#عبرت_های_تاریخ_شیعه
📌پرده پنجم
«ترور عالی ترین رهبر جهان اسلام، کوفه در تلاطم»
اصحاب و دلدادگان علی علیه اسلام، نگران، دست به استغاثه و زانوی غم در آغوش، بر آستانه درب خانه علی، خلیفه مسلمین، حلقه زده بودند. خانهٔ علی علیه اسلام نه چون سعد ابی وقاص زر اندود بود و نه چون مغیره بن شعبه فراخ و بی انتها، علی با تجمل بیگانه بود. نعلین اش پینه دوزی شده و جامه اش ساده و موقّر بود. در این دو روز هر لحظه شرایط جسمانی امیرالمومنین، فاتح خیبر وخیم و بدتر میشود.
اخبار ترور و غارت دیگر تازگی نداشت، پس از صفین و آن آتش بس بیفرجام، معاویه بارها نقض عهد کرد و کوفیان سکوت کردند. جسارت و گستاخی تا بدانجا رسید که خلخال از پای پیرزن یهودی به غارت رفت به نوامیس مسلمین اهانت شد، اما حاشا که خم به ابروی کوفیان آید. غیرت عربی هم گویی درآنان مرده بود. شگفت است که سلحشوران کوفی که پنجه در پنجه شامیان افکنده بودند و زخم کاری بر پیکرِ خصم کوفته بودند، چگونه به این بیعاری و بیتفاوتی رسیدند؟!
اصحاب قعود پُرکار و فزاینده، اذهان کوفیان مسموم می ساختند. آنچنان کار جهاد و اطاعت از امر ولی را در پیش دیدگان کوفیان استهزا و عبس گشت که گوشها سنگین و سینهها پر و چشمها کور شد. به سان مردهای که با بند به این سو و آن سویش می کِشند.
سحرگه ۲۱ رمضان ۴۰ هجری قمری، جسم نورانی علی علیه اسلام، در خفا و بیتکلف همچون زیست ساده و بیتجمل اش، بر دوش سیدان شباب اهل الجنه تشییع و به خاک سپرده شد.
حسن بن علی، سبط اکبر رسول الله، شیر پیکارجمل، آنکه فتنه فتّانه را به ضربتی خموش ساخته بود. بر منبر کوفه درآمد تا خبر از شهادت امیرالمومنین علی علیهالسلام دهد. خطبه قرّای حسن بن علی با دم عیسوی و نور احمدی آنچنان «یُحیِ المَوتی» بود که شرمساری و خجالتزدگی کوفیان را برانگیخت و غیرت آنان زنده کرد. این جماعت که پیشتر قعود کرده بودند، آنچنان متأثر گشتند که با تشویق و تهییج عبیدالله بن عباس، یکسره «لبیک یا حَسن» گویان قیام کرده و دستان حضرت را پیش کشیده تا با او بیعت کنند.
علی علیه السلام قبل از شهادت هرگز برای حسن مجتبی بیعت نستانده بود. این شور و تلاطم کوفی بود که بر اَحسن خلق خدا، سَید بنی هاشم و سزاوارترین و پاکترین مرد مسلمان، رغبت یافت و از در بیعت با او درآمد. گروهی هم که چون نتوانستند بر خلاف موج اشتیاق مردم به حسن بن علی حرکت کنند، با نقابِ نفاق و از پی اشعث کندی، متظاهر به بیعت شدند به این امیدِ خام که شاید حسن بن علی مَشی و مَرامی جدای از علی داشته باشد. اما هر آنقدر که از آن هفت ماه و ده روز زمامداری حسن بن علی گذشت بیش از پیش پی بردند که او همان مَشرب و مَشی و مَنش علی علیه السلام دارد.
بصره و مدائن و سرتاسر عراق و حجاز نیز به دست فرمانده بزرگ آن جاریه بن قدامه در اندک زمانی به صف بیعت کنندگان با حسن بن علی پيوستند. شور و جان تازه ای به حکومت علوی تزریق شده بود.
خبر به شام رسید و معاویه بن ابی سفیان، مستاصل و با استمداد عمروعاص در تدارک و تجهیز سپاه شد. حسن بن علی در جنگاوری و تدبیر هیچ کم از علی نداشت و این معاویه را به وحشت انداخته بود. باید چاره ای می کرد...
ادامه دارد...
منبع ؛
- راضی آل یاسین، صلح الحسن، ترجمه سید علی حسینی خامنه ای، انتشارات انقلاب اسلامی، صفحه ۶۷
- احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲ ، صفحه ۲۱۳
- ابن ابی الحدید، شرح نهجه البلاغه، ج ۱۶، ص ۳۱
- محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج ۱،صفحه ۲۰۰
🆔خط بهشتی در فضای مجازی
ایتا | تلگرام
بله | توییتر
>>Click here to continue<<