نظریه بارشناختی جان سوئلر
مهدی دزفولی
نظریه بار شناختی (Cognitive Load Theory - CLT) توسط جان سوئلر (John Sweller)، روانشناس تربیتی، در اواخر دهه 1980 مطرح شد. این نظریه بر اساس محدودیتهای حافظه فعال (working memory) انسان بنا شده و پیشنهاد میکند که طراحی آموزشی میتواند برای کاهش بار شناختی در یادگیرندگان و در نتیجه به حداکثر رساندن یادگیری مؤثر باشد.
مفاهیم کلیدی نظریه بار شناختی شامل این مفاهیم هستند:
حافظه فعال (Working Memory): سوئلر بر این نکته تأکید میکند که حافظه فعال ظرفیت محدودی برای پردازش اطلاعات جدید در هر لحظه دارد. در واقع، بسیاری از محققان بر این باورند که انسانها تنها میتوانند بین 3 تا 7 قطعه اطلاعات را به طور همزمان در حافظه فعال خود نگه دارند. اگر این ظرفیت بیش از حد بارگذاری شود، یادگیری مختل میشود.
حافظه بلندمدت (Long-term Memory): بر خلاف حافظه فعال، حافظه بلندمدت ظرفیت تقریباً نامحدودی برای ذخیره اطلاعات به صورت "طرحواره" (schemas) دارد. طرحوارهها ساختارهای دانش سازمانیافتهای هستند که به ما کمک میکنند اطلاعات پیچیده را درک کرده و بازیابی کنیم. هدف اصلی یادگیری، انتقال اطلاعات از حافظه فعال به حافظه بلندمدت و ساخت این طرحوارهها است.
بار شناختی (Cognitive Load): به میزان تلاش ذهنی مورد نیاز برای پردازش اطلاعات اشاره دارد. سوئلر سه نوع بار شناختی را شناسایی میکند:
بار شناختی ذاتی (Intrinsic Cognitive Load): این بار به سختی ذاتی محتوای آموزشی برمیگردد. هرچه موضوع پیچیدهتر و دارای تعاملات بیشتری بین عناصر باشد، بار شناختی ذاتی آن بیشتر است. این نوع بار عمدتاً غیرقابل تغییر است، اما میتوان با شکستن مفاهیم پیچیده به بخشهای کوچکتر و منطقیتر آن را مدیریت کرد.
بار شناختی بیرونی (Extraneous Cognitive Load): این بار ناشی از نحوه ارائه اطلاعات و طراحی مواد آموزشی است. این نوع بار مستقیماً به یادگیری محتوا کمک نمیکند و باید تا حد امکان کاهش یابد. به عنوان مثال، ارائه اطلاعات نامربوط، طراحی نامنظم، یا توضیحات طولانی و پیچیده میتواند بار شناختی بیرونی را افزایش دهد.
بار شناختی ژرمن (Germane Cognitive Load): این بار به تلاشهای ذهنی مرتبط با فرآیند یادگیری فعال و ساخت طرحوارهها در حافظه بلندمدت اشاره دارد. این نوع بار شناختی "خوب" است، زیرا مستقیماً به درک و ذخیره اطلاعات جدید کمک میکند. استراتژیهایی که باعث تشویق یادگیرنده به ایجاد ارتباط بین دانش جدید و موجود، تجزیه و تحلیل، و ساخت مدلهای ذهنی میشوند، بار شناختی ژرمن را افزایش میدهند.
هدف نظریه بار شناختی:
هدف اصلی این نظریه، طراحی آموزشی به گونهای است که:
بار شناختی بیرونی را به حداقل برساند.
بار شناختی ذاتی را مدیریت کند (با شکستن مفاهیم پیچیده).
بار شناختی ژرمن را به حداکثر برساند تا یادگیری مؤثرتری اتفاق بیفتد.
کاربردهای نظریه بار شناختی در آموزش هم شامل این موارد میباشد:
این نظریه تأثیرات گستردهای بر طراحی آموزشی و روشهای تدریس داشته است. برخی از کاربردهای عملی آن عبارتند از:
آموزش صریح (Explicit Instruction): به ویژه برای مبتدیان، آموزش مستقیم و واضح (به جای کشف یا ساخت دانش توسط خود دانشآموز) مؤثرتر است، زیرا بار شناختی را کاهش میدهد.
مثالهای حلشده (Worked Examples): ارائه مثالهای حلشده کامل به جای درخواست از دانشآموزان برای حل مسائل از ابتدا، میتواند بار شناختی را به شدت کاهش دهد و به آنها اجازه میدهد بر روی طرحوارههای حل مسئله تمرکز کنند.
کاهش اطلاعات نامربوط: حذف اطلاعات اضافی، تصاویر نامربوط یا شلوغیهای بصری در مواد آموزشی.
ارائه اطلاعات به صورت "بخشبندی شده" (Chunking): تقسیم اطلاعات به قطعات کوچک و قابل هضم.
استفاده از اصول طراحی چندرسانهای: مانند پرهیز از "اثر توجه تقسیم شده" (Split-Attention Effect) که در آن یادگیرنده مجبور است اطلاعات مرتبط را از منابع مختلف (مثلاً متن و تصویر جدا از هم) ترکیب کند.
تنظیم دشواری مطالب: معلمان باید سطح پیچیدگی مطالب را با دانش قبلی دانشآموزان تطبیق دهند.
برنامهریزی دقیق درس: ارائه مطالب جدید در مراحل کوچک و منطقی و فراهم کردن فرصتهای مکرر برای مرور و کاربرد.
ترویج طرحوارهسازی: تشویق دانشآموزان به ایجاد ارتباطات بین دانش جدید و دانش قبلی.
به طور خلاصه، نظریه بار شناختی جان سوئلر چارچوبی قدرتمند برای درک نحوه یادگیری انسان و طراحی محیطهای آموزشی بهینه فراهم میکند. با در نظر گرفتن محدودیتهای حافظه فعال و مدیریت انواع بار شناختی، میتوانیم یادگیری را کارآمدتر و مؤثرتر کنیم.
@cognitive_science_iran
>>Click here to continue<<