وقتی گرانی را عادی میکنند
کشاورز، گندم را پیش از رسیدن کامل برداشت میکند و به دامدار میفروشد. چرا؟ چون دولت گندم را کیلویی ۲۰ هزار تومان خریداری میکند، اما پرداخت آن با شش ماه تأخیر انجام میشود. دامدار نیز خوشحال است، زیرا گندم نارس را بهعنوان خوراک دام تهیه میکند. نتیجه؟ زنجیره تأمین گندم از پایه دچار اختلال میشود.
در سوی دیگر، نانوایان دولتی میگویند بیش از یک ماه است که دولت پول آرد یارانهای را پرداخت نکرده است. پیامد این وضعیت، نانی بیکیفیت و با عرضه محدود است که ممکن است به تعطیلی برخی نانواییها منجر شود. مردم ناچارند به نانواییهای آزادپز مراجعه کنند: نانی با کیفیت بهتر، اما گرانتر.
در حالیکه نانوایان آزادپز تا نیمهشب مشغول کارند، نانواییهای دولتی یا تعطیلاند یا نان عرضه نمیکنند. واکنش دولت چه بوده؟ بهتدریج صدور مجوز آرد یارانهای را متوقف کرده است. چرا که حالا مردم به خرید نان آزاد عادت کردهاند و اعتراضی ندارند.
در سکوت کامل، نان عملاً آزاد شده است؛ همان استراتژی معروف «قورباغه پخته». حال نوبت برق است.
دولت برق تولیدکنندگان خورشیدی را با نرخ بالا خریداری میکند، اما آن را با قیمت پایین در اختیار مردم میگذارد. یکیدو سال دیگر خواهند گفت این قیمت دیگر صرفه اقتصادی ندارد و باید آزادسازی شود. و چون مردم به تدریج به گرانی عادت کردهاند، اعتراضی نخواهند کرد.
سناریوی آشنا تکرار میشود: ابتدا مردم را به شرایط جدید عادت بده، سپس قیمتها را آزاد کن. همه چیز بهتدریج در حال آزادسازی است، بیآنکه رسماً اعلام شود: نان، برق، سوخت و...
ما قورباغههایی هستیم در دیگی که بهآرامی در حال رسیدن به نقطه جوش است...
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
hottg.com/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام با من باش
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
>>Click here to continue<<
