۱- دسته ای از مادران که ظاهراً آن قدر سرگرم کارهای خودشان هستند که به بچه هایشان توجهی نمی کنند. اغلب مداخله جو و شرور هستند؛ یا طردشان میکنند یا به گونه ای رفتار میکنند که گویی از کودکانشان انتظار دارند به نیازهای آنها پاسخ دهند.
۲- گروه دوم مادرانی هستند که درمانده و ترسو به نظر میرسند اغلب رفتاری احساسی و شکننده دارند و نمیدانند چطور در رابطه نقش فرد بزرگسال را ایفا کنند و گویی از کودک می خواهند آنها را آرام کند.
کودکانی که در طفولیت احساس امنیت نمی کنند همچنان که بزرگ تر می شوند از حیث تنظیم خلق وخو و واکنشهای هیجانی شان به مشکل بر میخورند. بسیاری از کودکان آشفته تا موقع رفتن به مهد کودک یا پرخاشگرند یا حواس پرت و بی قید؛ به علاوه، کم کم طیفی از مشکلات روانی در آنها ظاهر می شود.
همچنین الگوهای دلبستگی اغلب تا بزرگسالی با فرد می مانند. اگر به این نتیجه برسید که آدم وحشتناکی هستید (زیرا چه دلیلی دارد که پدر و مادرتان آن طور با شما برخورد کنند؟) کم کم از بقیه هم انتظار خواهید داشت رفتار بدی با شما داشته باشند و این رفتار را می پذیرید.
الگوهای اولیه ی دل بستگی نقشه هایی درونی را به وجود می آورند که روابطمان را در مسیر زندگی ترسیم می کنند، اما خبر خوب این است که همیشه میتوانیم این نقشه ها را از نو ترسیم کنیم.
🆔@drawing_psy
>>Click here to continue<<