسازی و سیاستگذاری مشارکت محور به نقد عملکرد شرکتها در ایران در حوزه مسئولیت اجتماعی پرداخت و تاکید کرد آنچه در ایران به عنوان مسئولیت اجتماعی شرکتها از آن صحبت میشود با آنچه در دنیا هست تفاوت دارد.
🔹میدری با اشاره به اینکه باید اتاق ها جلوی فسادهای تشکل ها را بگیرند، گفت: اگر مارک زاکربرگ در کنگره از مردم آمریکا معذرت خواهی میکند به این دلیل است که جامعه آمریکا جامعه خودتنظیمگر است و بر همین اساس کنگره را تحت فشار قرار داده، وگرنه هیچ نماینده مجلسی و هیچ رئیس جمهوری توان ایستادن در مقابل زاگربرگ را نداشت.
🔹 به باور میدری راه حل جلوگیری از فسادهای همچون فساد دبش قدرتمند شدن اتاقهای بازرگانی است که در درون خود مانع دریافت ارز 28 هزار و 500 تومانی توسط زیرمجموعهاش شود و از طرفی دولت را مجاب کند تا قانون را اصلاح کند.
@ecoiran_webtv
@meidari
Forwarded from انتخاب برتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه (Kambiz Norouzi)
🔴زور بجای معنا
بی محتواترین وبی هویت ترین انتخابات ۴۵ سال گذشته در پیش است.
انحصار حق نمایندگی برای یک جریان خاص به حد اعلا رسیدهاست.
کسانی که نامزد شده اند، تقریباً در سراسر ایران، هیچ حرف و برنامهای حتی در حد شعارهای توخالی ادوار گذشته ندارند. می خواهند چه کنند؟ کسی می داند؟
در بین خودشان نزاعی سخت بر سر تقسیم کرسی های مجلس جاری است، مانند غنائم جنگی. اما اصلاً حرف و سخنی در میان نیست. نورسیدههای نوکیسه ادعای میدانداری دارند. فضیلتی پیدا نیست.
اقتصاد، جامعه، فرهنگ، روابط بین الملل، محیط زیست، در بحرانی ترین شرایط است.
اینها که با ظاهر " این منم طاووس علیین شده" دست تمنا برای رأی مردم دراز کرده اند هیچ حرفی ندارند که بزنند و نمی زنند. هیچ معنا و محتوایی در این انتخابات دیده نمی شود الا اینکه یک جریان خاص به آرامی زیر پوست قدرت در حال رشد است و میخواهد کار را به نفع خودش یکسره کند. جریانی که اصلاً اعتباری برای رأی مردم قائل نیست. جمهوریت را قبول ندارد. مردم را فقط مکلف به تبعیت و تقلید می داند و آنها را چیزی در حد رعیت می شمارد، کمترین اعتقادی به آزادی ندارد و اقتدار تمام عیار را حق قطعی خود دانسته و مشروعیت را صرفاً از آن خود می داند و این اختیار را برای خود قائل است که برای حفظ و توسعه قدرت به هر کار غیرقانونی هم دست بزند و در امنیت کامل به کسی هم جواب ندهد و قانون اساسی را چنان بخواند که قانون اساسی به کل منتفی میکند..
جریانی که فقط وقتی میتواند پیروز شود که تمام اعضای تیم رقیب قبل از شروع بازی اخراج شده باشند و فوقش چند توپ جمع کن باقی مانده باشند. اما خیلی زود خودشان میشوند رقیب خودشان و کمر به اخراج همدیگر میبندند.
وقتی زور را به تنها قاعده بازی تبدیل میکنید، پایانی برای ستیز میان خودتان هم نخواهد بود. آسیاب به نوبت.
مهمتر این است که در هر ستیز میدان ستیز است که ویران میشود. ابن میدان نامش ایران است.
https://hottg.com/kambiznouroozi
بی محتواترین وبی هویت ترین انتخابات ۴۵ سال گذشته در پیش است.
انحصار حق نمایندگی برای یک جریان خاص به حد اعلا رسیدهاست.
