منتظر نباشید که دوستتان جلو بیاید 

 اگر می خواهید که دوباره با او دوستی را آغاز کنید، خودتان را در دسترس او قرار دهید.حتی می توانید او را به منزل خود دعوت کنید یا یک تماس تلفنی یا پیام نیز می تواند بسیار آسان اما خوشحال کننده باشد تا امید و هیجان شما را برای آشتی کردن به او نشان دهد.

 

موضوع را بیان کرده و روی آن تمرکز کنید

 قرار است به توافق برسید، نه اینکه دعوای تازه‌ای را شروع کنید. پیش دوستتان رفته و به آرامی حرف‌ خود را بزنید. بعد به حرف‌های او گوش دهید. به او بگویید: “دوستی ما برای من خیلی ارزش دارد، نمی‌خواهم چنین چیزهایی بین ما باشد”. نگویید: “باورم نمی‌شود چنین کاری/فکری کرده باشی. از تو متنفرم”!

 

آرام باشید

نفس عمیق یادتان نرود. هر چقدر هم عصبانی باشید، باز هم آرام و با حوصله صحبت کرده و حرف‌های خود را بفهمانید. ارتباط چشمی داشته باشید. به زمین خیره نشوید و بی‌قرار نباشید.
از زبان و کلام نادرست استفاده نکنید . گستاخی و ناسزاگویی باعث نمی شود . سعی کنید مودب باشید اما قاطعانه سر حرف خود بمانید .
دیگران را درگیر نکنید . مثلث درست نکنید . بهترین کار این است که مستقیما با دوست خود روبه رو شوید . همچنین کسی که او را واسطه کرده و به او اعتماد کرده اید ممکن است از دوست شما جانبداری کند ،آن وقت دو نفر در مقابل شما خواهند بود .

 

آشتی با دوست


صادق باشید و عذرخواهی کنید

اگر فکر می کنید که خودتان تقصیرکار بوده اید، از عذرخواهی کردن دریغ نکنید ، کاملا صادقانه رفتار کنید و سعی کنید که احساسات منفی دوستتان را درک کنید و به او بگویید که قصد جبران گذشته و خطاهایتان را دارید.
در فرصتی مناسب، درباره دلیل کار هایی که انجام داده اید و موجب شده رابطه تان آسیب ببیند، صادقانه صحبت کنید زیرا دروغ گویی نه تنها کمک کننده نیست بلکه اگر حقیقت ماجرا از طریق دیگری مشخص شود، گاهی اوضاع بدتر می شود.

 

به دوستتان فرصت صحبت کردن بدهید 

پس از عذرخواهی خودتان، به دوستتان این اجازه را بدهید که برداشت خود را از سخنان شما بگوید و در صورتی که حرف هایش خلاف عقیده شما بود، دنبال بحث کردن مجدد با او نباشید و این احتمال وجود دارد که شما بدون این که متوجه شوید موجب رنجش او شده باشید .

 

خودتان را نبازید

 بعضی‌ها حتی بعد از دعوا هم شروع به التماس و عذرخواهی می‌کنند، حتی اگر مقصر نباشند. اگر حق با شماست، قوی و متکی باشید. التماس و زاری نکنید!

ببخشید

بخشش اولین قدم بعد از عذرخواهی است ، حال شما نیز باید او را از ته قلب خود ببخشید، حتی اگر عذرخواهی از شما نکرده است . این کار نشان می دهد که شما از لحاظ احساسی رشد کرده اید و قدرت بسیار بالایی دارید .

اتمام مطالب این بخش

سلام خسته نباشید
تشکر میکنم بابت همراهیتون

ما قصد داریم در کانال چند نوع فعالیت انجام بدیم که حوصله عزیزان سر نره و فعالیت ما طبق موارد زیر انجام خواهد.
اگر کسی نظری داشت پیوی ادمین مراجعه کنه

1.پست های درخواستی دوستان ارسال میشوند و در کنار پست ها هرشب یک نظرسنجی ارسال میکنیم و شرکت داشته باشید.

