✅ در نقد شهود عامیانه
@baharvin
🔸 این متن ضمیمه (+) مصداق اصیلی از شرح و بسط شهود عامیانه (common sense) به مدد گزینش سوگیرانه آمار و ارقام است.
🔸 متن با ذکر این واقعیت آغاز میشود که تعداد ازدواج و موالید در دهه نود شمسی روندی کاهشی داشته و گویا در سال گذشته به کمترین میزان خود در این دهه رسیده است. استدلال محوری متن در تبیین این واقعیت آن است که چون قیمت مسکن به شدت بالا رفته و هزینه خرید و اجاره مسکن در سبد هزینه های خانوار به طور جدی افزایش یافته، میل به ازدواج و فرزندآوری کاهش یافته است. استدلالی کاملا همسو با شهود عمومی تاجایی که چنین رابطه ای بدیهی انگاشته شده و به چالش کشیدن آن خلاف عقل سلیم جلوه میکند.
🔸 اما جالب است بدانیم که میل به ازدواج و فرزندآوری را اگر با شاخص های اقتصادی خانوار در ارتباط قرار دهیم اتفاقا رابطه معکوس است یعنی میانگین سن ازدواج در میان طبقات اقتصادی ضعیف تر نسبت به طبقات اقتصادی متوسط و مرفه پایین تر، تعداد ازدواج بیشتر و نرخ باروری شان بالاتر است.
🔸 کمااینکه استان سیستان و بلوچستان بر مبنای تمامی شاخصها و رتبه بندیهای توسعه در زمره محرومترین استانهای کشور قرار میگیرد اما نرخ باروری در آن 2 تا 3 برابر میانگین کشوری است که باز هم برخلاف شهود عامیانه، محدود به مناطق اهل تسنن نیست و در مناطق شیعهنشین استان هم همین وضعیت است. ایضا درحالیکه در بسیاری نقاط جهان نرخ باروری کاهش جدی نشان میدهد، در آفریقای جنوب صحرا که برخی مناطق آن در زمره توسعه نیافتهترین و محرومترین نقاط جهان است، نرخ باروری از همه نقاط جهان بالاتر است.
🔸 اساسا ارتباط میان فقر با ازدواج و زادوولد بالا در پژوهش های موجود روشن تر و تایید شده تر از آن است که نیاز به طول و تفصیل داشته باشد.
🔸 گواینکه در این متن، بالا رفتن قیمت مسکن و هزینه اجاره موثرترین عوامل در کاهش نرخ ازدواج و موالید دانسته شده و تغییر سبک زندگی هم در رده دوم عوامل موثر عنوان شده است اما به روشن ترین عامل موثر یعنی کاهش جدی افراد در سن ازدواج (بر مبنای میانگین سن ازدواج) توجهی نشان نشده است.
🔸 درواقع اوج گرفتن تعداد ازدواج ها در دهه 80 ناشی از رسیدن شکم جمعیتی دهه 60 به سن ازدواج است و در دهه 90 که میانگین سن ازدواج به متولدین دهه هفتاد منتقل می شود، تعداد ازدواج ها و به تبع آن تعداد موالید همان کاهشی را نشان می دهد که کاهش سریع نرخ باروری در دهه 70 در نتیجه موفقیت قابل ملاحظه سیاست های تنظیم خانواده خود را نشان داد.
🔸 خلاصه اش آن که آنچه که در نظر اول و مطابق با دو دوتا چهارتای عقلانی بدیهی به نظر می رسد چندان منطبق با واقع نیست و البته مایه ناامیدی است که رسانه های جمعی و روزنامه ها بیش از آنکه در جهت به چالش کشیدن شهود عامیانه در باب واقعیت عمل کنند، در جهت پروبال دادن غیرواقعی و گزینش سوگیرانه شواهد و آمارها در تایید آن عمل می کنند. تایید و پروبال دادنی که به خطای تشخیص در موثرترین عوامل و هدررفت جدی منابع در جهت تحقق راهبردهای مبتنی بر آن تبیین های نادرست منجر می شود.
>>Click here to continue<<