کسانی که نامزد شده اند، تقریباً در سراسر ایران، هیچ حرف و برنامهای حتی در حد شعارهای توخالی ادوار گذشته ندارند. می خواهند چه کنند؟ کسی می داند؟
در بین خودشان نزاعی سخت بر سر تقسیم کرسی های مجلس جاری است، مانند غنائم جنگی. اما اصلاً حرف و سخنی در میان نیست. نورسیدههای نوکیسه ادعای میدانداری دارند. فضیلتی پیدا نیست.
اقتصاد، جامعه، فرهنگ، روابط بین الملل، محیط زیست، در بحرانی ترین شرایط است.
اینها که با ظاهر " این منم طاووس علیین شده" دست تمنا برای رأی مردم دراز کرده اند هیچ حرفی ندارند که بزنند و نمی زنند. هیچ معنا و محتوایی در این انتخابات دیده نمی شود الا اینکه یک جریان خاص به آرامی زیر پوست قدرت در حال رشد است و میخواهد کار را به نفع خودش یکسره کند. جریانی که اصلاً اعتباری برای رأی مردم قائل نیست. جمهوریت را قبول ندارد. مردم را فقط مکلف به تبعیت و تقلید می داند و آنها را چیزی در حد رعیت می شمارد، کمترین اعتقادی به آزادی ندارد و اقتدار تمام عیار را حق قطعی خود دانسته و مشروعیت را صرفاً از آن خود می داند و این اختیار را برای خود قائل است که برای حفظ و توسعه قدرت به هر کار غیرقانونی هم دست بزند و در امنیت کامل به کسی هم جواب ندهد و قانون اساسی را چنان بخواند که قانون اساسی به کل منتفی میکند..
جریانی که فقط وقتی میتواند پیروز شود که تمام اعضای تیم رقیب قبل از شروع بازی اخراج شده باشند و فوقش چند توپ جمع کن باقی مانده باشند. اما خیلی زود خودشان میشوند رقیب خودشان و کمر به اخراج همدیگر میبندند.
وقتی زور را به تنها قاعده بازی تبدیل میکنید، پایانی برای ستیز میان خودتان هم نخواهد بود. آسیاب به نوبت.
مهمتر این است که در هر ستیز میدان ستیز است که ویران میشود. ابن میدان نامش ایران است.
https://hottg.com/kambiznouroozi
Telegram
کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه
تأملی در حقوق ، جامعه و فرهنگ | ارتباط با مدیر کانال @Knouroozi
Forwarded from شعر، فرهنگ و ادبیات
گفتگوی خواندنی هومان دوراندیش با ضیاء موحد دربارهٔ دروغها و اغراقهایی که حول محور شخصیت دکتر محمود حسابی در ایرانِ معاصر شکل گرفته است. (اینجا)
گفتگویی دیگر با رضا منصوری دربارهٔ دروغها و اغراقهایی که حول محور شخصیت دکتر محمود حسابی در ایرانِ معاصر شکل گرفته است. (اینجا)
و بالأخره پاسخِ بنیادِ پروفسور حسابی به انتقادات ضیاء موحد و رضا منصوری که چندان برای من قانعکننده نبود (اینجا)
📗شعر، فرهنگ و ادبیات
@mohsenahmadvandi
گفتگویی دیگر با رضا منصوری دربارهٔ دروغها و اغراقهایی که حول محور شخصیت دکتر محمود حسابی در ایرانِ معاصر شکل گرفته است. (اینجا)
و بالأخره پاسخِ بنیادِ پروفسور حسابی به انتقادات ضیاء موحد و رضا منصوری که چندان برای من قانعکننده نبود (اینجا)
📗شعر، فرهنگ و ادبیات
@mohsenahmadvandi
Forwarded from مدرسه علوم انسانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ الگوی غیرواقعی
➕می دونستید پرفسور حسابی ۳ بار در مسابقات دوچرخه سواری توردوفرانس با نمره عینک ۱۳.۵ شرکت کرده بودند و یه بارم پنجم شده بودند!!!!!
