TG Telegram Group & Channel
مخ نویس | United States America (US)
Create: Update:

در فضیلت یک تابو(قسمت آخر)

در خانواده ما خانم بسیار محترمی بود که بیشترین عیدی دوران کودکی را او به ما میداد.
در چشم من که آنزمان بچه ای دبستانی بودم او نه تنها مهربان و باهوش و بامزه و جذاب بود بلکه چون بسیار دست و دلباز بود و دستی هم در کارهای خیر داشت به قول بچه مدرسه ای ها در ستون خیلی خوبها قرار میگرفت ولی در ته ذهن کودکانه من شکی بود که همه این خوبی ها را میشست و میبرد.
آن خانم خوب،یک بنز نقره ای درجه یک با صندلی های چرمی داشت که همیشه از تمیزی برق میزد و البته یک راننده ی  اختصاصی بیست و چهارساعته!
مشکلی که ذهن بچگانه من را آزار میداد این بود که مگر می‌شود آدمهای خیلی خوب، بنز نقره ای به آن شیکی آنهم با راننده داشته باشند؟
این فکر چطور در ذهن یک پسربچه جاخوش کرده بود؟
آیا این ذهنیت ضد بنزسوار فقط در ما ایرانی ها اینقدر پررنگ‌ است؟
آیا چهل سال پیش بچه مدرسه ای های دوبی که همسن آن زمان من بودند و مثل امروز هنوز در ناز و نعمت غرق نشده بودند هم چنین ذهنیتی نسبت به شاهزاده های بنزنشین دوبی داشتند؟
چرا در آمریکا یک برج ساز با کمک یک ابر ثروتمند میتواند رای مردم معمولی را درو کند ولی در اینجا هرکس رای میخواهد مجبورست یخچال خالی و خانه محقرش را در چشم مردم فرو کند؟
آیااین ذهنیت به سابقه تاریخی و فرهنگی ما ربطی دارد؟
امروزه بعضی ها معتقدند حتی نوع هیجاناتی که مغز ما میسازد هم در فرهنگهای مختلف با هم فرق میکند مثلا شادی آمریکایی با آفریقایی یک شکل نیست.
هیچ ذهنیتی در خلاء و بدون زمینه سازی فکری قدیمی تر بوجود نمی آید.
آیا ایرانی‌ها ذهنیت ضدثروت دارند و اماراتی ها ندارند؟
ماهردو مسلمانیم ولی دین ورزی ما با هم از زمین تا آسمان فرق میکند.
ما ایرانی ها سالهاست که عرفان را اختراع کرده ایم و آن را به خورد دین داده ایم عرفانی که سادگی های دینداری صحرانشینان را پیچیده ،دگرگون و شاید زیباتر کرد ولی آیا میتوان کشتی تفریحی و حرمسرا داشت ولی باپنج نوبت نماز خواندن و یک ماه روزه گرفتن مسلمان خوبی بود! پاسخ به این سوال به این بستگی دارد که در کدام طرف خلیج فارس متولد شده باشید.در دینی که مولانا و حلاج و بایزید دارد نه تنها این کار ممکن نیست بلکه رسالت نجات نه تنها یک ملت بلکه نجات کل عالم در آخر الزمان بر روی دوشتان سنگینی میکند.
پنجاه سال پیش ایران برای مدت کوتاهی در مسیر توسعه بود توسعه ای آمرانه ولی واقعی!چرااین برای پدران ما کافی نبود؟
در آن سالها در همه جای ایران میشد انباشت ثروت و لذت را دید و اتفاقا مشکل همین بود.
زندگی که خور و خواب و خشم و شهوت نبود عالمی دیگر باید ساخته میشد و از نو آدمی!
سعدی می‌فرماید
به سرو گفت کسی میوه ای نمی آری
جواب داد که آزادگان تهی دستند

