🔻 صحنه فعلی ما کربلا نخواهد بود
✍ روحالله عابدینی
در فضای فعلی کشور، تحلیلهای میدانی و به ویژه نظامی غلبه نسبتا مطلقی دارد. این اتفاق گرچه تا حدودی طبیعی است، اما به نظر میرسد به دلیل فاصله فناوری نظامی ما نسبت به امریکا و اسرائیل، نوعی نگرانی، و در نتیجه انفعال را در بین برخی نخبگان به وجود آورده است. این انفعال تا جایی پیش رفته که در هنگامه جنگ، پیشنهادهای راهبردی آنها به مواردی از جمله کشاندن چین و روسیه به جنگ، ساخت سلاح اتمی، بستن تنگه هرمز و ... ختم میشود. در زمان آتشبس نیز، بحث لبنانیزه شدن ایران را مطرح میکنند. این افراد معتقدند که گرچه اکنون نیز دیر شده، ولی اندک فرصتی باقی است تا با پیگیری راهبردهای صحیح، از سرنوشتی همچون حماس (از بین رفتن زندگی عادی) یا حزبالله (عدم توان مقابله با اسرائل) و حتی سقوط نظام و تجزیه ایران جلوگیری کنیم.
به نظر میرسد این نوع نگرانی، ریشه در دو مدل نگاه الهیاتی اشتباه دارد.
در نگاه اول، گویی جبهه حق، ممکن است به خاطر غلبه تکنولوژیک دشمن (و نه ضعف ایمان) کاملا شکست خورده و صحنه کربلا برای آنها رقم بخورد. در این حالت هم خدای متعال کار با صحنه ندارد و صرفا نظارهگر است! .
این در حالی است که اتفاقا با رجوع به مبانی دینی و به ویژه قرآن کریم، درمییابیم که وعدههای نصرت الهی، اتفاقا در مواقع برتری و غلبه ظاهری دشمن به مومنان رسیده است و هیچ شکستی در مسیر تقابل جبهه حق و باطل نبوده که به خاطر کمبود امکانات یا اشتباهات نظامی و تاکتیکی رقم خورده باشد. حتی در جنگی مثل احد، که روایت تاریخی، علت شکست را رها کردن تنگه توسط مومنین میداند، روایت قرآن به گونهای است که نشان میدهد این شکست، ناشی از سستی و ضعف ایمان مومنین و به عبارت دیگر، دنیاطلبی آنها بوده است! وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ ٱللَّهُ وَعْدَهُۥٓ إِذْ تَحُسُّونَهُم بِإِذْنِهِۦۖ حَتَّىٰٓ إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَٰزَعْتُمْ فِي ٱلْأَمْرِ وَعَصَيْتُم مِّنۢ بَعْدِ مَآ أَرَىٰكُم مَّا تُحِبُّونَۚ مِنكُم مَّن يُرِيدُ ٱلدُّنْيَا وَمِنكُم مَّن يُرِيدُ ٱلْأٓخِرَةَۚ...
در مقابل و در نگاه دوم، شاهد آن هستیم که اتفاقا غلبه دشمن به خاطر برتری تکنولوژیکی را درست نمیداند، اما معتقد است که امکان دارد مومنین پس از پیروزیهای پی در پی، در آخرین نبرد با دشمن، به خاطر سهلانگاری و حتی ضعف ایمان خود طوری شکست بخورند که همه دستاوردهای قبلی به باد رود و حادثه کربلا رقم بخورد ! برای این گروه، گزاره " عاقبت به خیری (یا به شری) میتواند در انتهای عمر و صرفا با یک تصمیم لحظه آخری عوض شود " بسیار پررنگ و در نگاه الهیاتی آنها بسیار اثرگذار است.
این نگاه نیز، با آنکه نسبت به نگاه قبلی جلوتر است، درست نیست. زیرا روایت قرآن از جریان حق، یک روایت متصل و به هم پیوسته است که روند صعودی خود را طی میکند و در نهایت به نتیجه میرسد: وَمَثَلُهُمْ فِي ٱلْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْـَٔهُۥ فَـَٔازَرَهُۥ فَٱسْتَغْلَظَ فَٱسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ يُعْجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلْكُفَّارَۗ. این طور نیست که با غفلتی ناگهانی و لحظه آخری، همه داشتهها از بین برود و جامعه ایمانی به زمان قبل از قیام خود (یا حتی بدتر از آن) برگردد. به عبارت دیگر، سعادت و شقاوت قوم در یک روند بلندمدت و تدریجی اتفاق میافتد. اگر در این مسیر، کوتاهی مومنین نیز رخ دهد، نهایتا شکست احد را رقم میزند و نه حادثه کربلا را. در شکست احد، جامعه ایمانی به درون خود بازگشته و مشکلات خودش را اصلاح میکند تا در تقابل بعدی (مثل احزاب)، بر دشمن غلبه پیدا کند. اما شکست کربلا یعنی از دست دادن همه داشتهها و عدم امکان جبران برای جامعه مومنین. اما اگر مومنین دنیاطلب شوند، به تدریج و در طول زمان طولانی (و نه ناگهانی) افول خواهند کرد تا در نقطه نهایی، به طور کامل از جریان انبیاء خارج شوند. برای نمونه، میتوان به تاریخ اهلکتاب اشاره کرد. با اینکه این قوم بعد از پیروزی بر فرعون، انواع انحرافات و سستیها (مثل گوسالهپرستی، عدم پذیرش قتال با دشمن و ...) را مرتکب شدند، اما همچنان جبهه حق بودند و انبیاء الهی برای هدایت همین مردم مبعوث میشدند.
نتیجه آنکه، با توجه به سابقه درخشان ملت ایران در تقابل با جبهه باطل، شرایط فعلی به هیچ وجه امکان رسیدن به واقعه کربلا را ندارد. بلکه نهایتا اگر شکستی باشد (که آن هم با توجه به شواهد موجود قابل پذیرش نیست)، شکست احد است که اتفاقا باعث رشد مومنین و اصلاح ضعفهایشان میشود.
🌐 مرکز گام | @gamcenter_ir
>>Click here to continue<<