➕بعد از انقلاب، «پروفسور حسابی» یکی از مهمترین Role Modelهایی بود که توسط سیستم آموزشی و تربیتی تبلیغ میشد، به عنوان یک «دانشمند وطنپرست مسلمان ضد پهلوی». چهرهای که از او ترسیم میشد، تقریبا ربطی به «محمود حسابی» واقعی نداشت. او نه شاگرد انیشتین بود، نه دستاورد علمی مهمی داشت، نه در تأسیس دانشگاه تهران نقش خاصی ایفا کرد و نه حتی دشمن پهلوی بود. «محمود حسابی»، یک آکادمیسین و سیاستمدار معمولی به حساب میآمد، با خدماتی معمول در نظام اداری و آکادمیک. اما «پروفسور حسابی»، محصول سوداگری فرزندش و پروپاگاندای سیستمی ایدئولوژیک بود که به Role Model نیاز داشت، الگویی کاملا «ایرانی-اسلامی». کودک فقیری که با تلاش بیوقفه به انتهای درجات علوم جدید رسیده، اما همزمان مسلمانی معتقد و حافظ قرآن است و به سبب وطندوستی، موقعیتهای عالی خارج از ایران را رها کرده و به خدمت وطن مشغول شده، اگرچه با نظام مستقر (پهلوی)، مخالف بوده است.
🛜 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
➕می دونستید پرفسور حسابی ۳ بار در مسابقات دوچرخه سواری توردوفرانس با نمره عینک ۱۳.۵ شرکت کرده بودند و یه بارم پنجم شده بودند!!!!!
➕بعد از انقلاب، «پروفسور حسابی» یکی از مهمترین Role Modelهایی بود که توسط سیستم آموزشی و تربیتی تبلیغ میشد، به عنوان یک «دانشمند وطنپرست مسلمان ضد پهلوی». چهرهای که از او ترسیم میشد، تقریبا ربطی به «محمود حسابی» واقعی نداشت. او نه شاگرد انیشتین بود، نه دستاورد علمی مهمی داشت، نه در تأسیس دانشگاه تهران نقش خاصی ایفا کرد و نه حتی دشمن پهلوی بود. «محمود حسابی»، یک آکادمیسین و سیاستمدار معمولی به حساب میآمد، با خدماتی معمول در نظام اداری و آکادمیک. اما «پروفسور حسابی»، محصول سوداگری فرزندش و پروپاگاندای سیستمی ایدئولوژیک بود که به Role Model نیاز داشت، الگویی کاملا «ایرانی-اسلامی». کودک فقیری که با تلاش بیوقفه به انتهای درجات علوم جدید رسیده، اما همزمان مسلمانی معتقد و حافظ قرآن است و به سبب وطندوستی، موقعیتهای عالی خارج از ایران را رها کرده و به خدمت وطن مشغول شده، اگرچه با نظام مستقر (پهلوی)، مخالف بوده است.
🛜 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
این عکسی از اینشتاین و کورت گودل است. گودل در کنار ارسطو و گوتلب فرگه بزرگترین منطقدانان تاریخ به شمار میآیند.
دروغزنان وانمود میکنند که این عکس دکتر محمود حسابی در کنار اینشتاین است.
#هومن_پناهنده
@gashthaa
دروغزنان وانمود میکنند که این عکس دکتر محمود حسابی در کنار اینشتاین است.
