سعید نوری🖋در مقایسه سینمای قبل و بعد از انقلاب، گاهی نکات مشترک با رویکردهای متفاوت جلوه میکنند. در این دو نمونه یک موضوع مشترک وجود دارد؛ تحقیر یکی توسط دیگری! در «یک بار برای همیشه» (1370، سیروس الوند) که گفتوگو میان یک کارگر ایرانی تازه از ژاپن برگشته و یک نقاش در جستوجوی ویزای ژاپن برای کارگری در کشور بیگانه است همزمان با سلسلهمراتب تحقیر ایرانی در روزگار تلاش برای پولدار شدن طبقهی کارگر، محو شدن نوعی سلیقه در دکوراسیون خانهها هم دیده میشود در حالی که در «اشک رقاصه» (1356، اسماعیل پورسعید) سخن از کارگران کُرهای، فیلیپینی و افغانی است که برای کار به تهران میآمدند.
پرسش مرد اراکی از چرایی عدم امکان کار در تهران و تن دادنش به حرفهای مرد بنگاهی در دورانی است که راهحل فیلمساز، مصالحه بوده اما روحیات مرد نقاش در برابر تحقیر، تخریب دسترنج خود است. این دو شیوهی برخورد در مواجهه با یک مشکل است؛ تحمل تحقیر و یافتن راهحل یا طغیان لحظهای علیه تحقیر و تخریب دسترنج روزها زحمت و کار.
در شرایط مشابه، شما چه میکردید؟
صفحه اینستاگرام فیلم امروز:
@filmemrooz_official
کانال یوتیوب فیلم امروز:
youtube.com/@filmemrooz
#فیلم_امروز #تحقیر #فیلم_یک_بار_برای_همیشه #فیلم_اشک_رقاصه
>>Click here to continue<<