TG Telegram Group & Channel
روزنوشت‌های احسان محمدی | United States America (US)
Create: Update:

🤼‍♂ #تختی؛ سروی ایستاده در برابر توفان!

احسان محمدی

🏅حتی اگر به افسانه‌ها هم اعتقاد نداشته باشید، شانه بالا بیندازید و به کتابخانه‌تان که مملو از کتاب‌های فلسفی است تکیه کنید و بگویید این حرف‌ها خرافه است، باز هم سخت است که بعضی نشانه‌ها را نبینید.

🏅بعضی‌ها انگار «نظر کرده»‌اند. انگار از روز نخست تولد تا روزی که در خاک به امانت گذاشته می‌شوند خدا بغلشان کرده است. سفت. بعضی‌ها که مرگشان مثل زندگی‌شان الهام‌بخش است، پرشور است و هنوز خون گرم را زیر پوست آدم می‌دواند.

🏅#اینگرید_برگمن بازیگر شهیر در مورد #ارنست_همینگوی می‌گفت: «بعید است او یک نفر باشد»! شاید بتوان این تعبیر را در مورد غلامرضا تختی هم به کار برد. قهرمانی قوی پنجه روی تشک‌های کشتی، مردی آرام با قلبی بزرگ کنار مادرش، ستونی برای آنها که دنبال جایی می‌گشتند که سرشان را به آن تکیه بدهند، گریه کنند و دمی آرام بگیرند، پهلوانی که برای حمایت از مردم مصیبت دیده‌اش در زلزله ای خانمانسوز به هر دری زد.

🏅تختی زمینی زندگی کرد و زمینی جان باخت. باید کوشید تا از آسمانی کردن مردی که جنوب شهری بودنش را پنهان نمی‌کرد جلوگیری کرد. ستایش‌های اغراق آمیز و داستان‌سرایی‌هایی که گاه در فضای مجازی در خصوص او صورت می‌گیرد دست کمی از توهین‌ها و تهمت‌های بی‌پایه ندارد.

🏅مرگ به موقع گاهی نعمت است، آدم را از دست قضاوت‌های غیرمنصفانه نجات می‌دهد و باعث می شود کمتر در معرض توفان های بی‌رحم قرار بگیرد.

🏅کسی چه می‌داند، شاید اگر تختی از خودکشی گذر می‌کرد و به کهن‌سالی می رسید، مربی می‌شد و نتایجش مانند دوران کشتی‌گیری درخشان نبود آنوقت هر طفل نی سواری به خود حق می‌داد او را به مسلخ قضاوت‌های بی‌پایه بکشاند.

🏅ساعت را نمی‌شود به عقب برگرداند وگرنه میلیون‌ها ایرانی حاضر بودند دزدانه به اتاق شماره بیست و سه هتل #آتلانتیک تهران بروند و قرص‌هایی که گفته می‌شود تختی با خوردن آنها دست به خودکشی زد را بردارند تا هفده دی ماه در تقویم ورزش ایران زمین سیاه نشود.

🏅او حتی با این پایان تلخ از مردان خوشنام تاریخ ایران است. کافی است برای دانستن محبوبیت‌اش میان مردمان این سرزمین بدانید؛ با انتشار خبر مرگ تختی، هفت تن در شهرهای مختلف ایران خود را کشتند که از همه فجیع‌تر قصابی در #کرمانشاه بود که خود را به قناره آویخت و یادداشت بزرگی بر شیشه مغازه‌اش گذاشت که «جهان بی‌جهان‌ پهلوان ماندنی نیست».
🖋 @ehsanmohammadi95

🤼‍♂ #تختی؛ سروی ایستاده در برابر توفان!

احسان محمدی

🏅حتی اگر به افسانه‌ها هم اعتقاد نداشته باشید، شانه بالا بیندازید و به کتابخانه‌تان که مملو از کتاب‌های فلسفی است تکیه کنید و بگویید این حرف‌ها خرافه است، باز هم سخت است که بعضی نشانه‌ها را نبینید.

🏅بعضی‌ها انگار «نظر کرده»‌اند. انگار از روز نخست تولد تا روزی که در خاک به امانت گذاشته می‌شوند خدا بغلشان کرده است. سفت. بعضی‌ها که مرگشان مثل زندگی‌شان الهام‌بخش است، پرشور است و هنوز خون گرم را زیر پوست آدم می‌دواند.

🏅#اینگرید_برگمن بازیگر شهیر در مورد #ارنست_همینگوی می‌گفت: «بعید است او یک نفر باشد»! شاید بتوان این تعبیر را در مورد غلامرضا تختی هم به کار برد. قهرمانی قوی پنجه روی تشک‌های کشتی، مردی آرام با قلبی بزرگ کنار مادرش، ستونی برای آنها که دنبال جایی می‌گشتند که سرشان را به آن تکیه بدهند، گریه کنند و دمی آرام بگیرند، پهلوانی که برای حمایت از مردم مصیبت دیده‌اش در زلزله ای خانمانسوز به هر دری زد.

🏅تختی زمینی زندگی کرد و زمینی جان باخت. باید کوشید تا از آسمانی کردن مردی که جنوب شهری بودنش را پنهان نمی‌کرد جلوگیری کرد. ستایش‌های اغراق آمیز و داستان‌سرایی‌هایی که گاه در فضای مجازی در خصوص او صورت می‌گیرد دست کمی از توهین‌ها و تهمت‌های بی‌پایه ندارد.

🏅مرگ به موقع گاهی نعمت است، آدم را از دست قضاوت‌های غیرمنصفانه نجات می‌دهد و باعث می شود کمتر در معرض توفان های بی‌رحم قرار بگیرد.

🏅کسی چه می‌داند، شاید اگر تختی از خودکشی گذر می‌کرد و به کهن‌سالی می رسید، مربی می‌شد و نتایجش مانند دوران کشتی‌گیری درخشان نبود آنوقت هر طفل نی سواری به خود حق می‌داد او را به مسلخ قضاوت‌های بی‌پایه بکشاند.

🏅ساعت را نمی‌شود به عقب برگرداند وگرنه میلیون‌ها ایرانی حاضر بودند دزدانه به اتاق شماره بیست و سه هتل #آتلانتیک تهران بروند و قرص‌هایی که گفته می‌شود تختی با خوردن آنها دست به خودکشی زد را بردارند تا هفده دی ماه در تقویم ورزش ایران زمین سیاه نشود.

🏅او حتی با این پایان تلخ از مردان خوشنام تاریخ ایران است. کافی است برای دانستن محبوبیت‌اش میان مردمان این سرزمین بدانید؛ با انتشار خبر مرگ تختی، هفت تن در شهرهای مختلف ایران خود را کشتند که از همه فجیع‌تر قصابی در #کرمانشاه بود که خود را به قناره آویخت و یادداشت بزرگی بر شیشه مغازه‌اش گذاشت که «جهان بی‌جهان‌ پهلوان ماندنی نیست».
🖋 @ehsanmohammadi95


>>Click here to continue<<

روزنوشت‌های احسان محمدی




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)