#هومن_پناهنده
@gashthaa
Vatan
Yaghitabar-Attarchi
وطن ای گرامیتر از هرچه هست
تو مهمانسرا نیستی، خانهای
بمیرم! ولیکن نبینم که تو
لگدکوب اسبان بیگانهای
شعر و صدای علیاکبر یاغیتبار
آهنگ: عرفان عطارچی
تو مهمانسرا نیستی، خانهای
بمیرم! ولیکن نبینم که تو
لگدکوب اسبان بیگانهای
شعر و صدای علیاکبر یاغیتبار
آهنگ: عرفان عطارچی
Forwarded from پیام اقتصاد
"مراد از استبداد این است که شخص در کاری که محتاج و مستلزم مشورت باشد به راُی خود اکتفا کند. استبداد این است که یک نفر یا یک گروه در حقوق یک ملت هر نوع تصرفی که میخواهد بکند، و امور مربوط به یک مملکت را به میل خود بگرداند، بی آن که ترسی از بازخواست داشته باشد. استبداد عبارت است از مسلط بودن یک فرمانروا بر سر یک قوم، و تحکم کردن یک یا چند نفر بر تمام ساکنین یک مملکت و ایشان را بر خلاف میلشان به کاری واداشتن، و راُی و ارادهُ خود را مافوق راُی و ارادهُ عموم ملت شمردن."
از مقالهُ "آزادی مطبوعات" نوشتهُ مجتبی مینوی( برگرفته از کتاب مینوی بر گسترهُ ادبیات فارسی، ص ۷۹).
#هومن_پناهنده
@gashthaa
از مقالهُ "آزادی مطبوعات" نوشتهُ مجتبی مینوی( برگرفته از کتاب مینوی بر گسترهُ ادبیات فارسی، ص ۷۹).
#هومن_پناهنده
@gashthaa
Forwarded from دانشکده
آیا شفافیت همواره باعث بهبود عملکرد سیاستمداران میشود و به ارتقای کیفیت عملکرد حکومت میانجامد؟ آیا شفافیت در حکومتهای اقتدارگرا کارکردی مشابه حکومتهای دموکراتیک دارد؟ سه استاد و پژوهشگر علوم سیاسی در پژوهش جالبی نشان می دهند که در حکومتهای اقتدارگرا تأثیر شفافیت میتواند بسیار متفاوت از آنی باشد که انتظار میرود.
● دو فرضیه غالب در مطالعات مربوط به شفافیت وجود دارد: اول اینکه شفافیت نمایندگان را وادار میکند که برای انتخاب مجدد بهتر عمل کنند (فرض انگیزش). دوم اینکه اگر روند انتخابات شفاف باشد، رای دهندگان به اطلاعات مورد نیاز برای تشخیص نمایندگان نامطلوب و جایگزین کردن آنها با رقبایشان دسترسی دارند (فرض گزینش).
● در رژیمهای اقتدارگرای انتخاباتی، نمایندگان مردم هم باید برای محبوبیت و حفظ منافع خود به دنبال کسب حمایت مردم باشند و هم وفاداری خود را به حاکم ثابت کنند. حاکمان اقتدارگرا نیز همواره ترجیح میدهند که مردم شاهد همصدایی نمایندگان پارلمان با حکومت باشند تا نظام باثبات جلوه کند. در چنین شرایطی، نمایندگان از ترس اینکه اعلام عمومی فعالیتهایشان برایشان نزد مردم یا نزد حاکمان گران تمام شود، محتاطانه رفتار خواهند کرد.
● در فقدان شفافیت، نمایندگان برای حفظ رابطهی حسنه با حاکم و به امید ارتقاء به مناصب بالاتر از قواعد حاکم تخطی نمیکنند و همواره رفتاری با انتظارات او دارند. اما همزمان تلاش میکنند که حاکم را راهنمایی کنند و آنها را در جریان اولویتهای سیاستگذاری و مشکلات جامعه بگذارند تا جهت سیاستگذاریها به سمت ثبات نظام باشد.
● ممکن است نمایندگان در پشت درهای بسته توصیههایی را با لحن صریح و انتقادی بیان کنند و اطلاعات مفیدی را برای اصلاح روند حکمرانی ارائه دهند. این نوعی از تبادل فکر و اطلاعات بین رهبران و نمایندگان هم به نفع شهروندان است و هم منافع حکومت اقتدارگرا را تامین می کند. نمایندگان در ازای انجام چنین خدماتی به رهبران، پاداشهایی از قبیل اجازهی شرکت در انتخابات بعدی، و جذب طرحهای عمرانی به حوزهی انتخابیه خود و... دریافت میکنند.
