در فضیلتهای یک تابو (قسمت اول)
ما پزشکان با ارزش ترین گوهر زندگی آدمها یعنی جان آنها را نجات میدهیم اما در ازای پول!
و آزاردهنده ترین بخش طبابت برای من همین بخشست نه شب زنده داری ها و اضطرابهایش!
فروید در گرفتن حق ویزیتش با کسی شوخی نداشت و مشتریهایش هم اغلب ثروتمند بودند ولی در کمال تعجب متوجه شد که بعضی از آنها از دادن حق ویزیت طفره میروند و معتقد بود دلیل طفره رفتن آنها از دادن ویزیت،خساست یا زرنگی نیست بلکه دلیلش اینست که آنها نمیخواهند مقام و منزلتی که فروید با درمان رنجهای آنها در ذهنشان به دست آورده را با دادن پول به او لکه دار کنند.
پدر و مادران ما سالها از ما مراقبت میکنند تیمارمان میکنند آموزشمان میدهند بدون اینکه چیزی از ما طلب کنند و تا قبل از ورود به دنیای مدرن طبیبان و آموزگاران هم، چنین بودند.
ما برای هزاران سال عادت نداشتیم به آدمهایی که بزرگشان میشمردیم و تا آسمانها بالایشان میبردیم آنهایی که ما را نجات داده یا به ما چیزهای مهمی آموخته بودند پول دهیم ولی دنیای مدرن سرمایه داری ناگهان این قانون را عوض کرد.
در دنیای قدیم وضعیت زندگی مثل فصلها،رفت و آمد داشت بدون اینکه رشد کند.
آخرِ همه بهارها زمستانها بود نه بهارترها! هیچ بهتر شدنی دوامی نداشت و
رشد کردن به آن معنایی که امروز همه به دنبالش هستند در کار نبود.
یک آدم در دویست سال پیش اگر خوش شانس بود در همان سطحی از رفاه زندگی میکرد که پدر پدربزرگش تجربه کرده بود و احتمالا نوه اش قرار بود تجربه کند ولی دنیای سرمایه داری همه چیز را کن فیکون کرد.
در قدیم تنها راه ثروت تر شدن غارت سهم کیک ثروت دیگران بود ولی سرمایه داری به جای برداشتن سهم بیشتر از کیک ثابت ثروت در عالم،کل کیک را چندین برابر کرد و البته سهم خودش را هم خیلی بزرگتر کرد بدون اینکه لزوما به سهم دیگران کاری داشته باشد البته توزیع کیک ثروت ناعادلانه باقی ماند ولی تقریبا به همه کیک بزرگتری رسید اما سرمایه داری با قانونی کار میکرد که مثل قانون جاذبه نیوتن هیچ استثنائی در آن راه نداشت.
در قانون جاذبه فرقی نمیکند سیبی از درخت بیفتد یا بچه ای یا کارگر و پادشاهی، همه با یک شتاب به زمین میخورند.
سرمایه داری هم بی هیچ چون و چرایی از قانون بازار تبعیت میکند.
در این قانون کارخانه دار حتی اگر پیغمبر هم باشد نمیتواند به کارگرها زیاد پول دهد زیرا در آن صورت جنسی که تولید میکند گران تمام خواهد شد و خریداران که بخشی از آنها همان کارگرانش هستند جنسش را نمیخرند و سودش کم میشود پس رشد نمیکند و ورشکست میشود و هم خودش هم کارگرهایش بیکار و بدبخت میشوند.
در قانون بازار اگر سود نبرید و رشد نکنید مهم نیست چقدر با کارگرانتان مهربانید مشتری ها درهر صورت تنبیه تان خواهند کرد.
در دنیای سرمایه داری این کارخانه دارهای حریص نیستند که کارگرها را مجبور میکنند با دستمزد کمتر کار کنند بلکه همه ساکنان دنیای مدرن یعنی ما مشتریان هستیم که با نخریدن جنس گران همه آنها را تنبیه میکنیم.
سرمایه دار را نمیتوان به این دلیل که دنبال تولید کالاهای مبتذل است سرزنش کرد چون او مجبورست چیزی را تولید کند که جامعه اش میپسندد و میخرد.
در واقع سرمایه داری مبتذل نیست سلیقه ما خریداران است که گاهی مبتذل است.
اگر سرمایه دار به جای رستوران های زنجیره ای فست فودی روی رستورانهایی با غذای سالم سرمایه گذاری کند بیچاره میشود چون ما مشتری های شکمو هستیم که عاشق غذاهای ناسالمیم.
برای یک سرمایه دار چینی فرقی نمیکند از مهر رکعت شمار پول دربیاورد یا لباس زیر!
سرمایه تنها در یک صورت میتواند زنده بماند تنها وقتی که دائم رشد کند رشدی که در دنیای مدرن همه مردم انتظارش را دارند.
این که دستمزد یک استاد و آموزگار دلسوز و دانشمند در نظام سرمایه داری یک صدم یک تاجر حریص و بی سواد است نمیتواند تغییری در اصل قانون بازار که محتاج رشد بیشتر است ایجاد کند و دشمنی مردم با سرمایه داری از همین جا آغاز میشود.
مردم انتظار دارند آموزش، هنر،درمان و همه ی اموری که با تعالی آنها سر و کار دارند، آلوده به ثروت نشوند و از طرفی دلشان میخواهد همه این امور هرروز بیشتراز قبل رشد کنند.
وقتی بچه ای از ارتفاع می افتد مردم قانون جاذبه را مقصر نمیدانند ولی قانون بازار به نظرشان شیطانی ست.
پزشکی بدون وجود غولهای سرمایه که سودهای میلیارد دلاری کنند شانسی برای پیشرفت ندارد.
سینما بدون هالیوود و تبعیت از سلیقه مبتذل مشتریانش دوام نمی آورد و دانشگاه بدون شهریه بچه پولدارها اداره نمیشود.
پول گرفتن از بیماران را دوست ندارم ولی مطبهایی که خرجشان را درنیاورند تعطیل میشوند و بیمارانشان سرگردان!
ما ایرانیها سالهاست رشد و توسعه میخواهیم و به شیخ نشینهای پولدار خوشگذران غبطه میخوریم!
ولی اگر توسعه خوبست چرا پولدار و خوشگذران بودن فحشست و سلطان سکه بودن در ایران جرم؟
ادامه دارد
https://hottg.com/draboutorab
>>Click here to continue<<
