1🥀| «فکر میکردم ایزد عشق ظاهر دیگهای داشته باشه.»
پیرزن چروکیده خندید و گفت: «دخترم رو میگی، ایزد شور و شهوت. من ایزد عشقام، عزیزم.»
~•~•~•~•~•~•~•~•~•
2🥀| «خندهداره... اینکه چه جنگها بهخاطر صلح پیش اومده.»
📚 #Writing_Prompt
✏️ @benevis_s
>>Click here to continue<<