#قصیده_میمیه (۵)
◼️ آشنایی با یکی از شاهکارهای شعر عرب هم از جهت محتوا و هم سبک
🔻قصیدهای است که فرزدق در مدح امام سجاد علیهالسلام آنهم در مقابل دشمن آن حضرت سرود.
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
... با رایحهای دلانگیز که بوی بهشت را میمانست، با آرامش و وقاری که خاص او و خاندانش بود، وارد مسجدالحرام شد.
یادگار ارجمند امام حسین علیه السلام با خضوغ و فروتنی بسیار به سوی کعبه و حجرالاسود گام برمیداشت و حقیقت بندگی پرودگار را مجسم میکرد. این افتادگی، بر عظمت او میافزود و او را در چشم بینندگان بیشتر به جلوه میآورد. هنگامی که امام سجاد علیهالسلام نزدیک حجرالاسود رسیدند ، مردم راه را برای ایشان باز کردند. آن حضرت به راحتی بر سنگ سیاه دست کشیدند و پس از آن به طواف پرداختند.
🔖 هشام بن عبدالملک دهمین خلیفهٔ #بنى_اميه ، ولیعهد برادرش ولید بن عبدالملک بود. او در ایام ولایتعهدیاش، در موسم #حج وارد مسجدالحرام شد. در آن سال، زائران بسیار بودند و زیادی جمعیت ، انجام مراسم و آداب #زیارت را دشوار میساخت. هشام در حال طواف ، به حجرالاسود رسید و چون خواست دست بر آن بکشد به دلیل ازدحام زیاد، ممکن نشد. به ناچار منبری برای او در مسجدالحرام نصب کردند و هشام بر روی آن نشست. بزرگان شام که همراه با او به حج آمده بودند نیز در کنارش ایستاده و مردم را مینگریستند.
مشاهدهی احترام مردم به حضرت سجاد علیهالسلام برای هشام، که خود را بالاتر از همه میدانست، گران آمد و موجب خشم او شد و آت🔥ش کینه و حسد را در دل او شعلهور نمود. یکی از بزرگان شام که در کنارش بود از او پرسید: این کیست که مردم برای او احترام ویژهای قائلند و او را بر خود مقدم میشمارند؟
هشام برای اینکه شامیان، امام سجاد علیهالسلام را نشناسند و هم چنین برای تحقیر آن حضرت خود را به نادانی زد و گفت:
او را نمیشناسم❗️
فرزدق شاعر اهل بیت علیهمالسلام در آن جا حضور داشت. او گفت: اگر شما او را نمیشناسید ، من او را میشناسم و به شما معرفی میکنم.
شامیان از او خواستند آن حضرت را به آنان معرفی کند فرزدق ، حضرت سجاد علیهالسلام را در قالب قصیدهای بلند توصیف و معرفی کرد که مضمون آن به این شرح است:
💎 «این که تو او را نمیشناسی اهمیتی ندارد، او همان کسی است که سرزمین بطحاء جای قدمهایش را میشناسد، و کعبه.. و حرم در شناساییاش همدم و همقدمند. این شخصیت فرزند بهترین بندگان خداست. او همان شخصیتِ منزه از هر آلودگی و پیراسته از هر عیب و دور از هر نقص و کوه بلند دانش و فضیلت است. او همان کسی است که احمد مختار که درود و رحمت خدا جاودانه بر او جاری و روان باد، پدر اوست. او همان کسی است که #جعفر طیار و حمزهٔ سیدالشهداء عموهای اویند. #حمزه همان قهرمان نامدار که هر انسان آزادهای مهرش را بر دل دارد و بر پیمان خود با او پایدار است. او فرزند فاطمه، سرور بانوان جهان است، و پسر وصی پیامبر است که شعلهٔ انتقام خدا از زبانهٔ تیغ بیدریغش پیوسته میدرخشید... چون به طرف حجرالاسود میرود ، حجر او را میشناسند و نزدیک است که آن سنگ، دست امام را ببوسد. این که گفتی:«او کیست؟» از عظمت ، جلال و شکوه شخصیت او نمیکاهد، زیرا آن کسی که تو او را نمیشناسی ، عرب و عجم هر دو او را به خوبی میشناسند. اگر او را نمیشناسی او پسر و فرزند فاطمه است و به خاطر نیای او پیامبران الهی خاتمه پیدا کرده است....»
هشام با شنیدن اشعار فرزدق به خشم آمد و از او پرسید: چرا چنین اشعاری درباره ما نمیسرایی؟
فرزدق پاسخ داد:«نِیایی چون نیای او، پدری همچون پدرش و مادری بسان مادر او بیاور تا دربارهٔ تو نیز اشعاری مانند او بسرایم.»
هشام با شنیدن این پاسخ خشمگینتر شد. دستور داد حقوق فرزدق را قطع کنند و او را به مکانی بین مکه و مدینه تبعید کرد. این خبر به حضرت سجاد علیهالسلام رسید.
آن حضرت ۱۲هزار دینار برای فرزدق فرستاده و عذرخواهی کردند که در آن زمان بیشتر از آن مقدار، برایشان مقدور نیست.
فرزدق در حالی که آن مبلغ را باز پس میفرستاد، به حضرت پیام داد که کار او به خاطر خدا و رسولخدا صلیالله علیه و آله بوده است. امام بار دیگر آن وجه را به فرزدق بازگرداندند.
هدیهٔ امام معادل ۴۰سال حقوقی بود که او دریافت میکرد. فرزدق پس از چهل سال چشم از جهان فروبست.
📔مستدرک سفینة البحار ج8ص170 و ...
◼️«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ سَيِّدِ الْعَابِدِينَ الَّذِي اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِكَ، وَ جَعَلْتَ مِنْهُ أَئِمَّةَ الْهُدَى الَّذِينَ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ، وَ بِهِ يَعْدِلُونَ اخْتَرْتَهُ لِنَفْسِكَ، وَ طَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ، وَ اصْطَفَيْتَهُ وَ جَعَلْتَهُ هَادِياً مَهْدِيّاً اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ»
#ذوالفقار #آیه_تطهیر #افضلیت
#پیشگویی معنای #مولا
➖➖➖
@borrhan
>>Click here to continue<<