Create: Update:
قلب یا دل؟
۱- گاهی برخی از نمادهای گرافیکی به قدری تکراری، نخنما وگاه آزاردهنده میشوند که ترجیح میدهیم در محصولاتی مثل پُستر و جلد کتاب، سراغشان نرویم، یکی از این نمادها همان دل یا قلب معروف است که بسیار بسیار تکراری ست. من هم ترجیح میدهم کمتر از این نماد استفاده کنم اما در ترجمهٔ تصویری گاهی ناگزیریم به استفاده از آن که نماد عشق است. یاد حافظ میافتم که میگوید: «یک قصه نیست غم عشق، این عجب/ کز هر زبان که می شنوم نامکرر است» پس می شود این واژه (نماد) را به بکار برد اما طوری که غیرتکراری باشد.
۲- ادعایی ندارم در طراحی نامکرر این نماد اما تلاشهایی داشتهام که برخی از آنها را اینجا به شما پیشکش میکنم: در صفحه نخست از بوسهٔ دو قلاب جا رختی یا چوب لباسی قلبی ایجاد شده که پارچهٔ حریر زنانه، آنها را به یگانگی برده است. در صفحهٔ بعد طوفانی که پنجرههای ملال و تکرار را به هم ریخته و دو پنجره در همآغوشی هم به قلب رسیدهاند و در صفحه ۳ آینه چون قلبی شکسته و در صفحه ۴ که یک تصویرسازیست تنها سروی که مقابلش حوض است در آب بازتاب شده و عشق ایجاد شده است.
⬇️دنباله در پست پسين
۱- گاهی برخی از نمادهای گرافیکی به قدری تکراری، نخنما وگاه آزاردهنده میشوند که ترجیح میدهیم در محصولاتی مثل پُستر و جلد کتاب، سراغشان نرویم، یکی از این نمادها همان دل یا قلب معروف است که بسیار بسیار تکراری ست. من هم ترجیح میدهم کمتر از این نماد استفاده کنم اما در ترجمهٔ تصویری گاهی ناگزیریم به استفاده از آن که نماد عشق است. یاد حافظ میافتم که میگوید: «یک قصه نیست غم عشق، این عجب/ کز هر زبان که می شنوم نامکرر است» پس می شود این واژه (نماد) را به بکار برد اما طوری که غیرتکراری باشد.
۲- ادعایی ندارم در طراحی نامکرر این نماد اما تلاشهایی داشتهام که برخی از آنها را اینجا به شما پیشکش میکنم: در صفحه نخست از بوسهٔ دو قلاب جا رختی یا چوب لباسی قلبی ایجاد شده که پارچهٔ حریر زنانه، آنها را به یگانگی برده است. در صفحهٔ بعد طوفانی که پنجرههای ملال و تکرار را به هم ریخته و دو پنجره در همآغوشی هم به قلب رسیدهاند و در صفحه ۳ آینه چون قلبی شکسته و در صفحه ۴ که یک تصویرسازیست تنها سروی که مقابلش حوض است در آب بازتاب شده و عشق ایجاد شده است.
⬇️دنباله در پست پسين
قلب یا دل؟
۱- گاهی برخی از نمادهای گرافیکی به قدری تکراری، نخنما وگاه آزاردهنده میشوند که ترجیح میدهیم در محصولاتی مثل پُستر و جلد کتاب، سراغشان نرویم، یکی از این نمادها همان دل یا قلب معروف است که بسیار بسیار تکراری ست. من هم ترجیح میدهم کمتر از این نماد استفاده کنم اما در ترجمهٔ تصویری گاهی ناگزیریم به استفاده از آن که نماد عشق است. یاد حافظ میافتم که میگوید: «یک قصه نیست غم عشق، این عجب/ کز هر زبان که می شنوم نامکرر است» پس می شود این واژه (نماد) را به بکار برد اما طوری که غیرتکراری باشد.
۲- ادعایی ندارم در طراحی نامکرر این نماد اما تلاشهایی داشتهام که برخی از آنها را اینجا به شما پیشکش میکنم: در صفحه نخست از بوسهٔ دو قلاب جا رختی یا چوب لباسی قلبی ایجاد شده که پارچهٔ حریر زنانه، آنها را به یگانگی برده است. در صفحهٔ بعد طوفانی که پنجرههای ملال و تکرار را به هم ریخته و دو پنجره در همآغوشی هم به قلب رسیدهاند و در صفحه ۳ آینه چون قلبی شکسته و در صفحه ۴ که یک تصویرسازیست تنها سروی که مقابلش حوض است در آب بازتاب شده و عشق ایجاد شده است.
⬇️دنباله در پست پسين
۱- گاهی برخی از نمادهای گرافیکی به قدری تکراری، نخنما وگاه آزاردهنده میشوند که ترجیح میدهیم در محصولاتی مثل پُستر و جلد کتاب، سراغشان نرویم، یکی از این نمادها همان دل یا قلب معروف است که بسیار بسیار تکراری ست. من هم ترجیح میدهم کمتر از این نماد استفاده کنم اما در ترجمهٔ تصویری گاهی ناگزیریم به استفاده از آن که نماد عشق است. یاد حافظ میافتم که میگوید: «یک قصه نیست غم عشق، این عجب/ کز هر زبان که می شنوم نامکرر است» پس می شود این واژه (نماد) را به بکار برد اما طوری که غیرتکراری باشد.
۲- ادعایی ندارم در طراحی نامکرر این نماد اما تلاشهایی داشتهام که برخی از آنها را اینجا به شما پیشکش میکنم: در صفحه نخست از بوسهٔ دو قلاب جا رختی یا چوب لباسی قلبی ایجاد شده که پارچهٔ حریر زنانه، آنها را به یگانگی برده است. در صفحهٔ بعد طوفانی که پنجرههای ملال و تکرار را به هم ریخته و دو پنجره در همآغوشی هم به قلب رسیدهاند و در صفحه ۳ آینه چون قلبی شکسته و در صفحه ۴ که یک تصویرسازیست تنها سروی که مقابلش حوض است در آب بازتاب شده و عشق ایجاد شده است.
⬇️دنباله در پست پسين
>>Click here to continue<<
Farzad Adibi