💬فعل های "رد کردن"
👁🗨Reject
رد کردن(با قاطعیت و غالباً با مخالفت یا نارضایتی)
She rejected the invitation to the party.
او دعوت به مهمانی رو رد کرد.
👁🗨Decline
رد کردن (به طور مودبانهتر و رسمیتر)
I had to decline their offer.
مجبور شدم پیشنهادشون رو رد کنم.
👁🗨Refuseنپذیرفتن / امتناع کردن
He refused to help me with the task.
او از کمک کردن به من امتناع کرد.
👁🗨Turn down (محاورهای)
رد کردن (پیشنهاد یا دعوت)
She turned down the job offer.
او پیشنهاد شغلی رو رد کرد.
👁🗨Say no (to) (غیررسمی)/نه گفتن
I had to say no to the invitation.
مجبور شدم به دعوت نه بگم.
👁🗨Bar=جلوگیری کردن / رد کردن
(در مواقع قانونی یا اجتماعی)
The rules bar any cheating in the competition.
قوانین هر گونه تقلب در مسابقه رو رد میکنند.
👁🗨Dismiss/رد کردن
(نظر، ایده یا شکایت)
The teacher dismissed my idea without consideration.
معلم بدون توجه به نظر من، آن را رد کرد.
#word
>>Click here to continue<<