*اثر رژ لب؛ مُسَکّنی برای دردهای اقتصادی یا فریادی از جنسِ امید...!؟*
فرناز فتحی سرابی:
در این روزگارِ پرآشوب، وقتی که سایهی سنگینِ مشکلات اقتصادی بر سرِ مردم سایه افکنده، سوالی ذهنها را مشغول کرده است: «اگر اوضاع خراب است، پس این آیفونهای گرانقیمت از کجا آمدهاند..؟ این کافهها و رستورانهای شلوغ چه معنایی دارند...! آیا اینها فقط ظاهرسازی است یا واقعاً نشانهای از رفاه...!!»
شاید پاسخ در «اثر رژ لب» نهفته باشد؛ نظریهای جذاب در علم اقتصاد که به ما میآموزد در دوران رکود، وقتی دستِ مردم از خریدهای بزرگ کوتاه میشود، به سمتِ لذتهای کوچک و زودگذر میروند. رژ لب، گوشیِ قسطی، یا یک شبِ بیرونرفتن با دوستان، جایگزینِ خانههای لوکس، ماشینهای گرانقیمت و سفرهای پرهزینه میشوند.
این خریدهای کوچک، پاداشهای روانیِ ما هستند؛ مُسَکّنی برای دردهایِ عمیقِ اقتصادی. راهی برای حفظِ امید، عزتنفس و یا فقط یک لحظه خوشی در میانِ انبوهِ مشکلات. آیفونِ گرانقیمت، شاید نمادی از تجملگرایی نباشد، بلکه نشانهای از مقاومت در برابرِ سختیهاست. کافه رفتن، شاید فرار از واقعیت نباشد، بلکه تلاشی برای یافتنِ آرامش در میانِ هیاهویِ زندگی است.
در این میان، سیاستمداران باید بدانند که این «اثر رژ لب»، فقط یک مُسَکّنِ موقتی است. آنها باید به فکرِ راهحلهای بنیادین برای مشکلات اقتصادی باشند، نه اینکه با دیدنِ آیفونها و کافهها، خود را فریب دهند و تصور کنند که اوضاع خوب است. آنها باید بدانند که مردم، در پسِ این لبخندهایِ ظاهری، در حالِ مبارزه با فقر، ناامیدی و بیعدالتی هستند.
پس، آیفونها و کافهها، بیش از آنکه نشانهای از رفاه باشند، فریادی خاموش از امید و مقاومتاند؛ فریادی که میگوید: «ما هنوز زندهایم، هنوز میخندیم و هنوز به آینده امیدواریم.» اما این فریاد، نباید از سویِ مسئولان نادیده گرفته شود؛ آنها باید بشنوند، بفهمند و برای بهبودِ اوضاع تلاش کنند.
>>Click here to continue<<