● اما شفافیت جلسات پارلمان می تواند این مسیر تبادل فکر و اطلاعات را مسدود کند. با افزایش شفافیت ممکن است نمایندگان از بیان اطلاعات نگرانکننده و انتقادات صریح خودداری کنند، زیرا انتشار علنی انتقادات بر خلاف میل رهبران اقتدارگرا است که میخواهد تمام ارکان حکومت را متحد جلوه بدهد.
● نگرانی حاکمان برای ثبات حکومت موجب میشود که رفتار نمایندگان در محضر مردم را با دقت دنبال کنند و آنها را به سکوت در برابر مسائل حساس و نمایش حمایت از حکومت فرا بخوانند. به عبارت دیگر، شفافکردن فعالیت پارلمانهای اقتدارگرا در عین اینکه از یک سو بر فعالیتهای غیرقانونی نمایندگان نور میتاباند و ممکن است موجب پیشگیری از فساد شود، اما از طرف دیگر، ممکن است در عمل موجب ایجاد محدودیت برای فعالیتهای دیگری شود که به بقای حکومت، استمرار صلح، و رشد اقتصادی کمک میکنند.
● مالسکی و همکارانش برای تحقیق در مورد اثرات شفافیت بر پارلمانهای اقتدارگرا آزمایشی را در مورد رفتار نمایندگان پارلمان در نظام تکحزبی ویتنام انجام دادند. در این کشور، اجازهی نامزدشدن در انتخابات توسط شورای انتخاباتی استانی و تحت کنترل کمیته استانی حزب حاکم صادر میشود.
● نظام انتخاباتی ویتنام فرصت اعمال مکانیسمهای تشویق و تنبیه نمایندگان توسط حکومت را فراهم آورده است. بنابراین اولین تجربه شفافیت آرا و اظهار نظرهای نمایندگان بر مکانیسم تایید یا رد صلاحیت نمایندگان در انتخابات بعدی اثر گذاشت و رهبران نظام مخالفتهای – حالا علنیشده- نمایندگان با سیاستها و مدیران ارشد را معیار تنبیه آنها قراردادند.
شواهد ارائه شده نشان می دهند که حکومت مرکزی تلاش میکند با ارائهی فرصتهای بیشتر برای پیروزی در انتخابات بعدی همراهی نمایندگان را بخرد یا اگر نمایش مورد علاقهاش را ندادند تنبیهشان کند. یکی دیگر از تنبیهها این بود که آن دسته از نمایندگانی که در جلسات استماع از مقامات حکومت بازخواست کرده بودند در دور بعدی انتخابات مجبور شوند در حوزهی انتخابیهای رقابت کنند که احتمال پیروزیشان کم بود.
● شفافیت در نظام اقتدارگرایی چون ویتنام لزوماً به پاسخگویی بیشتر نمایندگان به رأیدهندگان منجر نمیشود و حتی ممکن است روند اقتدارگرایی را تقویت کند. شفافیت هم از جمله روالهایی است که تحقق آن در محیط دموکراتیک و غیردموکراتیک میتواند به نتایج متفاوتی بیانجامد.
چکیدهای از پژوهش مالسکی و همکارانش دربارهی نتایج خلاف انتظار شفافیت در حکومتهای اقتدارگرا را در زیر بخوانید:
https://daneshkadeh.org/hybrid-regimes/12575/
@Daneshkadeh_org
● دو فرضیه غالب در مطالعات مربوط به شفافیت وجود دارد: اول اینکه شفافیت نمایندگان را وادار میکند که برای انتخاب مجدد بهتر عمل کنند (فرض انگیزش). دوم اینکه اگر روند انتخابات شفاف باشد، رای دهندگان به اطلاعات مورد نیاز برای تشخیص نمایندگان نامطلوب و جایگزین کردن آنها با رقبایشان دسترسی دارند (فرض گزینش).
