TG Telegram Group & Channel
بیان آزادی | United States America (US)
Create: Update:

🔻بی‌تفاوتی سیاسی و اجتماعی

🖊گفت‌وگو با فاطمه علمدار
(بخشی از پرونده «آتش زیر خاکستر» چشم‌انداز ایران شماره 150)

بی‌تفاوتی به‌عنوان یک مفهوم خاص در ادبیات علوم اجتماعی و روان‌شناسی اجتماعی از نیمه دوم قرن بیستم آرام‌آرام متولد شد. تا پیش از آن در مطالعات کلاسیک علوم اجتماعی رد پای آنچه را امروزه از آن به بی‌تفاوتی اجتماعی یاد می‌کنیم در آمیزه‌ای از نظریات حول احساس بیگانگی و انزوای اجتماعی و بی‌معنایی و بی‌قدرتی یافت می‌شد که مداخله نکردن افراد در موقعیت‌های اجتماعی را با کمک آن‌ها توضیح می‌دادند.

توجه خاص به مفهوم بی‌تفاوتی در مطالعه لاتانه و دارلی (۱۹۷۰) انجام شد و باعث شد مطالعات حول این انتخاب رفتاری مورد استقبال قرار بگیرد. آنچه توجه لاتانه و دارلی را به خود جلب کرد این بود که سال ۱۹۶۴، زنی در نیویورک در ساعت ۳ بعدازظهردر مقابل چشمان سی‌وهشت نفر از همسایگانش مورد حمله قرار گرفت و به قتل رسید، بدون اینکه هیچ‌کدام از آن‌ها حتی به پلیس زنگ بزنند.

من در کتابم بی‌تفاوتی را این‌طور تعریف کرده‌ام: «وقتی فردی برای بهبود وضعیت نامطلوبی که برای خودش یا دیگران -چه آشنایانش یا غریبه‌ها- پیش‌آمده، تلاشی نمی‌کند بی‌تفاوت است». ما با وضعیت‌های نامطلوب زیادی در زندگی‏هایمان در ایرانِ امروز دست و پنجه نرم می‌کنیم و این وضعیت‌های نامطلوب آن‎قدر زیاد هستند که نمی‌توانیم برای بهبود همه آن‌ها تلاش کنیم. درواقع ما در زندگی‌های روزمره‌مان دائماً با وضعیت‌های نامطلوبی که برای شخص خودمان پیش می‌آید یا حتی در قالب نظم موجود جاری و ساری است دست به گریبان هستیم و تسلیم بسیاری از این وضعیت‌های نامطلوب شده‌ایم و حتی حوصله فکر کردن به تلاش برای تغییر دادنشان را هم نداریم؛ تلاش برای تغییر وضعیت‌های نامطلوبی که برای دیگران پیش می‌آید که بماند!

با این حال، هرکدام از ما در حال تلاش برای تغییر برخی از این بی‎شمار وضعیت نامطلوبی که تجربه می‌کنیم هستیم؛ یعنی این‏طور نیست که کلاً همه وضعیت‌های نامطلوب را با چشمان یخ‌زده و بی‌احساس پذیرفته باشیم و بدون هیچ مقاومتی به هرچه پیش آمد تن بدهیم.

همان‌طور که گفته شد بی‌تفاوتی؛ یعنی عدم تلاش برای تغییر وضعیت نامطلوب، ولی چون نمی‌شود نسبت به همه وضعیت‌های نامطلوب واکنش مسئولانه و تغییرخواهانه نشان داد، آدم‌ها مجبورند انتخاب کنند که به کدام وضعیت‌های نامطلوب تسلیم شوند و تحملشان کنند و برای تغییر کدام وضعیت‌های نامطلوب تلاش کنند و حتی شاید وضعیت‌های نامطلوبی باشد که برای تغییر آن‌ها حاضر باشند جان خود را فدا کنند؛ بنابراین بی‌تفاوتی لزوماً یک رفتار منفی نیست، بلکه می‌توان آن را به چشم یک انتخاب عقلانی دید.

بیمن می‌گوید در زندگی ایرانیان دو حوزه از تقابل فرهنگی نمادین نقش اساسی دارد: اول، تقابل میان درون و بیرون یا خودی/غیرخودی یا غریبه/آشنا یا همشهری/ غیرهمشهری یا هم‌محله‌ای/غیرهم‌محله‌ای و از این دست تفکیک‌ها که همه ما در زندگی‌هایمان داریم و آن را می‌فهمیم؛ و دوم، تقابل میان سلسله‌مراتب و برابری؛ یعنی مقایسه جایگاه خودمان و دیگران در سلسله‌مراتب قدرت برای ما مهم است. اینکه موقعیت مواجهه با وضعیت نامطلوب کسی که با ما آشناست قربانی وضعیت باشد یا ایجادکننده وضعیت نامطلوب باشد، در تصمیم ما برای تلاش برای تغییر وضعیت تأثیر می‌گذارد یا مثلاً اینکه کسی که وضعیت نامطلوب را ایجاد کرده در سلسله‌مراتب اجتماعی قدرت بیشتری از ما دارد یا کمتر، مثلاً اگر اختلاس کارمند زیردستمان را کشف کنیم رفتارمان متفاوت خواهد بود تا وقتی که متوجه اختلاس رئیسمان می‌شویم.

