TG Telegram Group & Channel
بازسازی گفتمان دینی | United States America (US)
Create: Update:

«مدرنیته‌ی ناشناخته»

🖍بهروز مرادی

اولین جلسه‌ی کلاس جامعه‌شناسی کشورهای اسلامی در یک دانشگاه دولتی در تهران بود. دانشجویان ترم ٧ علوم اجتماعی بودند. بعد از معرفی خودم و معرفی دانشجوها، قبل از اینکه کمی در مورد سرفصل‌های درس و جوامع در کشورهای مسلمان‌نشین صحبت‌های مقدماتی بکنم، پرسیدم در باره‌ی کشورهای مسلمان چه می‌دانند.
کسی پاسخی نداد.

پرسیدم مثلاً در مورد جوامع مسلمان در کشورهای همسایه چه می‌دانند؟
کسی پاسخی نداد.

پرسیدم مثلاً در مورد جوامع عراق یا ترکیه یا آذربایجان یا افغانستان و پاکستان چه می‌دانند؟
کسی گفت: "ما در مورد کشورهای مدرن می‌دونیم و در مورد کشورهای اسلامی چیزی نمی‌دونیم."
چند نفر در کلاس حرف او را تأیید کردند. لحن‌شان نزد من در تقبیح کشورهای اسلامی و تکریم کشورهای مدرن بود. گویی کسر شأن‌شان بود که اطلاعاتی در مورد کشورهای مسلمان‌نشین داشته باشند و نیز مایه‌ی مباهات‌شان که خود را آگاه به کشورهای غربی معرفی می‌کردند.

پرسیدم: "خوب در مورد کشورهای مدرن چه می‌دونيد؟ مثلاً می‌تونید کمی در مورد جوامع مدرن از منظر جامعه‌شناسی صحبت کنید؟"
کسی پاسخی نداد.
ادامه دادم: "می‌دونید جامعه‌ی مدرن به چه نوع جامعه‌ای گفته می‌شود؟
کسی پاسخی نداد.
_می‌تونید مشخصات یک جامعه‌ی مدرن را نام ببرید؟ "
کسی پاسخی نداد.
_می‌تونید اصلی‌ترین ویژگی‌های مدرنیته رو نام ببرید؟"
_کسی پاسخی نداد.
_شاید بتوان گفت که یک جامعه‌ی مدرن ١٠ ویژگی اساسی و اصلی دارد. می‌تونید اونا رو نام ببرید؟ "
_سکوت.
_می‌تونید چندتا از ویژگی‌های یک جامعه‌ی مدرن را نام ببرید؟"
_سکوت.
_فقط یکی. فقط یک ویژگی جوامع مدرن رو؟"
_سکوت و سکوت و سکوت.

حدود ٣٠ نفر بودند و ترم ٧ علوم اجتماعی در یک دانشگاه دولتی، اما حتی یکی از ویژگی‌های مدرنیته را نمی‌دانستند.

شاید در ذهن و دل‌شان این تردیدها و توهم‌ها می‌چرخید که مدرن‌بودن یعنی آزادی آرایش‌کردن و روسری نداشتنِ زنان و دختران و سیگارکشیدن و مشروب الکلی نوشیدن و حشیش و گُل کشیدن و دوست دختر و پسر داشتن و سگ را در پارک و خیابان گرداندن و در پارتی شبانه مختلط در هم لولیدن.

بعد روی تخته این ١٠ اصل بنیادین مدرنیته را نوشتم و هر کدام را توضیح مختصری دادم:

علم‌گرایی، عقل‌گرایی، قانون‌گرایی، تفکیک و استقلال قوای حکومتی، آزادی فردی و جمعی، فعالیت جامعه‌ی مدنی، تکثرگرایی، دموکراسی، تفرد و رعایت حقوق فردی، شفافیت و عدالت در روندهای قضایی.

در همان جلسه‌ی اول دیدم که نمایندگان نسل حاضر جامعه در کلاس نشسته‌اند: کسانی که از پای‌بندی به هنجارها و ارزش‌های "سنت" بریده‌اند ولی مدرنیته را نمی‌شناسند و نظری بسیار انحرافی در مورد آن دارند. امیل دورکیم جامعه‌شناس این وضعیت را "بی‌هنجاری" نامیده است و می‌گوید در چنین وضعیتی جامعه دچار خلأ هنجاری است و هر کاری در آن مجاز شمرده می‌شود و اعضای دچارشده به آن، به هیچ چارچوب مشخصی برای سازماندهی رفتارشان متعهد نیستند و رابرت مرتون جامعه‌شناس نیز معتقد است در وضعیت بی‌هنجاری، اعضای جامعه ازجمله از هر ابزاری برای رسیدن به هدف خود استفاده می‌کنند، بدون آن‌که به مشروع بودن آن هدف اهمیت بدهند.

جامعه‌ی ما از سنت بریده و متعاقباً هیچ درکی از اصول مدرنیته ندارد. بی‌هنجاری به هزار زبان در سخن است. آنهایی که در این میانه پوک و پوچ قرار گرفته‌اند، نه به سنت متعهدند و نه به اصول مدرنیته.

