💢مطلبی در صفحه دوم روزنامه میزان به تاریخ ۱۷ مهر سال ۱۳۵۹ به قلم مهندس بازرگان نخستوزیر دولت موقت از روزهای اول جنگ منتشر شده است.
✅بخشی از این گزارش را به بهانه گرامیداشت آزادسازی خرمشهر باهم میخوانیم:
📌به منظور کسب اطلاع و بلکه کسب افتخار روز ۱۳ مهرماه به اتفاق تنی چند از دوستان رهسپار آن صفحات شدیم. مناسبترین عنوان که به نظرم آمد «دلاوریهای خوزستان» است؛ دلاوریهای مردم محل و میهمانانشان، سپاهیان انقلاب، لشکر ۹۲، تکاوران نیروی دریایی، هوانیروز و نیروی هوایی…
در عبور از آبادان، آتش و دود لولههای نفت خام منفجر شده، یا مخازن و دستگاههای اصابتدیده، جلب نظر میکرد ولی شهر در فعالیت و آمدورفت بود.
📌سرهنگ فرمانده ستاد منطقه عملیات، دشمن را که به صورت مثلثی درآمده و تیزی آن به طرف اهواز بود و از پهلوها به وسیله حملات خودیها تهدید و تضعیف میشد تشریح کرد. ایشان توضیح میداد که نیروی زمینی بعثیها به لحاظ کمیت و تجهیزات برتری محسوس بر ما دارند، ولی نه انگیزه دارند، نه روحیه و نه آموزش. با کمترین تعرض و تفوق ما، راه تسلیم یا فرار پیش میگیرند. بعدازظهر نزد آقای دکتر چمران که مسئول هماهنگی نیروهای ارتشی و سپاهی و مردمی شده است، رفتیم. ضمناً آقای چمران گاهگاه همراه پاسداران زبدهای در عملیات شرکت میکند، ولی چه بهتر که بیشتر به سازماندهی و هماهنگ کردن گروههای کثیر پاسداران، سپاه و کمیتهها و داوطلبها که دستهدسته میرسند و نیاز شدید به نظم و دستور دارند، برسند.
📌خرمشهر حالت سربازخانهای را داشت که آرامش آن را گاهگاه صدای ضربات گلوله که به نقاط پراکنده میخورد به هم میزد. دکانها بسته، خانههای خالی، لاشههای تانک و توپ عراقی در این طرف و آن طرف افتاده، دودهای انبوه برخاسته از انبارهای گمرک با جنبوجوش و رویهای گشاده جوانان و مردان سلاح به کمر یا سلاح به دست و از جان گذشته دیده میشد.
📌در یکی از خطوط جبهه به دیدار یک واحد زرهی رفتیم که سربازان مجهز به خمپاره انداز و نارنجک بودند. سربازان و افسران با وجود گرما و گرفتاریها، خندان بودند و از دیدار ما خندانتر شده و با ما عکس گرفتند. افسری را کنار کشیدم و پرسیدم شما برای اسلام میجنگی یا ایران؟ گفت: هر دو، مگر فرقی بین این دو هست؟
منبع: روزنامه ایران
#انجمن_اسلامی_دانشجویان
#سوم_خرداد
#آزادسازی_خرمشهر
🌱@amui_ir
>>Click here to continue<<
