@Behdasht_iran
چرا بعد از دورههای طولانی استرس شدید، ناگهان احساس بیتفاوتی و آرامش میکنیم؟
این پدیده، که حالتی از سکوت ذهنی و بیاحساسی است، نه نشانه ضعف یا افسردگی، بلکه پاسخی طبیعی و تطابقی از سوی مغز برای محافظت از خود در برابر فرسودگی روانی است.
دلایل اصلی آن عبارتاند از:
_ کاهش واکنش هورمونی: پس از استرس مزمن، محور HPA و گیرندههای کورتیزول دچار خستگی میشوند و واکنش مغز به محرکها کاهش مییابد.
_ کاهش حساسیت مغز (Downregulation): برای جلوگیری از آسیب، مغز گیرندههای استرس را در نواحی هیپوکامپ و آمیگدال کمفعال میکند.
_ ورود به فاز خاموشی تطابقی: برای حفظ انرژی، مغز وارد حالت خنثی و سکوت میشود که با احساس پوچی و کاهش رؤیاپردازی همراه است.
_ بیحسی اجتماعی: در جوامع پرتنش، افراد برای بقا دچار نوعی بیاحساسی جمعی میشوند که نوعی سازگاری با محیط است.
_ تصویرسازی در هنر و سینما: این حالت در فیلمها بهصورت آرامش پس از بحران به تصویر کشیده شده، مانند فیلم Gravity.
_ تحلیل تصمیمگیری: قشر پیشپیشانی مغز، در اثر فشار، ضعیف شده و توان تحلیل و تصمیمگیری کاهش مییابد.
_ ارتباط با PTSD: بیحسی احساسی بخشی از علائم اختلال استرس پس از سانحه است.
_ تغییر در خواب و رؤیا: فاز REM کاهش مییابد و رؤیاها خالی، بیمعنا یا محو میشوند.
_ خاموشی خودخواسته: در برخی افراد، مغز از طریق تمرینهای ذهنآگاهی آگاهانه وارد این فاز میشود.
_ سوءتفاهم اجتماعی: اطرافیان ممکن است این بیواکنشی را با سردی یا بیمسئولیتی اشتباه بگیرند.
نتیجهگیری:
این خاموشی ذهنی، یک سازوکار دفاعی برای محافظت از مغز و بازسازی انرژی است؛ نه ضعف، نه تنبلی.
این واکنش طبیعی نیازمند درک، همدلی و حمایت است، نه قضاوت.
شاید این سکوت، آغاز مرحلهای عمیقتر از بقا و ترمیم روان باشد.
>>Click here to continue<<