و این یعنی نه تنها ثروتمند بودن بلکه میوه و ثمر دادن هم ارزشی ندارد.
امروزه دیدن سرمایه ها و آسمانخراشهای آنچنانی دوبی در بیابان‌های بی آب و علف امارات برای ما ایرانی ها قابل تحمل نیست ولی آیاحتی اگر سیاستنداران متوهم مان همین امروز از خر شیطان پیاده شوند ما با اینکه مثلا آبادان مثل دوبی محل خوشگذرانی ابر ثروتمندان عالم شود مشکلی نخواهیم داشت؟
یا مثل ۵۰ سال پیش دوباره مشغول نق زدن و مبارزه و چوب گذاشتن لای چرخ بنزسواران مرفهِ بی درد خواهیم شد؟
آیا حتی اگر وارثان انقلاب ضد سرمایه داری بی خیال شوند و اسم سال را سرمایه بگذارند فرزندان کوروش هیچ مشکلی با ثروت و لذت نخواهند داشت؟
شاید دنیای جدید با جادوی اینترنت ذهنیت ایرانی را جهانی کرده باشد.
شایدعرفان تنها یکی از هزاران دلیلی باشد که قطارما هنوز به ریل توسعه نرسیده است و دور خودش چرخ میزند یا شایداصلا خودش معلول بی پولی تاریخی ما باشد نه علتش!
شاید دیگر دختر پولدارهای ایران برخلاف مریم فیروز دختر فرمانفرمائیان ،بخاطر عذاب وجدان زن سردمدار مبارزه با سرمایه نشوند!
شاید این ذهنیت ضد سرمایه آخرین نفس هایش را می‌کشد نمی دانم ولی مطمئنم که داشتن همه چیزهای خوب با هم ممکن نیست.
نمیتوان هم دموکراسی هم برابری هم سرمایه داری هم دینداری هم عرفان و هم آزادی را باهم داشت.
در دوبی کارگران بنگلادشی بخاطر تظاهراتی کوچک به حبس ابد محکوم شدند، در آمریکاثروت یک درصد آمریکاییها بیش از ثروت نیمی از آنهاست.
در شوروی همه مثل هم فقیر ولی برابر بودند،ژاپن شکست حقارت بار را پذیرفت ولی پیشرفت کرد و کره شمالی شکست نخورد ولی مردمش علف خوردند.
کودکی ما در خانه ای با یک حیاط با صفا گذشت،پدر و عمویم در این یک تکه جا هم گل می‌کاشتند هم سبزی هم بلال هم چنار هم چمن!
پسرعمویی داشتند که باغبان خوبی بود.
یک روز که به خانه ما آمده بود و پدر و عمو او را سوال پیچ کرده بودند که چرا سبزی ها فلانطور شده اند؟چراگل رزمان را شته زده؟چرا بلال ها زرد شده اند؟جمله ای طلایی گفت
او گفت:
پسرعموجان همه چی با هم نمیشه!
ما باید انتخاب کنیم!
https://hottg.com/draboutorab

در فضیلت یک تابو(قسمت آخر)

در خانواده ما خانم بسیار محترمی بود که بیشترین عیدی دوران کودکی را او به ما میداد.
در چشم من که آنزمان بچه ای دبستانی بودم او نه تنها مهربان و باهوش و بامزه و جذاب بود بلکه چون بسیار دست و دلباز بود و دستی هم در کارهای خیر داشت به قول بچه مدرسه ای ها در ستون خیلی خوبها قرار میگرفت ولی در ته ذهن کودکانه من شکی بود که همه این خوبی ها را میشست و میبرد.
آن خانم خوب،یک بنز نقره ای درجه یک با صندلی های چرمی داشت که همیشه از تمیزی برق میزد و البته یک راننده ی  اختصاصی بیست و چهارساعته!
مشکلی که ذهن بچگانه من را آزار میداد این بود که مگر می‌شود آدمهای خیلی خوب، بنز نقره ای به آن شیکی آنهم با راننده داشته باشند؟
این فکر چطور در ذهن یک پسربچه جاخوش کرده بود؟
آیا این ذهنیت ضد بنزسوار فقط در ما ایرانی ها اینقدر پررنگ‌ است؟
آیا چهل سال پیش بچه مدرسه ای های دوبی که همسن آن زمان من بودند و مثل امروز هنوز در ناز و نعمت غرق نشده بودند هم چنین ذهنیتی نسبت به شاهزاده های بنزنشین دوبی داشتند؟
چرا در آمریکا یک برج ساز با کمک یک ابر ثروتمند میتواند رای مردم معمولی را درو کند ولی در اینجا هرکس رای میخواهد مجبورست یخچال خالی و خانه محقرش را در چشم مردم فرو کند؟
آیااین ذهنیت به سابقه تاریخی و فرهنگی ما ربطی دارد؟
امروزه بعضی ها معتقدند حتی نوع هیجاناتی که مغز ما میسازد هم در فرهنگهای مختلف با هم فرق میکند مثلا شادی آمریکایی با آفریقایی یک شکل نیست.
هیچ ذهنیتی در خلاء و بدون زمینه سازی فکری قدیمی تر بوجود نمی آید.
آیا ایرانی‌ها ذهنیت ضدثروت دارند و اماراتی ها ندارند؟
ماهردو مسلمانیم ولی دین ورزی ما با هم از زمین تا آسمان فرق میکند.
ما ایرانی ها سالهاست که عرفان را اختراع کرده ایم و آن را به خورد دین داده ایم عرفانی که سادگی های دینداری صحرانشینان را پیچیده ،دگرگون و شاید زیباتر کرد ولی آیا میتوان کشتی تفریحی و حرمسرا داشت ولی باپنج نوبت نماز خواندن و یک ماه روزه گرفتن مسلمان خوبی بود! پاسخ به این سوال به این بستگی دارد که در کدام طرف خلیج فارس متولد شده باشید.در دینی که مولانا و حلاج و بایزید دارد نه تنها این کار ممکن نیست بلکه رسالت نجات نه تنها یک ملت بلکه نجات کل عالم در آخر الزمان بر روی دوشتان سنگینی میکند.
پنجاه سال پیش ایران برای مدت کوتاهی در مسیر توسعه بود توسعه ای آمرانه ولی واقعی!چرااین برای پدران ما کافی نبود؟
در آن سالها در همه جای ایران میشد انباشت ثروت و لذت را دید و اتفاقا مشکل همین بود.
زندگی که خور و خواب و خشم و شهوت نبود عالمی دیگر باید ساخته میشد و از نو آدمی!
سعدی می‌فرماید
به سرو گفت کسی میوه ای نمی آری
جواب داد که آزادگان تهی دستند

