#تازه_های_اندیشه
💠 آیتالله جوادی آملی و ماجرای اختفای الهی؛ مواجهه با دو دیدگاه شلنبرگ و پل موزر در اندیشه آیتالله جوادی آملی
✍🏻 مهدی دلیر
آیتالله جوادی آملی به عنوان یک فیلسوف و فقیه اسلامی به موضوع خداشناسی با انگارههای سنتی توجه میکند. ایشان تعالیم دینی را در راه خداشناسی پیش میکشد و از آن برای ترسیم منظومهای در خداشناسی بهره میگیرد. اگر چه آیتالله جوادی آملی مشخصاً در موضوع اختفای الهی سخنی به میان نیاورده است، اما موضع ایشان در مواجهه با خداشناسی، میتواند ما را به نگرش ایشان در خصوص اختفای الهی نیز واقف کند.
شلنبرگ متفکری بود که با استناد به موضوع حُبّ الهی که ادیان از آن سخن می گویند، درصد بود تا به اثبات برساند که خدایی وجود ندارد. وی مدعی بود که چون خدا به اختفا رفته و رخ نمینماید، پس این حُبّ به بندگان نیز وجود ندارد و میتوان در وجود خدا تردید کرد.
در آراء شلنبرگ به مسئله حُبّ الهی تأکید شده است. وی معتقد است که خداوند میباید خود را به نحو بی واسطهای به بندگان عرضه کند. در این خصوص، آیتالله جوادی آملی براهین متعددی را در اثبات وجود خدا اقامه کرده است. یکی از این براهین، برهان فطرت است. این برهان میتواند پاسخی به این ادعای شلنبرگ باشد.
برهان فطرت
اگر شلنبرگ نبودِ شواهدِ کافی را دلیلی بر عدم وجود خداوند میدانست اما آیتالله جوادی آملی معتقد است که فطرت آدمی، بزرگترین شاهد از جانب خداوند است. بر اساس برهان فطرت، گرایشی در انسان برای درک حضور خداوند اثبات میشود. آیتالله بر این باورند که کسی که فطرت خود را به نیکی شناخته و از آن غبار زدایی کرده است، میتواند وجود خدا را به خوبی دریابد و هیچ خللی در ادراک او ایجاد نخواهد شد. به تعبیر ایشان: “کسی که حقیقت خود را شهود کرده و محبت خود را نسبت به خداوند مییابد، همراه با شهود خود یا پیش از آن، چهره و وجه بی کران محبوب را مشاهده میکند”.
آیتالله جوادی آملی به این نکته تاکید میکند که برای فردی که توانسته است از فطرت خود استفاده کند، اساساً برهان دیگری در اثبات خدا نیاز نیست و فطرت او برهان تام بر حضور خداوند است. اما برای کسانی که دل به موجودات محدود و مقیّد سپرده و زندگی را در خیال وصال آنها به خسران میگذرانند این برهان به سادگی راهگشا نیست، زیرا او از محبت و امید خود نسبت به خداوند سبحان غافل بوده و محبت و امید دیگران را نیز منکر است.
آیتالله جوادی آملی بر این باور است که برخی از انسانهای کمال طلب، در تشخیص مصداق اشتباه میکنند و به سراغ محبوبهای غیر واقعی میروند، در حالی که اگر عشق الهی در دل آنها شعله ور باشد، به سراغ محبوبهای دروغین نمیروند. تنها محبوب حقیقی خداست و محبت به محبوبهای دیگر، مانند انبیا، اولیا، پدر، مادر، فرزند، هم کیش، همنوع صالح و وارسته، چون در راستای محبت الهی و به فرمان اوست، مُجاز است. از این رو هنگامی که بین محبّت الهی و محبت دیگران تعارضی باشد، باید عشق الهی را برگزید و بر سایر دوستیها ترجیح داد.
ادامه مطلب 👇🏻
(برای مطالعه ادامه این مطلب روی instant view کلیک کنید.)
🔗 دینآنلاین
#فلسفه_دین__کلام_جدید
#اختفای_الهی
#شلنبرگ
#پل_موزر
#جوادی_آملی
🔰کتابخانه مجازی الفبا
🔰کانال تلگرام الفبا
>>Click here to continue<<