چند مقاله مطرح استفانی استنچوا
Taxation and Innovation in the Twentieth Century
Ufuk Akcigit, John Grigsby, Tom Nicholas, Stefanie Stantcheva – QJE, 2022
مالیات و نوآوری در قرن بیستم:
این مقاله اثر مالیاتهای شرکتی و شخصی را بر نوآوری در ایالات متحده طی قرن بیستم بررسی میکند. نویسندگان با بهرهگیری از دادههای تاریخی جدید درباره مالیات در سطح ایالتی و اطلاعات ثبت اختراع مخترعان از سال ۱۹۲۰، به بررسی تأثیر این مالیاتها در دو سطح خرد (فردی) و کلان (ایالتی) میپردازند.
نتایج نشان میدهد که افزایش مالیاتهای شرکتی و شخصی باعث کاهش تعداد نوآوریها و جابهجایی محل انجام آنها میشود، اما تأثیری بر کیفیت متوسط نوآوری ندارد.
مالیات شرکتی بیشتر بر نوآوریهای بخش شرکتی و جابهجایی مخترعان شرکتی اثرگذار است، در حالی که مالیات بر درآمد شخصی هم بر حجم کلی نوآوری و هم بر مهاجرت مخترعان اثر منفی دارد.
Perceptions and Preferences for Redistribution
Stefanie Stantcheva – NBER Working Paper No. 29370, October 2021
ادراکات و ترجیحات نسبت به بازتوزیع:
این مقاله بررسی میکند که چرا در بسیاری از کشورها، علیرغم افزایش نابرابری، تقاضا برای سیاستهای بازتوزیعی افزایش نیافته است. استنچوا نشان میدهد که ادراکات و باورهای ذهنی افراد – و نه فقط واقعیتهای آماری – عامل اصلی در تعیین میزان حمایت آنها از بازتوزیع است.
با استفاده از نظرسنجیها و آزمایشهای اجتماعی، مقاله نشان میدهد که برداشتهای نادرست (مانند اغراق در میزان مهاجرت یا نابرابری)، در تعامل با باورهای فردی درباره عدالت، نقش مهمی در شکلگیری نگرش افراد به سیاستهای اقتصادی دارد.
در نتیجه، اطلاعرسانی بهتر و تصحیح ادراکات نادرست میتواند حمایت عمومی از سیاستهای بازتوزیعی را افزایش دهد، حتی اگر نگرشهای عمیق نسبت به عدالت تغییر نکند.
Understanding Tax Policy: How do People Reason?
Author: Stefanie Stantcheva
Journal: Quarterly Journal of Economics, 2021
درک سیاست مالیاتی: مردم چگونه استدلال میکنند؟
این این مقاله بررسی میکند که شهروندان چگونه دربارهی دو سیاست مالیاتی مهم، یعنی مالیات بر درآمد و مالیات بر ارث، میاندیشند، آنها را درک میکنند و به دیدگاههای خود میرسند.
با بهرهگیری از نظرسنجیهای گسترده و آزمایشهای تجربی بر روی نمونههای نماینده از مردم آمریکا، یافتههای زیر حاصل شده است:
ترجیحات اجتماعی افراد ـ مانند تمایل به بازتوزیع، نگرانی دربارهی نابرابری و برداشت از عدالت ـ بههمراه نگرش آنها به نقش دولت، مهمترین عوامل شکلدهندهی دیدگاههای مالیاتیاند.
نگرانیهای مربوط به کارایی اقتصادی در این میان نقش فرعی دارند.
آموزشهایی که جنبههای بازتوزیعی یا تعارض میان عدالت و کارایی را توضیح میدهند، حمایت از مالیاتهای تصاعدی را افزایش میدهند؛ اما آموزشهایی که صرفاً بر کارایی تمرکز دارند، تأثیری ندارند.
شکافهای حزبی چشمگیری بین دموکراتها و جمهوریخواهان مشاهده میشود؛ این شکافها بیشتر ناشی از تفاوت در ارزشهای اجتماعی و دیدگاه نسبت به دولت هستند، نه برداشتهای متفاوت از اثرات اقتصادی مالیاتها.
نتیجهگیری اصلی مقاله آن است که دیدگاههای مالیاتی افراد صرفاً بر پایهی اطلاعات نیست، بلکه بخشی از جهانبینی منسجم آنها بهشمار میآید.
@exitvoiceloyalty
>>Click here to continue<<