TG Telegram Group & Channel
کانال دکتر محمدرضا منجذب | United States America (US)
Create: Update:

💢تخمین تابع مصرف ایران به روش رگرسیون کوانتایل - مقاله علمی پژوهشی دکتر محمدرضا منجذب و همکاران

در این تحقیق به بررسی تأثیر درآمد و ثروت بر مصرف به روش رگرسیون کوانتایل، در طی فصل اول ۱۳۶۹ تا فصل سوم ۱۴۰۱ پرداخته شد. در این راستا از متغیرهای مصرف بخش خصوصی، تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار و نقدینگی تمامی متغیرها به قیمت ثابت سال ۱۳۸۳ استفاده ‌شده است. براورد مدل‌ها توسط رگرسیون کوانتایل حاکی از آن بود که متغیر درآمد در سمت چپ توزیع تأثیر بیش¬تری بر مصرف دارد؛ و متغیر ثروت در سمت راست توزیع تأثیر بیش¬تری بر مصرف دارد. در میان مدل‌های بررسی‌شده مدل براون برای اقتصاد ایران صدق می‌کند، و بیانگر وجود تداوم عادت در رفتار مصرفی ایران است. بر اساس این مدل مصرف وابسته به درآمد فعلی و حداکثر مصرف دوره‌های قبل است. این نتیجه با نتیجه مقاله‌ منجذب (۱۳۷۵) همسو است. از این لحاظ که تأثیر درآمد بر مصرف بیشتر از تأثیر ثروت بر مصرف است با مقاله‌های قلیزاده و همکاران (۲۰۲۲) و جوادی و سوسا (۲۰۱۴) سازگار است.
مدل براون از نوع تداوم عادت بر این باور بود که میزان مصرف دوره فعلی به مصرف دوره‌های گذشته مربوط است. براون معتقد است که خانوارها مصرف خود را با دوره‌ای می‌سنجند که حداکثر میزان مصرف را در آن داشته اند. وی مصرف را وابسته به درآمد جاری و مصرف دوره‌های قبل در نظر گرفت. همچنین تدام عادت مصرف‌کنندگان درطول زمان ادامه دارد یعنی مصرف اخیرترین دوره بر مصرف فعلی تاثیر دارد، ولی مصرف دوره‌های گذشته بر مصرف اخیرترین دوره اثر داشته‌اند و این روال تداوم دارد. و در گذر زمان میزان مصرف دوره‌های دورتر رفته رفته فراموش می‌شوند و اخیرترین دوره‌ها بیشترین تاثیر را دارند.
متغیر درآمد فعلی که در تمام مدل‌ها به‌جز مدل هفتم (فریدمن) که درآمد دائمی است، تخمین خورده است و ضرایب متغیر درآمد فعلی در تمامی مدل‌ها مثبت و معنادار بوده است. ازاین‌رو افزایش درآمد و کاهش مالیات بر درآمد، می‌تواند در افزایش مصرف و درنتیجه رشد اقتصاد مفید باشد. همچنین در دو مدل ششم (مودیگلیانی) و هفتم (فریدمن) تأثیر متغیر ثروت بر مصرف بررسی شد و این متغیر مثبت و معنادار بود. در این تحقیق از نقدینگی به‌عنوان جایگزین ثروت استفاده‌ شده است. ازاین‌رو کنترل میزان نقدینگی و کاهش قیمت‌ها بر رشد مصرف تأثیر مثبت دارند. در مدل دوم و سوم (دوزنبری) تأثیر درآمد دوره‌های قبل نیز بر مصرف بررسی شد، این تأثیر مثبت و معنادار بود. اگرچه تأثیر مصرف دوره‌های قبل بیش¬تر و این مدل (براون) قدرت توضیح‌دهندگی بیش¬تری برای اقتصاد ایران داشت.
دولت می¬تواند با ابزاری مانند پرداخت یارانه¬های نقدی، به صورت مستقیم، موجب افزایش و یا کاهش درآمد خانوار شود، که این موضوع بر مصرف آن¬ها تأثیر¬گذار است. اما از آنجایی که نقدینگی نوعی ثروت محسوب می¬شود، دولت به صورت غیر مستقیم بر آن تأثیر می¬گذارد. به عنوان مثال، با استفاده از سیاست¬های توزیع درآمد مانند سیاست مالیات بر ثروت و این قبیل سیاست¬ها، مصرف خانوار کاهش یا افزایش پیدا می¬کند. بنابراین، اگر دولت به دنبال آن است که بتواند بر مصرف خانوار اثر بگذارد، باید سیاست¬هایی را اعمال کند که به طور مستقیم درآمد خانوار را هدف قرار دهد، مانند یارانه نقدی که یک تنظیم¬گر مصرف است، در صورتی که ثروت اثر کم¬تری بر مصرف دارد.
نتایج این تحقیق نشان می‌دهند که درآمد و ثروت بر مصرف تأثیر مثبت و معناداری دارند، اما وجود تقارن بین چندک¬ها حاکی از برابر بودن میزان این تأثیرات درچندک-های مختلف است، از همین رو دولت می‌تواند بدون توجه به کوانتایل (چندک) های مختلف اقتصادی به استفاده از درآمد و ثروت برای سیاست‌گذاری‌های خود بپردازد و بر مصرف خانوار با استفاده از سیاست¬های تنظیم¬گر درآمد و ثروت تأثیر بگذارد. با توجه به اینکه مدل تداوم عادت برای ایران صدق می‌کند، پیشنهاد می‌شود دولت با شناخت رفتار‌های مصرفی مصرف‌کنندگان، از این قبیل که چه کالاهایی ضروری، چه کالاهایی لوکس، کالاهای مکمل و بیشترین میزان استفاده از چه کالا و... را بررسی کند؛ با کنترل قیمت و وضع مالیات بر اقلام مختلف کالاها می‌تواند رفتار مصرفی جامعه را کنترل و بر رشد اقتصاد تأثیر مثبت داشته باشد.