# آتش_زیر_خاکستر
#جنبش_های_اجتماعی
#فاطمه_علمدار
#بی_تفاوتی

🔻(متن کامل این گفت‌وگو را در نشریه چشم‌انداز ایران شماره 150 بخوانید)


🗓چشم‌انداز ایران را از کتابفروشی‌های معتبر و کیوسک‌های روزنامه‌فروشی بخواهید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran

🔻بی‌تفاوتی سیاسی و اجتماعی

🖊گفت‌وگو با فاطمه علمدار
(بخشی از پرونده «آتش زیر خاکستر» چشم‌انداز ایران شماره 150)

بی‌تفاوتی به‌عنوان یک مفهوم خاص در ادبیات علوم اجتماعی و روان‌شناسی اجتماعی از نیمه دوم قرن بیستم آرام‌آرام متولد شد. تا پیش از آن در مطالعات کلاسیک علوم اجتماعی رد پای آنچه را امروزه از آن به بی‌تفاوتی اجتماعی یاد می‌کنیم در آمیزه‌ای از نظریات حول احساس بیگانگی و انزوای اجتماعی و بی‌معنایی و بی‌قدرتی یافت می‌شد که مداخله نکردن افراد در موقعیت‌های اجتماعی را با کمک آن‌ها توضیح می‌دادند.

توجه خاص به مفهوم بی‌تفاوتی در مطالعه لاتانه و دارلی (۱۹۷۰) انجام شد و باعث شد مطالعات حول این انتخاب رفتاری مورد استقبال قرار بگیرد. آنچه توجه لاتانه و دارلی را به خود جلب کرد این بود که سال ۱۹۶۴، زنی در نیویورک در ساعت ۳ بعدازظهردر مقابل چشمان سی‌وهشت نفر از همسایگانش مورد حمله قرار گرفت و به قتل رسید، بدون اینکه هیچ‌کدام از آن‌ها حتی به پلیس زنگ بزنند.

من در کتابم بی‌تفاوتی را این‌طور تعریف کرده‌ام: «وقتی فردی برای بهبود وضعیت نامطلوبی که برای خودش یا دیگران -چه آشنایانش یا غریبه‌ها- پیش‌آمده، تلاشی نمی‌کند بی‌تفاوت است». ما با وضعیت‌های نامطلوب زیادی در زندگی‏هایمان در ایرانِ امروز دست و پنجه نرم می‌کنیم و این وضعیت‌های نامطلوب آن‎قدر زیاد هستند که نمی‌توانیم برای بهبود همه آن‌ها تلاش کنیم. درواقع ما در زندگی‌های روزمره‌مان دائماً با وضعیت‌های نامطلوبی که برای شخص خودمان پیش می‌آید یا حتی در قالب نظم موجود جاری و ساری است دست به گریبان هستیم و تسلیم بسیاری از این وضعیت‌های نامطلوب شده‌ایم و حتی حوصله فکر کردن به تلاش برای تغییر دادنشان را هم نداریم؛ تلاش برای تغییر وضعیت‌های نامطلوبی که برای دیگران پیش می‌آید که بماند!

با این حال، هرکدام از ما در حال تلاش برای تغییر برخی از این بی‎شمار وضعیت نامطلوبی که تجربه می‌کنیم هستیم؛ یعنی این‏طور نیست که کلاً همه وضعیت‌های نامطلوب را با چشمان یخ‌زده و بی‌احساس پذیرفته باشیم و بدون هیچ مقاومتی به هرچه پیش آمد تن بدهیم.

همان‌طور که گفته شد بی‌تفاوتی؛ یعنی عدم تلاش برای تغییر وضعیت نامطلوب، ولی چون نمی‌شود نسبت به همه وضعیت‌های نامطلوب واکنش مسئولانه و تغییرخواهانه نشان داد، آدم‌ها مجبورند انتخاب کنند که به کدام وضعیت‌های نامطلوب تسلیم شوند و تحملشان کنند و برای تغییر کدام وضعیت‌های نامطلوب تلاش کنند و حتی شاید وضعیت‌های نامطلوبی باشد که برای تغییر آن‌ها حاضر باشند جان خود را فدا کنند؛ بنابراین بی‌تفاوتی لزوماً یک رفتار منفی نیست، بلکه می‌توان آن را به چشم یک انتخاب عقلانی دید.

بیمن می‌گوید در زندگی ایرانیان دو حوزه از تقابل فرهنگی نمادین نقش اساسی دارد: اول، تقابل میان درون و بیرون یا خودی/غیرخودی یا غریبه/آشنا یا همشهری/ غیرهمشهری یا هم‌محله‌ای/غیرهم‌محله‌ای و از این دست تفکیک‌ها که همه ما در زندگی‌هایمان داریم و آن را می‌فهمیم؛ و دوم، تقابل میان سلسله‌مراتب و برابری؛ یعنی مقایسه جایگاه خودمان و دیگران در سلسله‌مراتب قدرت برای ما مهم است. اینکه موقعیت مواجهه با وضعیت نامطلوب کسی که با ما آشناست قربانی وضعیت باشد یا ایجادکننده وضعیت نامطلوب باشد، در تصمیم ما برای تلاش برای تغییر وضعیت تأثیر می‌گذارد یا مثلاً اینکه کسی که وضعیت نامطلوب را ایجاد کرده در سلسله‌مراتب اجتماعی قدرت بیشتری از ما دارد یا کمتر، مثلاً اگر اختلاس کارمند زیردستمان را کشف کنیم رفتارمان متفاوت خواهد بود تا وقتی که متوجه اختلاس رئیسمان می‌شویم.

# آتش_زیر_خاکستر
#جنبش_های_اجتماعی
#فاطمه_علمدار
#بی_تفاوتی

🔻(متن کامل این گفت‌وگو را در نشریه چشم‌انداز ایران شماره 150 بخوانید)


🗓چشم‌انداز ایران را از کتابفروشی‌های معتبر و کیوسک‌های روزنامه‌فروشی بخواهید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran


>>Click here to continue<<

بیان آزادی






Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)