و این یعنی نه تنها ثروتمند بودن بلکه میوه و ثمر دادن هم ارزشی ندارد.
امروزه دیدن سرمایه ها و آسمانخراشهای آنچنانی دوبی در بیابان‌های بی آب و علف امارات برای ما ایرانی ها قابل تحمل نیست ولی آیاحتی اگر سیاستنداران متوهم مان همین امروز از خر شیطان پیاده شوند ما با اینکه مثلا آبادان مثل دوبی محل خوشگذرانی ابر ثروتمندان عالم شود مشکلی نخواهیم داشت؟
یا مثل ۵۰ سال پیش دوباره مشغول نق زدن و مبارزه و چوب گذاشتن لای چرخ بنزسواران مرفهِ بی درد خواهیم شد؟
آیا حتی اگر وارثان انقلاب ضد سرمایه داری بی خیال شوند و اسم سال را سرمایه بگذارند فرزندان کوروش هیچ مشکلی با ثروت و لذت نخواهند داشت؟
شاید دنیای جدید با جادوی اینترنت ذهنیت ایرانی را جهانی کرده باشد.
شایدعرفان تنها یکی از هزاران دلیلی باشد که قطارما هنوز به ریل توسعه نرسیده است و دور خودش چرخ میزند یا شایداصلا خودش معلول بی پولی تاریخی ما باشد نه علتش!
شاید دیگر دختر پولدارهای ایران برخلاف مریم فیروز دختر فرمانفرمائیان ،بخاطر عذاب وجدان زن سردمدار مبارزه با سرمایه نشوند!
شاید این ذهنیت ضد سرمایه آخرین نفس هایش را می‌کشد نمی دانم ولی مطمئنم که داشتن همه چیزهای خوب با هم ممکن نیست.
نمیتوان هم دموکراسی هم برابری هم سرمایه داری هم دینداری هم عرفان و هم آزادی را باهم داشت.
در دوبی کارگران بنگلادشی بخاطر تظاهراتی کوچک به حبس ابد محکوم شدند، در آمریکاثروت یک درصد آمریکاییها بیش از ثروت نیمی از آنهاست.
در شوروی همه مثل هم فقیر ولی برابر بودند،ژاپن شکست حقارت بار را پذیرفت ولی پیشرفت کرد و کره شمالی شکست نخورد ولی مردمش علف خوردند.
کودکی ما در خانه ای با یک حیاط با صفا گذشت،پدر و عمویم در این یک تکه جا هم گل می‌کاشتند هم سبزی هم بلال هم چنار هم چمن!
پسرعمویی داشتند که باغبان خوبی بود.
یک روز که به خانه ما آمده بود و پدر و عمو او را سوال پیچ کرده بودند که چرا سبزی ها فلانطور شده اند؟چراگل رزمان را شته زده؟چرا بلال ها زرد شده اند؟جمله ای طلایی گفت
او گفت:
پسرعموجان همه چی با هم نمیشه!
ما باید انتخاب کنیم!
https://hottg.com/draboutorab


>>Click here to continue<<

مخ نویس






Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)