لینک دانلود
لینک مجله
❄️
کانال دکتر منجذب

💢تخمین تابع مصرف ایران به روش رگرسیون کوانتایل - مقاله علمی پژوهشی دکتر محمدرضا منجذب و همکاران

در این تحقیق به بررسی تأثیر درآمد و ثروت بر مصرف به روش رگرسیون کوانتایل، در طی فصل اول ۱۳۶۹ تا فصل سوم ۱۴۰۱ پرداخته شد. در این راستا از متغیرهای مصرف بخش خصوصی، تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار و نقدینگی تمامی متغیرها به قیمت ثابت سال ۱۳۸۳ استفاده ‌شده است. براورد مدل‌ها توسط رگرسیون کوانتایل حاکی از آن بود که متغیر درآمد در سمت چپ توزیع تأثیر بیش¬تری بر مصرف دارد؛ و متغیر ثروت در سمت راست توزیع تأثیر بیش¬تری بر مصرف دارد. در میان مدل‌های بررسی‌شده مدل براون برای اقتصاد ایران صدق می‌کند، و بیانگر وجود تداوم عادت در رفتار مصرفی ایران است. بر اساس این مدل مصرف وابسته به درآمد فعلی و حداکثر مصرف دوره‌های قبل است. این نتیجه با نتیجه مقاله‌ منجذب (۱۳۷۵) همسو است. از این لحاظ که تأثیر درآمد بر مصرف بیشتر از تأثیر ثروت بر مصرف است با مقاله‌های قلیزاده و همکاران (۲۰۲۲) و جوادی و سوسا (۲۰۱۴) سازگار است.
مدل براون از نوع تداوم عادت بر این باور بود که میزان مصرف دوره فعلی به مصرف دوره‌های گذشته مربوط است. براون معتقد است که خانوارها مصرف خود را با دوره‌ای می‌سنجند که حداکثر میزان مصرف را در آن داشته اند. وی مصرف را وابسته به درآمد جاری و مصرف دوره‌های قبل در نظر گرفت. همچنین تدام عادت مصرف‌کنندگان درطول زمان ادامه دارد یعنی مصرف اخیرترین دوره بر مصرف فعلی تاثیر دارد، ولی مصرف دوره‌های گذشته بر مصرف اخیرترین دوره اثر داشته‌اند و این روال تداوم دارد. و در گذر زمان میزان مصرف دوره‌های دورتر رفته رفته فراموش می‌شوند و اخیرترین دوره‌ها بیشترین تاثیر را دارند.
متغیر درآمد فعلی که در تمام مدل‌ها به‌جز مدل هفتم (فریدمن) که درآمد دائمی است، تخمین خورده است و ضرایب متغیر درآمد فعلی در تمامی مدل‌ها مثبت و معنادار بوده است. ازاین‌رو افزایش درآمد و کاهش مالیات بر درآمد، می‌تواند در افزایش مصرف و درنتیجه رشد اقتصاد مفید باشد. همچنین در دو مدل ششم (مودیگلیانی) و هفتم (فریدمن) تأثیر متغیر ثروت بر مصرف بررسی شد و این