● در رژیمهای اقتدارگرای انتخاباتی، نمایندگان مردم هم باید برای محبوبیت و حفظ منافع خود به دنبال کسب حمایت مردم باشند و هم وفاداری خود را به حاکم ثابت کنند. حاکمان اقتدارگرا نیز همواره ترجیح میدهند که مردم شاهد همصدایی نمایندگان پارلمان با حکومت باشند تا نظام باثبات جلوه کند. در چنین شرایطی، نمایندگان از ترس اینکه اعلام عمومی فعالیتهایشان برایشان نزد مردم یا نزد حاکمان گران تمام شود، محتاطانه رفتار خواهند کرد.
● در فقدان شفافیت، نمایندگان برای حفظ رابطهی حسنه با حاکم و به امید ارتقاء به مناصب بالاتر از قواعد حاکم تخطی نمیکنند و همواره رفتاری با انتظارات او دارند. اما همزمان تلاش میکنند که حاکم را راهنمایی کنند و آنها را در جریان اولویتهای سیاستگذاری و مشکلات جامعه بگذارند تا جهت سیاستگذاریها به سمت ثبات نظام باشد.
● ممکن است نمایندگان در پشت درهای بسته توصیههایی را با لحن صریح و انتقادی بیان کنند و اطلاعات مفیدی را برای اصلاح روند حکمرانی ارائه دهند. این نوعی از تبادل فکر و اطلاعات بین رهبران و نمایندگان هم به نفع شهروندان است و هم منافع حکومت اقتدارگرا را تامین می کند. نمایندگان در ازای انجام چنین خدماتی به رهبران، پاداشهایی از قبیل اجازهی شرکت در انتخابات بعدی، و جذب طرحهای عمرانی به حوزهی انتخابیه خود و... دریافت میکنند.
● اما شفافیت جلسات پارلمان می تواند این مسیر تبادل فکر و اطلاعات را مسدود کند. با افزایش شفافیت ممکن است نمایندگان از بیان اطلاعات نگرانکننده و انتقادات صریح خودداری کنند، زیرا انتشار علنی انتقادات بر خلاف میل رهبران اقتدارگرا است که میخواهد تمام ارکان حکومت را متحد جلوه بدهد.
● نگرانی حاکمان برای ثبات حکومت موجب میشود که رفتار نمایندگان در محضر مردم را با دقت دنبال کنند و آنها را به سکوت در برابر مسائل حساس و نمایش حمایت از حکومت فرا بخوانند. به عبارت دیگر، شفافکردن فعالیت پارلمانهای اقتدارگرا در عین اینکه از یک سو بر فعالیتهای غیرقانونی نمایندگان نور میتاباند و ممکن است موجب پیشگیری از فساد شود، اما از طرف دیگر، ممکن است در عمل موجب ایجاد محدودیت برای فعالیتهای دیگری شود که به بقای حکومت، استمرار صلح، و رشد اقتصادی کمک میکنند.
● مالسکی و همکارانش برای تحقیق در مورد اثرات شفافیت بر پارلمانهای اقتدارگرا آزمایشی را در مورد رفتار نمایندگان پارلمان در نظام تکحزبی ویتنام انجام دادند. در این کشور، اجازهی نامزدشدن در انتخابات توسط شورای انتخاباتی استانی و تحت کنترل کمیته استانی حزب حاکم صادر میشود.
● نظام انتخاباتی ویتنام فرصت اعمال مکانیسمهای تشویق و تنبیه نمایندگان توسط حکومت را فراهم آورده است. بنابراین اولین تجربه شفافیت آرا و اظهار نظرهای نمایندگان بر مکانیسم تایید یا رد صلاحیت نمایندگان در انتخابات بعدی اثر گذاشت و رهبران نظام مخالفتهای – حالا علنیشده- نمایندگان با سیاستها و مدیران ارشد را معیار تنبیه آنها قراردادند.
شواهد ارائه شده نشان می دهند که حکومت مرکزی تلاش میکند با ارائهی فرصتهای بیشتر برای پیروزی در انتخابات بعدی همراهی نمایندگان را بخرد یا اگر نمایش مورد علاقهاش را ندادند تنبیهشان کند. یکی دیگر از تنبیهها این بود که آن دسته از نمایندگانی که در جلسات استماع از مقامات حکومت بازخواست کرده بودند در دور بعدی انتخابات مجبور شوند در حوزهی انتخابیهای رقابت کنند که احتمال پیروزیشان کم بود.