2.هرشب نظرسنجی در مورد زندگی،رابطه ها،عشق،رفاقت،و...... به صورت نظر سنجی میزاریم و نظر بدید
نظرسنجی جهت فکر و سرگرمی دوستان برنامه ریزی شد بزاریم

برنامه های بعدی باهاتون در جریان خواهیم گذاشت
تا ثانوی از این فعالیتون لذت ببرید
چون بابت پست ها و نظرسنجی ها زحمت خیلی زیادی میکشیم
با تشکر

با لذت بردن
از اتفاقات کوچک و بزرگ زندگی
لحظات زیبایی را برای خود
خلق کنید.
فراموش نکنید که دنیا
منتظر شما نخواهد ماند.
پس لحظات و دقایقتان را زیبا
رنگ آمیزی نمایید.

تعریف واقعی شادی چیست؟

اینکه واقعا شادی چیست پرسشی است که انسان‌ها قرن‌هاست در تقلای یافتن پاسخ مناسب برای آن هستند. اما علم به تازگی بحث و بررسی درباره‌ی این سؤال را آغاز کرده است. بگذارید قبل از اینکه ببینیم علم برای پرسشِ شادی چیست به چه پاسخی رسیده است، به یک سؤال ساده‌تر پاسخ بدهیم: شادی چه چیز نیست؟

برای خواندن این مطالب با ما همراه باشید.

شادی، این نیست که همیشه احساس خوبی داشته باشیم

بعضی‌ها در این مواقع سؤالاتی شبیه به این را مطرح می‌کنند: «آیا کسانی که همیشه کوکائین مصرف می‌کنند، افراد خوشحالی هستند؟»، اگر تنها چیزی که نیاز داریم احساس خوشحالی همیشگی باشد باید در جواب گفت بله افراد خوشحالی هستند! اما نگران نشوید قصد نداریم بگوییم برای اینکه به جمع خوشحالان بپیوندید کوکائین مصرف کنید! آخرین تحقیقات علمی جواب کامل‌تری برای این موضوع مطرح می‌کند؛ افراد با خلق و خوی آرام و متعادل نسبت به کسانی که حد بالایی از شادی موقتی را تجربه می‌کنند، سلامت روانی بالاتری دارند،

چون مثل تمام احساساتی که تجربه می‌کنیم شادی کاذب هم هر اندازه به اوج برسد به همان اندازه، افت می‌کند و حال بدتری را تجربه خواهیم کرد. از طرف دیگر معمولا هنگامی که از افراد مختلف درباره‌ی اینکه چه چیزی به زندگی‌شان ارزش می‌دهد سؤال می‌کنیم، به ندرت حرفی درباره‌ی خلق و خو و احساسات خود می‌زنند. آدم‌ها معمولا به چیزهایی استناد می‌کنند که هویت‌شان را می‌سازد؛ چیزهایی مثل شغل یا روابط‌شان! از طرف دیگر همین یافته‌های علمی نشان می‌دهد اگر بیش از حد روی تلاش برای شادی بیشتر و تجربه‌‌ی همیشگی حس خوب تمرکز کنید، توانایی‌تان برای داشتن احساس خوب ضعیف‌تر می‌شود، بعد از این اتفاق، هیچ مقدار احساس خوب شما را راضی نمی‌کند. از طرف دیگر آنچه شما انتظار دارید یعنی همان «شادی همیشگی» به لحاظ فیزیکی هم برای اغلب افراد امکان‌پذیر نیست.

شادی ثروتمند بودن یا به‌دست آوردن هر چیزی که می‌خواهیم، نیست

هر چند با زندگی کردن زیر خط فقر، خوشحال بودن واقعا کار سختی است! اما گذشته از این، به نظر نمی‌رسد شادی را هم بشود با پول خرید. تصور کنید ناگهان ۵۰ میلیون تومان در سال افزایش درآمد داشته باشید، قبول دارم! من هم بودم هیجان‌زده می‌شدم! اما این خوشحالی مقطعی فقط تا زمانی طول می‌کشد که توقعات‌ جدیدی هماهنگ با این بودجه‌ی تازه پیدا کنید. شما خوشحال شدید چون قبل از این توقعاتی داشتید که کمتر از درآمد جدید‌تان بود و حالا اوضاع تغییر کرده است.