.
به فرخندگی زادروز اشو زرتشت
درنگی بر ایران، آیین ایرانی، آینده ایران
ششم نوروز ۱۴۰۳
#محمود_فاضلی_بیرجندی
در روزی که به زادروز زرتشت، پیامبر ایرانی، نامبردار شده جا دارد که سخنانی درباره فرهنگ ایرانی به میان گذاشته شود. با این یادآوری که نگارنده بر سر آن نیست که آوازهگری (تبلیغ) برای آیین کند.
ایرانیان تا پیش از درآمدن آیین اسلام، بر دین زرتشت بودهاند. درست نمیدانیم که در آن روزگاران چه کوششها و چه بالشهای فرهنگی و علمی شده است. آن چه در تاریخ سیاسی بمانده، میگوید که ایرانیان سرزمینهای پهناوری را میرایانیدهاند، از رود سند تا رود نیل.
نتوان پذیرفت که چنان دستگاه فرمانروایی بیبهره از دانشها و بی آدمیانی دانشی، هوتخشی (صنعتکار)، هنرمند، برزگر، کارگر و ... برپا شده و بمانده است. این کوششها از فرمانروایی تا کارگری بر بستر دین زرتشتی روییده و پا داشته است.
در چنان گِردَکی (محیطی) بودهاند کسانی که بر همان بستر اندیشیده، خیال پرورده و دستاوردهای خود را بنبشتهاند.
پس از درآمدن اسلام به ایران زرتشتیان به نگاهداری ابرماندهای روزگاران پیشین کوشیدند. اما هرچه گذشت، به شمار و به نیرو کاهیدند و داشتههای کهن هم با گذر زمان از میان رفت.
آنچه امروز از آیین کهن ایرانی داریم جز اوستا و دیگر کتابهایی نیست که به زبان اوستایی یا زبان پهلوی بمانده و آن همه هم بیشتر در اندرون دین زرتشتی جا میگیرد. پذیرفتنی نیست که مردمانی که نیمهای از دنیا را به دست داشتهاند یک برگ هم ننوشته باشند، در هوتخشی، پزشکی، شناختن آتش، آب، خاک، هوا و هر آنچه اندران میانه است. پس بیشتر داشتههای ما را از میان بردهاند.
شاید که بپذیریم دین ایرانی هم به روزگاری که بر سرزمینهای ایرانی چیره بوده، ریستکهایی (فرقههایی) داشته و هر ریستک، رایمندان (صاحبان نظر) و باورمندانی داشته است. یک نمونه که از آن ریستکها به دست این نگارنده آمده، در پیشگفتار دکتر رقیه بهزادی بر گردانیده فارسی "شایست ناشایست" است.
ایشان از "سه حوزه فقهی پذیرفته قانونی" به دوران ساسانیان سخن راندهاند. دکتر بهزادی یادی از نبرد اسفندیار با رستم هم کرده و آنجا نام از "آیین هوشنگ" آوردهاند.
هم نگارنده دریافته که زرتشتیان امروز ایران، باورمندان دو ریستک بزرگ "تک بُنی" و "دو بُنی" هستند.
اینها بنیادهای اندیشه ایرانی است.
چنددستگیهای فکری، آغازگر پیشرفت است. بشود که زمانی گوناگونگی دستاوردهای رایمندان و باورمندان آیین ایرانی، آیینهای ایرانی را وارسیم و به اندرونه آن راهی باز کنیم. به آگاهیدن از آن چنددستگیها و گوناگونگیها نیازمندیم تا بر پایه آن راهی به آینده بکشیم، و آن را بگسترانیم. زیرا شوند (علت) این همه دستاندازها و برشدنها و فروافتادنهای پیاپی، دور افتادن ما از بنیادهای هستی خویش در همین یک دو سده کنونی بوده است:
- از تباه شدن این سرزمین بر دست فرمانروایان تباهکار قاجار
- از گسست ناچار از آن دوره و پرتاب شدن به آینده ناشناخته که به جنبش مشروطهخواهی نامبردار شد.
نگارنده با اندک نگاههایی که در فکر و فرهنگ کهن ایران کرده دریافته که بازگشتن به سرچشمههای ایرانیت، یگانه راه بازآوردن آبرو، و به فرموده فردوسی "بر سرنهادن کلاه مِهی" است.
آن سرچشمهها، ابرماندهای باستانی ماست:
از کتاب اوستا تا دینکرد و بندهش و شاهنامه و متنهای اوستایی و پهلوی، نظام فرمانروایی آزموده ایرانی، سنگنگارهها و مهرازی (معماری) شگرف ایرانی و ... و هر آنچه ما را با گذشته خویش آشنا کند.
تا انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی الگو باشد، تا قانون را از روی دست بلژیکیها بنویسیم، تا در دانشگاه تاریخ اندیشه مغرب زمین و ... درس دهیم، تا مشق مدرسه بچگکان ایرانی نگارش زندگینامه ناپلئون باشد، تا دین ایرانی و کتاب آن را نشناسیم و سخن از آن را خدانشناسی پنداریم، و تا "ناسزایان" را بزرگ بداریم و "از ایشان امید بِهی" بداریم؛ "سرِ مایه خویش" را گم کرده خواهیم داشت، و مار در آستین خواهیم پرورد.
مردمی نبوده که به ابرماندهای خویش پشت کند و روی رستگاری ببیند.
ششم فروردین زادروز زرتشت، پیامبر ایرانی، گرامی باد. بسیار گرامی باد.
https://hottg.com/dejnepesht4000
.
>>Click here to continue<<