Create: Update:
.
دوست شاعرم، استاد شمس لنگرودی سال ١٣٩٠ در مقدمه کتاب «چشم۳۳» درباره کارهایم مطلبی نوشتهاند با عنوان «حضور جوهر شعر»که بخشهایی از آن را با تصاویری که اشاره کردهاند(صفحه هاى بعدى)اینجا میخوانیم:
چیزی که در مواجهه با هر اثر هنری بیش از هر چیز دیگر نظرم را جلب میکند، حضور جوهر شعر در آن اثر است و گمان میکنم که این امر طبیعی است چون که مشغلهام شعر است و کم و بیش دانستهام که شعر نه اثری احساساتبرانگیز و حتی تأثیرگذار است، بلکه متنی است متشکل از عناصر شکل دهندهی شعر چون استعاره، ایجاز، ... و تصور میکنم که مهمترین عامل تحقق شعر ترکیب کیفی عناصری در یک متن باشد.
در هر اثر هنری کارکرد طبیعی عناصر تغییر میکند و رابطهای جدید میان آنها شکل میگیرد و باعث تأثیرات عاطفی بر مخاطب میشود که معمولاً شاعرانه است. از این زاویه آثار فرزاد ادیبی از جمله شاعرانهترین آثار تجسمی است و برجستگی کارهای او در کشف روابط پنهان میان اشیاء و سخنها و خلاقیتهای شگفت است. «ساطور» در ظاهر به شکل «بادبزن» است اما این دو که کنار هم قرار میگیرند هر دو کارکردشان را از دست میدهند…
دنباله در پست پسين⬇️
دوست شاعرم، استاد شمس لنگرودی سال ١٣٩٠ در مقدمه کتاب «چشم۳۳» درباره کارهایم مطلبی نوشتهاند با عنوان «حضور جوهر شعر»که بخشهایی از آن را با تصاویری که اشاره کردهاند(صفحه هاى بعدى)اینجا میخوانیم:
چیزی که در مواجهه با هر اثر هنری بیش از هر چیز دیگر نظرم را جلب میکند، حضور جوهر شعر در آن اثر است و گمان میکنم که این امر طبیعی است چون که مشغلهام شعر است و کم و بیش دانستهام که شعر نه اثری احساساتبرانگیز و حتی تأثیرگذار است، بلکه متنی است متشکل از عناصر شکل دهندهی شعر چون استعاره، ایجاز، ... و تصور میکنم که مهمترین عامل تحقق شعر ترکیب کیفی عناصری در یک متن باشد.
در هر اثر هنری کارکرد طبیعی عناصر تغییر میکند و رابطهای جدید میان آنها شکل میگیرد و باعث تأثیرات عاطفی بر مخاطب میشود که معمولاً شاعرانه است. از این زاویه آثار فرزاد ادیبی از جمله شاعرانهترین آثار تجسمی است و برجستگی کارهای او در کشف روابط پنهان میان اشیاء و سخنها و خلاقیتهای شگفت است. «ساطور» در ظاهر به شکل «بادبزن» است اما این دو که کنار هم قرار میگیرند هر دو کارکردشان را از دست میدهند…
دنباله در پست پسين⬇️
.
دوست شاعرم، استاد شمس لنگرودی سال ١٣٩٠ در مقدمه کتاب «چشم۳۳» درباره کارهایم مطلبی نوشتهاند با عنوان «حضور جوهر شعر»که بخشهایی از آن را با تصاویری که اشاره کردهاند(صفحه هاى بعدى)اینجا میخوانیم:
چیزی که در مواجهه با هر اثر هنری بیش از هر چیز دیگر نظرم را جلب میکند، حضور جوهر شعر در آن اثر است و گمان میکنم که این امر طبیعی است چون که مشغلهام شعر است و کم و بیش دانستهام که شعر نه اثری احساساتبرانگیز و حتی تأثیرگذار است، بلکه متنی است متشکل از عناصر شکل دهندهی شعر چون استعاره، ایجاز، ... و تصور میکنم که مهمترین عامل تحقق شعر ترکیب کیفی عناصری در یک متن باشد.
در هر اثر هنری کارکرد طبیعی عناصر تغییر میکند و رابطهای جدید میان آنها شکل میگیرد و باعث تأثیرات عاطفی بر مخاطب میشود که معمولاً شاعرانه است. از این زاویه آثار فرزاد ادیبی از جمله شاعرانهترین آثار تجسمی است و برجستگی کارهای او در کشف روابط پنهان میان اشیاء و سخنها و خلاقیتهای شگفت است. «ساطور» در ظاهر به شکل «بادبزن» است اما این دو که کنار هم قرار میگیرند هر دو کارکردشان را از دست میدهند…
دنباله در پست پسين⬇️
دوست شاعرم، استاد شمس لنگرودی سال ١٣٩٠ در مقدمه کتاب «چشم۳۳» درباره کارهایم مطلبی نوشتهاند با عنوان «حضور جوهر شعر»که بخشهایی از آن را با تصاویری که اشاره کردهاند(صفحه هاى بعدى)اینجا میخوانیم:
چیزی که در مواجهه با هر اثر هنری بیش از هر چیز دیگر نظرم را جلب میکند، حضور جوهر شعر در آن اثر است و گمان میکنم که این امر طبیعی است چون که مشغلهام شعر است و کم و بیش دانستهام که شعر نه اثری احساساتبرانگیز و حتی تأثیرگذار است، بلکه متنی است متشکل از عناصر شکل دهندهی شعر چون استعاره، ایجاز، ... و تصور میکنم که مهمترین عامل تحقق شعر ترکیب کیفی عناصری در یک متن باشد.
در هر اثر هنری کارکرد طبیعی عناصر تغییر میکند و رابطهای جدید میان آنها شکل میگیرد و باعث تأثیرات عاطفی بر مخاطب میشود که معمولاً شاعرانه است. از این زاویه آثار فرزاد ادیبی از جمله شاعرانهترین آثار تجسمی است و برجستگی کارهای او در کشف روابط پنهان میان اشیاء و سخنها و خلاقیتهای شگفت است. «ساطور» در ظاهر به شکل «بادبزن» است اما این دو که کنار هم قرار میگیرند هر دو کارکردشان را از دست میدهند…
دنباله در پست پسين⬇️
>>Click here to continue<<
Farzad Adibi