● شفافیت در نظام اقتدارگرایی چون ویتنام لزوماً به پاسخگویی بیشتر نمایندگان به رأیدهندگان منجر نمیشود و حتی ممکن است روند اقتدارگرایی را تقویت کند. شفافیت هم از جمله روالهایی است که تحقق آن در محیط دموکراتیک و غیردموکراتیک میتواند به نتایج متفاوتی بیانجامد.
چکیدهای از پژوهش مالسکی و همکارانش دربارهی نتایج خلاف انتظار شفافیت در حکومتهای اقتدارگرا را در زیر بخوانید:
https://daneshkadeh.org/hybrid-regimes/12575/
@Daneshkadeh_org
دانشکده | چکیده بحثهای دانشگاهی و تجربههای جهانی دربارهی مسایل محلی
وقتی شفافیت هم به خدمت اقتدارگرایی در میآید | دانشکده
شفافیت در نظام اقتدارگرا لزوماً به پاسخگویی بیشتر نمایندگان به رأیدهندگان منجر نمیشود و حتی ممکن است روند اقتدارگرایی را تقویت کند. این هم نمونهی دیگری است از روالهایی که در زمینهی دموکراتیک و غیردموکراتیک به نتایج کاملاً متفاوتی میانجامند |
Forwarded from کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه (Kambiz Norouzi)
🔴ادامه لغو کنسرت و توسعه زور
لغو کنسرت علیرضا قربانی در اصفهان فاقد هر مستند قانونی است. کسانی که این کنسرت را لغو کردهاند فقط به زور اتکا دارند نه قانون.
نظام اجرایی خود را مکلف به تمکین به قانون نمیداند.
گفته شده است لغو کنسرت به دلیل حضور نوازنده زن در ارکستر بوده است. هیچ قانون یا فتوای شرعی وجود ندارد که منعی برای حضور زنان در ارکسترها ایجاد کرده باشد. گروه کوچک ولی پر زوری مدام با تجاوز به حقوق ملت در پی آن است که سلیقه گروهی خود را به جامعه تحمیل کند.
دولت هم نه فقط از این زور تمکین میکند بلکه چه بسا با همراهی با این سلیقه گروهی نقض حقوق ملت را مباح میکند.
توسعه زور بجای به امری روزمره بدل شده است که تار و پود جامعه را از هم میگسلد.
#لغو_کنسرت
#علیرضا_قربانی
#اصفهان
#زن
#حقوق_ملت
#نقض_قانون
#زور
https://hottg.com/kambiznouroozi
لغو کنسرت علیرضا قربانی در اصفهان فاقد هر مستند قانونی است. کسانی که این کنسرت را لغو کردهاند فقط به زور اتکا دارند نه قانون.
نظام اجرایی خود را مکلف به تمکین به قانون نمیداند.
گفته شده است لغو کنسرت به دلیل حضور نوازنده زن در ارکستر بوده است. هیچ قانون یا فتوای شرعی وجود ندارد که منعی برای حضور زنان در ارکسترها ایجاد کرده باشد. گروه کوچک ولی پر زوری مدام با تجاوز به حقوق ملت در پی آن است که سلیقه گروهی خود را به جامعه تحمیل کند.
دولت هم نه فقط از این زور تمکین میکند بلکه چه بسا با همراهی با این سلیقه گروهی نقض حقوق ملت را مباح میکند.
توسعه زور بجای به امری روزمره بدل شده است که تار و پود جامعه را از هم میگسلد.
#لغو_کنسرت
#علیرضا_قربانی
#اصفهان
#زن
#حقوق_ملت
#نقض_قانون
#زور
https://hottg.com/kambiznouroozi
Telegram
کامبیز نوروزی-حقوق و جامعه
تأملی در حقوق ، جامعه و فرهنگ | ارتباط با مدیر کانال @Knouroozi
HTML Embed Code: