وقتش نیست. وقتِ زانویِ غمِ فراق بغل گرفتن. به قولِ حاجمهدی رسولی: بپا خیزید ای مردم!
که وقتِ سوگواری نیست…
ندارد بهرهای از زندگی، خونی که جاری نیست..
اما من منتظرم. مُحرّم که شد، کوچه خیابونها مشکیپوشِ اباعبدالله که شد، وقتِ روضهخونیهامون از «حماسهٔ همیشه جاریِ حسینی» که شد؛ بشینم یه گوشه. یه دلِ سیر برایِ این «باور نکردنِ» رفتنِ شما، اشک بریزم و باور نکنم و باور نکنم، تا اون روزِ موعود. روزِ رجعتِ خوبانِ عالَم.
نَحنُ لا نُهزم؛
عِندَما ننتصر، ننتصر
و عندما نُستَشهــد،
نَنتصِر...
>>Click here to continue<<