١۶ اردیبهشت ١۴٠٣

🌿
@drBehrouzMoradi

«مدرنیته‌ی ناشناخته»

🖍بهروز مرادی

اولین جلسه‌ی کلاس جامعه‌شناسی کشورهای اسلامی در یک دانشگاه دولتی در تهران بود. دانشجویان ترم ٧ علوم اجتماعی بودند. بعد از معرفی خودم و معرفی دانشجوها، قبل از اینکه کمی در مورد سرفصل‌های درس و جوامع در کشورهای مسلمان‌نشین صحبت‌های مقدماتی بکنم، پرسیدم در باره‌ی کشورهای مسلمان چه می‌دانند.
کسی پاسخی نداد.

پرسیدم مثلاً در مورد جوامع مسلمان در کشورهای همسایه چه می‌دانند؟
کسی پاسخی نداد.

پرسیدم مثلاً در مورد جوامع عراق یا ترکیه یا آذربایجان یا افغانستان و پاکستان چه می‌دانند؟
کسی گفت: "ما در مورد کشورهای مدرن می‌دونیم و در مورد کشورهای اسلامی چیزی نمی‌دونیم."
چند نفر در کلاس حرف او را تأیید کردند. لحن‌شان نزد من در تقبیح کشورهای اسلامی و تکریم کشورهای مدرن بود. گویی کسر شأن‌شان بود که اطلاعاتی در مورد کشورهای مسلمان‌نشین داشته باشند و نیز مایه‌ی مباهات‌شان که خود را آگاه به کشورهای غربی معرفی می‌کردند.

پرسیدم: "خوب در مورد کشورهای مدرن چه می‌دونيد؟ مثلاً می‌تونید کمی در مورد جوامع مدرن از منظر جامعه‌شناسی صحبت کنید؟"
کسی پاسخی نداد.
ادامه دادم: "می‌دونید جامعه‌ی مدرن به چه نوع جامعه‌ای گفته می‌شود؟
کسی پاسخی نداد.
_می‌تونید مشخصات یک جامعه‌ی مدرن را نام ببرید؟ "
کسی پاسخی نداد.
_می‌تونید اصلی‌ترین ویژگی‌های مدرنیته رو نام ببرید؟"
_کسی پاسخی نداد.
_شاید بتوان گفت که یک جامعه‌ی مدرن ١٠ ویژگی اساسی و اصلی دارد. می‌تونید اونا رو نام ببرید؟ "
_سکوت.
_می‌تونید چندتا از ویژگی‌های یک جامعه‌ی مدرن را نام ببرید؟"
_سکوت.
_فقط یکی. فقط یک ویژگی جوامع مدرن رو؟"
_سکوت و سکوت و سکوت.

حدود ٣٠ نفر بودند و ترم ٧ علوم اجتماعی در یک دانشگاه دولتی، اما حتی یکی از ویژگی‌های مدرنیته را نمی‌دانستند.

شاید در ذهن و دل‌شان این تردیدها و توهم‌ها می‌چرخید که مدرن‌بودن یعنی آزادی آرایش‌کردن و روسری نداشتنِ زنان و دختران و سیگارکشیدن و مشروب الکلی نوشیدن و حشیش و گُل کشیدن و دوست دختر و پسر داشتن و سگ را در پارک و خیابان گرداندن و در پارتی شبانه مختلط در هم لولیدن.

بعد روی تخته این ١٠ اصل بنیادین مدرنیته را نوشتم و هر کدام را توضیح مختصری دادم:

علم‌گرایی، عقل‌گرایی، قانون‌گرایی، تفکیک و استقلال قوای حکومتی، آزادی فردی و جمعی، فعالیت جامعه‌ی مدنی، تکثرگرایی، دموکراسی، تفرد و رعایت حقوق فردی، شفافیت و عدالت در روندهای قضایی.

در همان جلسه‌ی اول دیدم که نمایندگان نسل حاضر جامعه در کلاس نشسته‌اند: کسانی که از پای‌بندی به هنجارها و ارزش‌های "سنت" بریده‌اند ولی مدرنیته را نمی‌شناسند و نظری بسیار انحرافی در مورد آن دارند. امیل دورکیم جامعه‌شناس این وضعیت را "بی‌هنجاری" نامیده است و می‌گوید در چنین وضعیتی جامعه دچار خلأ هنجاری است و هر کاری در آن مجاز شمرده می‌شود و اعضای دچارشده به آن، به هیچ چارچوب مشخصی برای سازماندهی رفتارشان متعهد نیستند و رابرت مرتون جامعه‌شناس نیز معتقد است در وضعیت بی‌هنجاری، اعضای جامعه ازجمله از هر ابزاری برای رسیدن به هدف خود استفاده می‌کنند، بدون آن‌که به مشروع بودن آن هدف اهمیت بدهند.

جامعه‌ی ما از سنت بریده و متعاقباً هیچ درکی از اصول مدرنیته ندارد. بی‌هنجاری به هزار زبان در سخن است. آنهایی که در این میانه پوک و پوچ قرار گرفته‌اند، نه به سنت متعهدند و نه به اصول مدرنیته.

١۶ اردیبهشت ١۴٠٣

🌿
@drBehrouzMoradi


>>Click here to continue<<

بازسازی گفتمان دینی




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)