گاهی گمان نمیکنی ولی خوب ميشود
گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود
گه جور میشود خود آن بیمقدمه
گه با دو صد مقدمه ناجور میشود
گاهی هزار دوره دعا بیاجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود
گاهی گدای گدايی و بخت با تو يار نيست
گاهی تمام شهر گدای تو میشود
گاهی برای خنده دلم تنگ میشود
گاهی دلم تراشهای از سنگ میشود
گاهی تمام آبی اين آسمان ما
يکباره تيره گشته و بیرنگ میشود
گاهی نفس به تيزی شمشير میشود
از هرچه زندگيست دلت سير میشود
گويی به خواب بود جوانیمان گذشت
گاهی چه زود فرصتمان دير میشود
کاری ندارم کجايی چه میکنی
بی عشق سر مکن که دلت پير میشود
👤قیصر امینپور
@Behdasht_iran
>>Click here to continue<<