متغیر مثبت و معنادار بود. در این تحقیق از نقدینگی به‌عنوان جایگزین ثروت استفاده‌ شده است. ازاین‌رو کنترل میزان نقدینگی و کاهش قیمت‌ها بر رشد مصرف تأثیر مثبت دارند. در مدل دوم و سوم (دوزنبری) تأثیر درآمد دوره‌های قبل نیز بر مصرف بررسی شد، این تأثیر مثبت و معنادار بود. اگرچه تأثیر مصرف دوره‌های قبل بیش¬تر و این مدل (براون) قدرت توضیح‌دهندگی بیش¬تری برای اقتصاد ایران داشت.
دولت می¬تواند با ابزاری مانند پرداخت یارانه¬های نقدی، به صورت مستقیم، موجب افزایش و یا کاهش درآمد خانوار شود، که این موضوع بر مصرف آن¬ها تأثیر¬گذار است. اما از آنجایی که نقدینگی نوعی ثروت محسوب می¬شود، دولت به صورت غیر مستقیم بر آن تأثیر می¬گذارد. به عنوان مثال، با استفاده از سیاست¬های توزیع درآمد مانند سیاست مالیات بر ثروت و این قبیل سیاست¬ها، مصرف خانوار کاهش یا افزایش پیدا می¬کند. بنابراین، اگر دولت به دنبال آن است که بتواند بر مصرف خانوار اثر بگذارد، باید سیاست¬هایی را اعمال کند که به طور مستقیم درآمد خانوار را هدف قرار دهد، مانند یارانه نقدی که یک تنظیم¬گر مصرف است، در صورتی که ثروت اثر کم¬تری بر مصرف دارد.
نتایج این تحقیق نشان می‌دهند که درآمد و ثروت بر مصرف تأثیر مثبت و معناداری دارند، اما وجود تقارن بین چندک¬ها حاکی از برابر بودن میزان این تأثیرات درچندک-های مختلف است، از همین رو دولت می‌تواند بدون توجه به کوانتایل (چندک) های مختلف اقتصادی به استفاده از درآمد و ثروت برای سیاست‌گذاری‌های خود بپردازد و بر مصرف خانوار با استفاده از سیاست¬های تنظیم¬گر درآمد و ثروت تأثیر بگذارد. با توجه به اینکه مدل تداوم عادت برای ایران صدق می‌کند، پیشنهاد می‌شود دولت با شناخت رفتار‌های مصرفی مصرف‌کنندگان، از این قبیل که چه کالاهایی ضروری، چه کالاهایی لوکس، کالاهای مکمل و بیشترین میزان استفاده از چه کالا و... را بررسی کند؛ با کنترل قیمت و وضع مالیات بر اقلام مختلف کالاها می‌تواند رفتار مصرفی جامعه را کنترل و بر رشد اقتصاد تأثیر مثبت داشته باشد.


لینک دانلود
لینک مجله
❄️
کانال دکتر منجذب


>>Click here to continue<<

کانال دکتر محمدرضا منجذب






Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)